كيروش را اگرچه به نام يك مربي پرتغالي ميشناسند، ولي او در مارس 1953 در شهر نابلوا در موزامبيك چشم به جهان گشود. موزامبیک در زمان تولد او مستعمره پرتغال بود و والدین او پرتغالی بودند. کیروش در دو دوره دستیار سر آلکس فرگوسن در منچستر یونایتد و دو دوره سرمربی تیم ملی پرتغال بودهاست و این تیم را در جام جهانی ۲۰۱۰ رهبری کرد. او قبلا موفق به راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ با تیم ملی آفریقای جنوبی شده بود. از دیگر تجربیات مربیگری وی میتوان به سرمربیگری رئال مادرید در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۴ اشاره کرد که دوران ناموفقی برای وی تلقی میشود، او سابقه مربیگری در جیلیگ و امالاس را نیز دارد.
پس از جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱، فدراسیون فوتبال با او برای سرمربیگري تيم ملي مذاکره کرد. او حتی به تهران آمد و از امکانات فوتبال كشور بازدید کرد و پس از دیدن بازی ایران و روسیه در ابوظبی برای تصمیمگیری درباره پیشنهاد قراردادی 5/3 ساله راهی پرتغال شد. در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ شرایط ایران را برای مربیگری پذیرفت، اما در شب همان روز با فرستادن ايميل به فدراسیون فوتبال انصراف خود را از مربیگری تیم ملی ایران «به دلایل شخصی و خانوادگی» اعلام کرد. در نهایت وی در 15 فروردين 1390 رسما سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را برای یک دوره سهساله تا پايان جام جهاني بر عهده گرفت.
در اين يادداشت بيش از آنكه به ديدگاههاي رايج هيجاني فوتبال بپردازيم تلاش ميكنيم تا از نگاهي اقتصادي – مديريتي منافع و هزينههاي سرمربيگري كيروش در تيم ملي را بررسي كنيم.
همانگونه كه عملكرد مدير يك كارخانه از طريق تحليل سطح توليد ارزيابي ميشود، براي تحليل عملكرد يك مربي فوتبال باید نتايج بازيهاي او را مورد بررسي آماري قرار دهيم. در پايان جام جهاني 2014 وي 31 بازي را براي تيم ملي مربيگري كرده است كه حاصل آن 17 برد و فقط 4 باخت بوده است، يعني فقط يك باخت در هر هشت بازي ملي به نام او ثبت شده است. عملكرد قبلي وي در تيم ملي پرتغال نيز حاكي از 15 برد و 3 باخت در 26 بازي است كه او سرمربيگري تيم ملي كشور خود را برعهده داشته است؛ يعني تقريبا در هر 9 بازي فقط يك بازي را به حريفان واگذار كرده است.
اگر از اين عملكرد به لحاظ كمي خيرهكننده بگذريم، بد نيست به روشهاي 360 درجهاي متداول در علم مديريت براي بررسي عملكرد مديران بپردازيم. در اين روش استاندارد تلاش ميشود تا از طريق ارائه فرمهاي نظرسنجي عملكرد مدير از دیدگاه افراد مافوق، زيردستان، مديران همسطح و ساير كارشناسان آن حوزه مورد كنكاش قرار گيرد. ديدگاههاي ارائهشده از سوي وزير ورزش و رياست فدراسيون فوتبال نشان ميهد، كيروش در كارخود موفق بوده و افراد مافوق از وي رضايت كامل دارند. نظرات مربيان همسطح وي از جمله حشمت مهاجراني، جلال طالبي و برانكو ايوانكوويچ كه در سه دوره قبلي مربيگري ايران را در جام جهاني عهدهدار بودهاند، بازهم تاييدي بر تفكرات جديد كيروش در اداره تيم ملي است. جو احساسي سنگين در زمان خداحافظي كيروش در رختكن تيم ملي پس از پايان بازي با بوسني بيش از همه حكايت از احترام كاملي دارد كه بازیکنان تيم ملي براي صلاحيتهاي فني و اخلاقي وي قائل هستند.
اگر از اين تحليل كمي و كيفي حضور كيروش در تيم ملي بگذريم، نكته مهم تحليل هزينههاي حضور او در تيم ملي
است. اساسا دستمزد مربيان خارجي مانند هر كالاي ديگري بر اساس مكانيسم عرضه و تقاضا تعيين ميشود و براي بررسي دستمزد كيروش راهي جز مقايسه دستمزد وي با ساير مربيان جام جهاني كه مربيگري یک تيم ملي خارجي را پذيرفتهاند، وجود ندارد.
دستمزد كيروش در مربيگري تيم ملي حدود 2 ميليون دلار در سال است كه اين رقم كمتر از يك پنجم دستمزد 7/10 ميليون دلاري فابيو كاپلو مربي ايتاليایي تيم روسيه است كه در دور مقدماتي با جام خداحافظي كرد.
آلبرتو زاكروني ايتاليايي كه سرمربيگري تيم ژاپن حذف شده را برعهده داشت نيز با 6/2 ميليون دلار، دستمزدي بيش از كارلوس كيروش داشته است. يورگن كلينزمن مربي آلماني تيم آمريكا نيز با دستمزد 5/2 ميليون دلاري گرانتر از كيروش تمام شده است. در مورد مربيان خارجي كه با دستمزدي كمتر از كيروش توانستهاند به عملكرد قابلقبولي دست يابند فقط ميتوان به دو استثنا اشاره كرد. خورخه لوئیس پینتو مربي كلمبيايي تيم كاستاريكا كه تقريبا به عنوان يك معجزه جام توانست در صدر جدول گروه مرگ به همراه انگلستان، اروگوئه و ايتاليا قرار بگيرد و ديگري وحید هلیلهودزیچ مربي بوسنيايي تيم الجزاير كه توانست اين تيم را به دور بعدي جام جهاني رهنمون سازد.
سابقه عملكرد مربيان موفق خارجي از جمله خوليو ولاسكو مربي سابق آرژانتيني تيم ملي واليبال و ماركو اوكتاويو مربي برزيلي تيم فوتبال ساحلي و هماكنون كارلوس كيروش مربي پرتغالي تيم ملي فوتبال ایران نشان ميدهد كه براي حضور موفق در عرصه جهاني راهي جز بهرهگيري از تكنولوژي روز ورزش در عرصه مديريت تيمهاي ملي وجود ندارد.
اكنون مسابقات ورزشي در عرصه فوتبال و واليبال آنچنان با زندگي روزمره مردم در اقصي نقاط كشور گره خورده كه پاسخدهي به اين احساسات غير قابلوصف، راهي جز استفاده از مربيان تراز اول جهان ندارد. ايجاد انسجام ملي و خلق شاديهاي عمومي در جهت رشد و ارتقای كشور نيازمند الزاماتي است كه باید به آن وفادار ماند.
منبع: علي فرحبخش _ دنياي اقتصاد
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه