خسته کننده ترین و عذاب آورترین شغلی که تاکنون داشته اید چیست؟ شاید شما یک سرپرست داشته باشید که خواسته های غیر واقعی در مورد خروجی کار و برنامه شما دارد. یا شاید، شما زیر نظر یک رئیس قلدر کار می کردید که مرتباً به تنهایی و یا با همکارانتان یک محیط کار سمی ایجاد می کرد.
با این وجود احتمالاً تجربه شغلی وحشتناک شما بیش از یک تجربه منفی فقط با یک نفر و فراگیرتر بود. این به این دلیل است که به طور کلی، سمیت در کار یک فرهنگ کامل را ایجاد می کند. تحقیقات نشان می دهد سوء رفتارهای استفاده شده توسط مدیران می تواند اغلب به سرعت در کل سازمان گسترش یابد.
متأسفانه، کار در یک محیط مسموم فقط حضور در دفتر را سخت نمی کند. این نوع فرهنگ می تواند اثرات منفی پایدار داشته باشد، آسیب به سلامت روحی و جسمی وارد می کند و حتی بر زندگی و روابط شخصی کارکنان تأثیر می گذارد.
در حالی که غالباً مواردی همه جانبه را شامل می شود، فرهنگ سمی همیشه به اندازه سوء استفاده آشکار یا واضح نیست. برخی از شواهد ظریف تر هستند اما هنوز هم نگرانی و اقدام های خاص را به همراه دارد.
آیا این احساس را دارید که محل کار شما یک محیط سمی است؟ در اینجا 5 نشانه برای مطمئن شدن وجود دارد که باید جستجو کنید.
1. اغلب همکارانتان می گویند “این کار من نیست”
هنگامی که من برای اولین بار شرکت خود را راه اندازی کردم، تیم بسیار کوچکی داشتم و در آن زمان، همه ما کارهای مختلفی انجام می دادیم، فقط به این دلیل که مجبور بودیم. من و همکارانم به طور خستگی ناپذیری با یکدیگر برای ساخت، عیب یابی و بازاریابی محصول خود کار کردیم و هیچ کس شکایت نکرد (حداقل بیشتر اوقات).
از آنجا که همه ما در آن با هم هدفمند بودیم، با همان چشم انداز مشترک، همکاری بیش از عناوین شغلی اهمیت داشت اما متأسفانه، همیشه اینطور نیست.
در برخی از محیط های کاری، افراد به شرح وظایف خود بدون اندکی اغماض پایبند هستند:
- برای مشکل حسابداری به کمک نیاز دارید؟ با عرض پوزش، این وظیفه من نیست.
- آیا نمی توانید نرم افزار جدید را پیدا کنید؟ باید از کسی بپرسید.
در حالی که همه مهارت های خاص خود را دارند و زمان اغلب در یک سطح بالایی قرار دارد – همکاری در هر مکان کاری مهم است. نگرش “این کار من نیست” نشانه یک محیط سمی است زیرا ذاتاً خودخواهانه است. این بدان معنی است که “من فقط به خودم و کارهایی که باید انجام دهم اهمیت می دهم” و افراد نگران خیر جمعی یا چشم انداز کلی نیستند. این نوع دیدگاه روحیه و بهره وری کلی تیم را تخریب می کند.
2. عدم تنوع در محیط کار وجود دارد
تنوع بخشی حیاتی از یک محیط کار سالم است. ما به نظرات و ایده های افرادی که دنیا را مانند ما نمی بینند نیاز داریم تا پیشرفت کنیم. بنابراین، وقتی رهبران تنوع را در اولویت قرار نمی دهند – یا بدتر، آنها به طور فعال از آن اجتناب می کنند. من همیشه نسبت به شخصیت و ارزش های چنین افرادی مشکوک هستم.
محدود کردن نیروی کار خود به یک نوع افراد قطعاً مانع رشد سالم سازمان ها می شود. اما حتی اگر محیط کار شما به طور کلی متنوع باشد، مدیریت ممکن است از رسیدن افراد متنوع به سمت های رهبری و مدیریتی جلوگیری کند که این امر در درجه اول داشتن یک محیط کار متنوع را از دست می دهد.
به اطراف خود نگاه کنید چه کسی در شرکت شما رهبری می کند؟ چه کسی اغلب تبلیغات و پاداش می گیرد؟ اگر همین نوع افراد مدام پیشرفت کنند در حالی که افراد دیگر به طور مداوم عقب می مانند، ممکن است در یک محیط سمی کار کنید.
به هر حال در محل کار شما آشکار می شود، به خاطر داشته باشید که کمبود تنوع نشانه ای گویاست که “تعصب زیاد است و به چیزهای نادرست ارزشی می دهند”.
3. بازخورد توسط کارکنان مجاز نیست
همانطور که رشد فردی منوط به انتقاد پذیری است، رفاه سازمان به توانایی کارکنان در انتقال نگرانی ها و ایده هایشان بستگی دارد. اگر مدیریت به طور فعال بازخورد کارمندان را خفه کند، احتمالاً در یک محیط سمی کار می کنید.
اما این قطعاً به این معنی نیست که هیچ کس احساسات خود را پخش نخواهد کرد. هنگامی که من در یک محیط سمی کار می کردم، همکاران اغلب از افراد بالاتر و سیاست های شرکت در هنگام کار در چت های خصوصی یا بعد از ساعت کار شکایت می کردند.
