روانشناسی سبك زندگي

15 نشانه ای که ثابت می کنند شما دچار اعتیاد به عشق هستید

تقویم فارسی اندروید

ایده اعتیاد به عشق در واقع حسی است که همه ما احساس می کنیم و می خواهیم دیگران نسبت به ما احساس کنند که شاید دیوانه وار به نظر برسد. با این حال، اعتیاد به عشق واقعی است. آنچه در این مورد باید بدانید اینجا آمده است.

اعتیاد به عشق
اعتیاد به عشق

اعتیاد به عشق چیست؟

هنگامی که مردم در دهه 80 با آهنگ “معتاد به عشق” رابرت پالمر آواز می خواندند، تعداد کمی از مردم می دانستند که اعتیاد به عشق یک چیز واقعی است. با این حال، این بسیار واقعی است و بسیاری از مردم با این اعتیاد کمتر شناخته شده دست و پنجه نرم می کنند. طبق داده های روانشناسی امروز، اعتیاد به عشق می تواند به عنوان “علاقه ناسازگار، فراگیر و بیش از حد” به یک یا چند شریک زندگی عاشقانه تعریف شود. یک فرد معتاد به عشق می تواند احساس عدم کنترل کند، علاقه خود را نسبت به چیزهای دیگری که معمولاً از آن لذت می برند، از دست بدهد و عواقب منفی مختلفی را تجربه کند.

اریکا مارتینز روانشناس مجاز می گوید که تا 10 درصد از جمعیت عمومی در ایالات متحده اعتیاد به عشق دارند، این یک اعتیاد رفتاری یا فرایندی است. مانند افرادی که به غذا اعتیاد دارند، به طور منطقی نمی توان انتظار داشت که معتادان به عشق از طلب کردن و دادن عشق پرهیز کنند اما آنها می توانند مدیریت رفتار این اعتیاد را یاد بگیرند. داشتن فقط یک علامت اعتیاد به عشق به معنای معتاد بودن به عشق نیست. با این حال، داشتن ترکیبی از علائم می تواند مشکل ساز باشد، گرچه یک اعتیاد واقعی را فقط می توان توسط یک درمانگر به طور دقیق ارزیابی کرد. اما اگر از زندگی عشقی خود نارضایتی را تجربه می کنید، شاید وقت آن رسیده که نگاهی سخت و طولانی به الگوهای روابط خود بیندازید و ببینید آیا هیچ یک از این علائم کلاسیک اعتیاد به عشق در شما وجود دارد یا خیر.

وقتی یك شریک زندگی به فضای خصوصی یا فاصله کم احتیاج دارد احساس ناامیدی می کنید

اعتیاد به عشق

آیا وقتی یک شریک زندگی بین شما فاصله کمی می گذارد، آن را غیر قابل تحمل می دانید؟ آیا سطح ناراحتی شما بلافاصله به ویرانی کامل افزایش می یابد؟ این سطح از درد و اضطراب متناسب با شرایط نیست و می تواند نشان دهنده اعتیاد به عشق باشد. طبق گفته روان درمانگر جویس هاوسر در کتاب خود، شما باید در مورد این احساسات شدید با یک متخصص صحبت کنید. فقط اراده برای غلبه بر اعتیاد به عشق کافی نیست و درمان می تواند نقش مهمی در بهبودی داشته باشد، همچنین سایر منابع پشتیبانی مانند معتادان جنسی دیگر و عشق ناشناس را در نظر بگیرید.

تعیین مرزها برای شما دشوار است

ممکن است بیلی جوئل در مورد افراط و تفریط در روابط آواز خوانده باشد اما اگر در زندگی واقعی به طور مداوم از این حد عبور کنید، ممکن است مشکلاتی جدی ایجاد شود. راه حل چیست؟ تعیین مرزها. متأسفانه ، اصطلاح “مرز” برای یک معتاد عشق می تواند چیز ترسناکی به نظر برسد. این ممکن است تفکراتی را برای جدا کردن شریک زندگی تان از شما ایجاد کند. با این حال، مرزهای سالم در واقع مردم را به هم نزدیک می کند، زیرا آنها را قادر می سازد تا احترام متقابل یکدیگر را نشان دهند.

مرزها به معنای واقعی کلمه می توانند هر چیزی باشند که شما در روابط خود برای احساس خوب بودن به آن نیاز دارید. به عنوان مثال، اگر شریک زندگی تان به شما لقب خاصی می دهد، ممکن است عصبانی شوید. با این حال، اگر به عشق اعتیاد و علاقه دارید، اگر توضیح دهید که نمی خواهید به شما لقب تحریک کننده بگویند، غیر منطقی اما ممکن است که از ترک شریک زندگی خود ترس داشته باشید. بنابراین، شما در سکوت رنج می برید درحالیکه شریک زندگی شما احتمالاً از پذیرفتن درخواست شما بیشتر خوشحال می شود. برای نمونه ای که کمی جدی تر است، کارشناسان توضیح می دهند که برخی از معتادان به عشق حتی اگر نمی خواهند این رابطه را داشته باشند، رابطه جنسی را رد نمی کنند. آنها در عوض هر کاری که شریک زندگی شان می خواهد انجام می دهند. این در نهایت برای این رابطه سالم نیست و مطمئناً براییک  معتاد به عشق که مرتباً کارهایی را انجام می دهد که نمی خواهد انجام دهد، خوب نیست. بخشی از غلبه بر اعتیاد به عشق ممکن است شامل تعیین مرزهای صحیح و سالم بین فردی و پایبندی به آنها باشد.

رفت و برگشت مدام به یک رابطه

اگر عادت دارید که از شریک زندگی خود جدا شوید و سپس به هم برگردید، ممکن است احساس کنید مانند فیلم های عاشقانه سرگرم کننده است اما شما احتمالاً باید کمی ثبات بیشتری به خرج دهید.

مسئله چیست؟ ممکن است فردی با اعتیاد به عشق بیشتر در کاری که می تواند برای شریک زندگی خود انجام دهد سرمایه گذاری کند و نه این که با شریک زندگی خود باشد. این فرد ممكن است در چرخه از هم گسیختگی و دور هم جمع شدن باشد زیرا آنها وجود خود را برای زنده ماندن به آنها نیازمند می دانند. از نظر برخی، این ممکن است به عنوان یک قسمت عادی از روابط به نظر برسد، اما معمولاً این فرد فقط بر بهبود شریک زندگی خود متمرکز است.

مبارزه شخصی با اعتیاد به عشق این است که هویت آنها در نقص یا رذایل شخص دیگری تنیده شده است.

وقتی این اتفاق می افتد، فرد معتاد به عشق مجبور می شود که به تقویت این نقایص کمک کند، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه. فارمر می افزاید: “بنابراین، جدا شدن و بهم پیوستن فقط یكی از روش های ادامه این الگوی ناسالم است.” “این یک چرخه در اعتیاد به عشق ایجاد می کند که بسیار شبیه به وابستگی است.”

ایده آل سازی عشق و باور داشتن به اینکه می تواند بر هر چیزی غلبه کند

اعتیاد به عشق

اگر در یک موقعیت عاشقانه غیرقابل جبران باشید ممکن است دچار مشکل شوید، به خصوص اگر فقط نمی توانید رها کنید زیرا فکر می کنید همه چیز به نفع شما پیش می رود. جودی سینهاس، روانپزشک می گوید: “افرادی که عشق زیادی را تجربه می کنند، معمولاً این عقیده را دارند که عشق آنها می تواند بر هر چیزی غلبه کند.” وی گفت: “آنها تا حدی به قدرت عشق اعتقاد دارند كه به فرد اجازه می دهد باور كند كه می تواند نتایج دلخواه خود را با شخص مقابل به دست آورد. فرد همچنین در روند این کار خود کمی لذت می برد. آنها با تأمل در آنچه می تواند باشد احساس لذت می کنند. فکر کردن در مورد شخص مقابل خوشایند است، اگرچه این یادآوری های احساسی می تواند منجر به احساسات یا اعمال منفی شود که به آنها یادآوری شود که شخص دیگر علاقه ای به انجام آن سفر احساسی با خود را ندارد.”

علاقه داشتن به چیزی فقط برای تحت تأثیر قرار دادن یک شریک زندگی

طبیعی است که به چیزی علاقه مند شوید فقط به این دلیل که فرد مورد علاقه تان آن را دوست دارد. با این وجود، بین اینکه ذهن خود را به سمت یک علاقه جدید باز کنید و علاقه و اشتیاق به چیزی را فقط برای تحت تأثیر قرار دادن کسی ایجاد کنید، تفاوت وجود دارد. اگر مایلید زمان زیادی را برای تنظیم مجدد زندگی خود به خاطر علاقه ای که موجب خستگی شما می شود بگذرانید، به این فکر کنید که آیا این کار را فقط برای جلب یک شریک احتمالی انجام می دهید یا خیر. در چنین شرایطی ممکن است اعتیاد به عشق داشته باشید.

دکتر روانشناسی بالینی، کارلا ماری مانلی هشدار می دهد: “طبیعی است که خود را علاقه مند واقعی به سرگرمی های شریک زندگی، کار و سایر علایق زندگی او نشان دهیم. با این حال، اگر این علاقه بیش از حد تقویت شود یا تظاهر محض به جذب یک شریک زندگی شود، عشق واقعی به طور کلی کار نمی کند. وقتی گرایش های اعتیادی باعث می شود فرد وانمود به چیزی کند که نیست – که شامل علایق تقلبی است – رابطه بر اساس حقیقت و اصالت بنا نمی شود.”

کنار گذاشتن تعهدات برای جستجوی یک رابطه عاشقانه

معتادان به عشق گاهی اوقات مایلند از تعهدات معنادار مانند اجتماعات خانوادگی یا ازدواج برای پیروی از یک معشوق یا جستجوی عشق خارج شوند. این نیاز به آرامش توسط عشق می تواند آنقدر غالب باشد که باعث می شود تمام جنبه های دیگر زندگی آنها در مقایسه با آن بی اهمیت به نظر برسد. شیرین پیکار، درمانگر ازدواج و خانواده توضیح می دهد، “اعتیاد به عشق یک الگوی رفتاری اجباری و مزمن برای تسکین احساسات ناخوشایند و احساس لیاقت از طریق عشق به دیگری است، که دست یافتنی نیست. این اعتقاد که عشق واقعی آنها را نجات خواهد داد، همان چیزی است که معتادان عشق را به دردسر دائمی می اندازد زیرا آنها اغلب خود را در روابط سمی و ناسالم می بینند. تنها هنگامی که آنها الگوهای ناکارآمد رابطه خود را تصدیق کنند، می توان عشق سالمی در افق دید.

به سرعت از یک رابطه به رابطه دیگر بروید

اغلب اوقات، افرادی که با یک اعتیاد عاشقانه دست و پنجه نرم می کنند، تا زمانی که در یک رابطه نباشند، حال خوبی ندارند. این می تواند باعث پرش آنها از یک رابطه ناسالم به رابطه دیگر شود. هر فردی دلایل خاص خود را برای بازگشت سریع دارد: بسیاری نمی توانند فکر تنها بودن را تحمل کنند، در حالی که دیگران امیدوارند که مورد بعدی بهتر باشد. به هر حال هرچه باشد، معتادان عاشق اغلب بلافاصله پس از جدایی به دنبال رابطه ای دیگر می روند. با این حال، بدون اتاق تنفس شما باید به طور کامل بررسی کنید که چرا رابطه قدیمی شما کار نکرده است ، انجام انتخاب های سالم در رابطه جدید دشوار است.

یکی از راه هایی که ممکن است یک درمانگر به شما پیشنهاد کند شروع به بهبودی و ترک اعتیاد به عشق کنید، این است که به خود اجازه دهید غمگین شوید و درد اصلی را که باعث اعتیاد است، تجربه کنید. این ممکن است شامل سوگ گذشته ناموفق باشد.

جستجوی روابط با شرکای غیرقابل دسترسی

اعتیاد به عشق

اگر به طور مداوم در موقعیت هایی قرار می گیرید که شریک زندگی شما یا متأهل است یا از نظر احساسی در دسترس نیست، مهم است که به آن الگو نگاهی دوباره بیندازید. برخی از افرادی که با اعتیاد به عشق دست و پنجه نرم می کنند ناخودآگاه به دنبال افرادی می گردند که هرگز نمی توانند به طور کامل عشق خود را بروز دهند یا در یک رابطه کامل عاشقانه به عنوان راهی برای محافظت از خود در کنار آنها باشند. اگرچه این به نظر منطقی نمی آید اما درست است زیرا در واقع آنها را برای ایجاد درد آماده می کند، اما معتاد به عشق آن را نمی بیند و اغلب توسط ناخودآگاه و حس خود-تخریبی اش رانده می شود. همانطور که الکلی ها حتی وقتی از عواقب وحشتناک آن مطلع شوند، همچنان زیاد می نوشند، معتادان به عشق نیز رفتارهای خود تخریبی انجام می دهند که به نظر می رسد بدون کمک نمی توانند جلوی آنها را بگیرند. روانشناسی امروز می گوید که معتادان به عشق باید تکنیک های تسکین دهنده خود و همچنین نحوه تنهایی زندگی کردن را یاد بگیرند.

اشتباه گرفتن یک شب عالی جنسی با حس عاشقانه

عشق ورزیدن به این معنا نیست که شما می توانید به کسی تقین کنید که شما را دوست داشته باشد. با این حال، گاهی اوقات معتادان به عشق رابطه جنسی را با عشق اشتباه می گیرند. در واقع به گفته کریس شین متخصص رابطه، اشتباه گرفتن یک شب عالی رابطه جنسی با یک حس عاشقانه نشانه ای از اعتیاد به عشق است. “این زمانی اتفاق می افتد که فرد نتواند بین واکنش های جسمی و بیولوژیکی صمیمیت جنسی و پیوند ایجاد شده برای یک رابطه عاشقانه تفاوت قائل شود. در حقیقت، یک نفر این تجربه را فیزیکی می بیند، در حالی که دیگری (معتاد عشق) احساس می کند این یک پیوند قوی برای همیشه است.”

داشتن ترس های غیر منطقی از تنها بودن برای همیشه

اگر ترس وحشتناکی از این دارید که هرگز دوستی نداشته باشید یا دیگر هرگز در رابطه ای نباشید، مهم است که علت آن را کشف کنید. لین زاکری درمانگر، می گوید: “ترس از بی کس ماندن، رها شدن یا تنها ماندن برای همیشه باعث می شود مراجعین معتاد من در رابطه با روابط هیچ چیز را منطقی ارزیابی نکنند.” “به جای ارزیابی اینکه آیا یک شریک زندگی آنها را خوشحال می کند یا برای آنها خوب است یا خیر، کسی که یک اعتیاد به عشق دارد ترس از تنها بودن او را فلج می کند. بیشتر شبیه این است که معتاد عشق به سختی مبارزه کند تا شریک زندگی اش او را دوست داشته باشد، نه اینکه سخت جنگ کند زیرا دلش برای همسرش تنگ خواهد شد. این کل فرضیه رابطه را منحرف می کند. ”

وسواس داشتن

روانشناسی روابط زوجین

آیا خود را در تمام مدت در فکر معشوق جدید می بینید تا جایی که نمی توانید روی چیز دیگری تمرکز کنید؟ بله، بسیاری از مردم اغلب در مورد معشوق خود فکر می کنند اما یک معتاد عشق ممکن است تا حدی متمرکز شود که دیگر از دیدن دوستان خود چشم پوشی کند و بارها و بارها فرصت های کاری خود را از دست بدهد. معشوق شما به یک وسواس تبدیل می شود، از مرز عبور می کند و شروع به گذاشتن تأثیر منفی بر زندگی شما می کند، اما با این وجود احساس ناتوانی در جلوگیری از آن می کنید.

اگر این اتفاق افتاده است دو بار فکر کنید که عشق چقدر سالم است. آوریل کرکوود درمانگر توضیح می دهد: “عاشق شدن سریع و فکر کردن کسی بدون داشتن فرصتی برای رشد، مانند این است که سوار هواپیما شوید و ندانید کجا می رود”. “پیگیری هر حرکت او در شبکه های اجتماعی، دوست شدن با دوستانشان و تلاش زیاد برای تغییر دادن خود بر اساس نظرات او همه بیش از حد ناسالم و خود شکن است. تعادل از دست می رود و این یک روش طاقت فرسا برای زندگی و یک روش فاجعه بار برای دوست داشتن است.”

ماندن در یک رابطه ناسالم

آیا می دانید رابطه شما برای شما خوب نیست اما به هر حال می خواهید در آن بمانید؟ البته آنچه باعث ناسالم بودن رابطه می شود، از زوجی به زوج دیگر متفاوت است. اما به طور کلی، اگر زندگی شما را بدتر کند یا حتی برای رفاه شما سمی باشد، مشکل ساز است. یک معتاد به عشق ممکن است در یک رابطه سرشار از سوء استفاده کلامی باقی بماند زیرا آنها نیاز شدیدی به شریک زندگی خود دارند و ترس از دست دادن عشق دارند.

به معنای واقعی کلمه به هر نوع اعتیاد دیگری که وجود دارد فکر کنید. کم کردن انواع سوء استفاده ها یا آسیب هایی که فرد برای رسیدن به ماده ای که به آن اعتیاد داشته اند یا عادتی که به آن اعتیاد پیدا کرده است دشوار خواهد بود.

دوری از مواد اعتیاد آور می تواند رنج زیادی را برای یک معتاد عشق ایجاد کند. آنها ممکن است بر اثر بدرفتاری که با آنها روبرو می شوند دیدگاه خود را از دست بدهند و احساس بی ارزشی کنند.

برای احساس خوب بودن به “شدت احساسی” نیاز دارید

یکی دیگر از علائم گویای اعتیاد به عشق، احساس نیاز مداوم به دنبال شدت احساسات است برای اینکه احساس خوبی داشته باشید یا وقتی که حالتان بهتر است. شدت احساسی می تواند از درام تمام عیار گرفته تا احساس لذت یا درد شدید باشد. ریشه این مشکل ممکن است به مسائل کودکی یا روابط جوان و بزرگسال برگردد. در این موارد، فرد معمولاً تجربه هایی را در زمینه رها كردن یا فقدان عشق ابراز كننده در روابط مهم قبلی داشته است. این می تواند نیاز به شدت احساسی ایجاد کند. شدت می تواند بیانگر ایده دوست داشته شدن باشد و همچنین به فرد احساس امنیت در رابطه می دهد. شدت عاطفی در نهایت با عشق یا امنیت مثبت برابری نمی کند. بلکه نمادی از آسیب گذشته است که می تواند در درمان های فردی یا زوجین به سلامت برطرف شود.

یافتن خوشبختی فقط در یک شریک زندگی

مهرطلبی

اگر فقط هنگامی که با شریک زندگی عاشقانه خود هستید احساس خوشبختی یا احساس “زندگی خوب” می کنید، این یک پرچم قرمز است. روان درمانگر جان سووك خاطرنشان كرد كه عاشق شدن عصب شناسي دارد. “وقتی شخصی شروع به عاشق شدن با شخصی می کند، بدن و مغز او تحریک شده و شروع به آزاد سازی مقادیر زیادی اکسی توسین و دوپامین می کند. این مواد شیمیایی که به عنوان مواد شیمیایی احساس خوب شناخته می شوند، باعث می شوند که یک شریک زندگی را کامل و منبع سعادت شخصی بدانیم. این مواد شیمیایی می توانند بر عقل سلیم ما غلبه کنند و فرد شیفته را محرکی برای واکنش شیمیایی و در نتیجه انرژی اعتیاد کنند.”

Psychology Today همچنین گزارش می دهد که جدا شدن از یک عاشق رمانتیک می تواند باعث کاهش دوپامین (یک ماده شیمیایی پاداش) در مغز شود. اگرچه هیچ مطالعه ای نتیجه نگرفته است که آیا این تعداد از مواد شیمیایی عصبی بیشتر در ذهن معتادان به عشق وجود دارد یا خیر اما مواردی که باعث می شود شخصیتی اعتیاد آور داشته باشد ممکن است آنها را در برابر واکنش شدید نسبت به این احساسات آسیب پذیر کند. اگر آنها سپس برای احساس افزایش شادی فقط به شریک زندگی خود اعتماد کنند، این امر می تواند مشکلات جدی کوتاه مدت و طولانی مدت در یک رابطه ایجاد کند. آیا می دانید مدتی مجرد بودن می تواند در طولانی مدت شما را به شریک بهتری تبدیل کند؟

احساسی که با رابطه تعریف می شود

رابرت مگیل، مشاور حرفه ای می گوید: “یکی از ریشه های اعتیاد به عشق زمانی شروع می شود که فردی در پیوستن به فرد به صورت سالم دچار مشکل شود.” پیوستگی به سادگی به معنای ارتباط ما با افراد دیگر است اما اگر دلبستگی سالم نباشد، می تواند ما را برای مبارزه با روابط آماده کند.”

بسیاری از افراد دوست دارند در روابط باشند. از این گذشته، تعداد کمی از مردم تصمیم گرفتند که تنها باشند. روابط می تواند اعتبارسنجی و رضایت بخشی داشته باشد. با این حال، اگر یک معتاد عشق به دنبال رابطه ای باشد که احساس ارزشمند بودن کند، احتمالاً دیر یا زود به دردسر می افتد. مگیل معتقد است که این می تواند باعث شود یک معتاد عاشقی برای مدت طولانی در یک رابطه ناسالم باقی بماند. آنها همچنین ممکن است از خودگذشتگی بیش از حد داشته باشند و دارای روابط دیگری باشند که ناشی از ناامنی ها و ترس از طرد شدن است.

مگیل می افزاید معتادان به عشق اغلب در صورت ترک شریک زندگی خود از خود می پرسند که چه کسی هستند. همچنین اگر نتوانند رابطه خود را حفظ کنند ممکن است درباره هویت فردی خود سردرگم شوند. اگرچه هرکسی که اینگونه از خود سوال کند معتاد عشق نخواهد بود اما احساس اینکه ارزش شما به یک رابطه گره خورده است می تواند به این معنی باشد که وقت آن رسیده است که شرایط خود را ارزیابی کنید و حتی شاید به یک مشاور مراجعه کنید.

منبع:

rd

اضافه کردن دیدگاه

اضافه کردن دیدگاه

برای ارسال نظر اینجا کلیک کنید

تبلیغات

دانلود برنامه آموزش آشپزی

مطالب پیشنهادی