ناامید شدن در محل کار طبیعی است. این فقط بخشی از داشتن شغل است. آنچه عادی نیست، این است که مخالفت در محل کار بخشی از آن نباشد یا اهمیتی داده نشود. فرهنگ محل کار که بازخورد سازنده را سرکوب کند در طولانی مدت موفقیت آمیز نخواهد بود. این نشانه این است که مدیریت ایده های جدید را نمی پذیرد و آنها بیشتر از سلامتی سازمان نگران رفاه خودشان هستند.
4. اقدامات قابل اندازه گیری دارای اولویت هستند
اعداد فروش، جدول زمانی، خطوط اصلی، این معیارها البته نشانه های مهمی از روند اوضاع در همه مشاغل است اما مدیران بزرگ می دانند که موفقیت واقعی همیشه قابل اندازه گیری نیست. عوامل معنادارتر مانند رضایت از محل کار، کار گروهی و رشد شخصی همگی در این معیارها نقش دارند و آن را حفظ می کند.
اعداد همیشه کل داستان را بیان نمی کنند و نباید تنها نگرانی آنها باشند. اندازه گیری باید همیشه باعث ایجاد معنا و مفهوم سازی شود – همکاری با یکدیگر برای کمک به دیدی که زندگی مردم را بهبود می بخشد. اگر محل کار شما اقدامات قابل اندازه گیری را موفقیت می پندارد، احتمالاً اولویت دادن به آنچه واقعاً مهم است برایشان اهمیت ندارد و این احتمالاً همچنین ترس از عدم موفقیت را در بین کارمندان ایجاد می کند که به جای ایجاد انگیزه در کارمندان، آنها را فلج می کند.
5. خط مشی ها و قوانین متناقض هستند
هر سازمانی مجموعه ای از سیاست ها و رویه های منحصر به فرد خود را دارد. اما غالباً، محل کارهای ناسالم دارای “قوانینی” متناقض و ناگفته هستند که به طور متفاوتی در مورد افراد مختلف اعمال می شود. وقتی یک نفر به دلیل همان رفتاری که شخص دیگری را ارتقا می دهد دچار مشکل شود، کارکنان احساس می کنند مدیریت کاملاً سلیقه ای عمل می کند که این فقط غیراخلاقی نیست بلکه یک روش سریع برای تخلیه روحیه مثبت و ایجاد تنش در دفتر است. این فقط نشان می دهد که رهبری تیم چقدر بی کفایت است و نشان دهنده یک محل کار سمی است.
به عنوان مثال، ممکن است هیچ قانون “تعیین شده ای” در مورد ساعت کار وجود نداشته باشد اما مدیر شما انتظار دارد که افراد یا ادارات خاصی در ساعت 8 صبح حاضر شوند در حالی که افراد دیگر تمایل دارند در ساعت 9 یا 10 صبح حضور داشته باشند و هیچ عواقب واقعی هم مشاهده نکنند. در این صورت، احتمالاً رهبری سازمان شما بیشتر به فکر کنترل افراد و اعمال قدرت است تا در نظر گرفتن منافع کلی کارمندان.
نحوه برخورد با یک محیط کار سمی
اولین چیزی که باید در مورد گیر کردن در یک محیط کار سمی بدانید این است که گیر نکرده اید. در حالی که در نهایت مسئولیت این شرکت است که تغییرات مثبتی را ایجاد کند که از اقدامات مضر برای کارمندان جلوگیری کند، شما همچنین این فرصت را دارید که در مورد نگرانی های خود صحبت کنید یا در صورت لزوم، کاملاً کارتان را کنار بگذارید.
اگر مشکوک هستید که در یک محیط سمی کار می کنید، به این فکر کنید که چگونه می توانید برای خود وکالت کنید. با طرح شکایت در یک محیط مناسب، مانند یک جلسه برنامه ریزی شده با سرپرست شروع کنید.
آیا تصور نمی کنید که با سرپرست خود بنشینید تا این مشکلات را به تنهایی منتقل کنید؟ با همکاران همفکر خود همبستگی ایجاد کنید. وقتی شما یک “تیم” دارید که نظرات شما را در اختیار دارد، نزدیک شدن به مدیریت ممکن است احساس طاقت فرسایی نباشد.
لازم نیست یک بحث کاملاً مقابله ای باشد. با به اشتراک گذاشتن نظرات تان با سرپرست خود که می خواهید در کار مثمر ثمر باشید، تمام تلاش خود را انجام دهید تا نگرانی های خود را به شکلی مثبت تنظیم کنید و بگویید اما گاهی اوقات مشکلات خاصی مانع آن می شود.
نکات نهایی
اگر سرپرست شما واقعاً به فکر رفاه سازمان باشد، نگرانی های شما را جدی می گیرد و فعالانه در تغییر محیط کار سمی به شرایط مناسب برای بهره وری مشارکت می کند.
در غیر اینصورت، ممکن است وقت آن باشد که هزینه از دست دادن کار را برای رفاه و زندگی شخصی خود در نظر بگیرید. آیا ارزش این را دارد که فقط به خاطر رزومه خود بمانید؟ یا می توانید یک کار جانبی را در نظر بگیرید که به شما اجازه می دهد کمی نفس بکشید، حتی اگر “شما را جلو نبرد”.
شاید این وضعیت ایده آل نباشد اما سلامت روان و سلامتی جسمی شما بسیار مهم است که نمی توانید آن را نادیده بگیرید.
منبع:
lifehack
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه