در بعضی از مواقع، بسیاری از مراجعان من خصوصاً افراد موفق و دارای کار سخت یک نکته مهم را در محل کار تجربه می کنند. به نظر می رسد که اگر مغز آنها فیوز بسوزاند، آنها خود را به بی خیالی می زنند. وقتی آنها حسابی کار دارند و سرشان شلوغ است حتی اگر ذهن آنها به آنها بگوید که باید همه موارد موجود در لیست کارهای خود را چک کنند، آنها با بی احتیاطی از آن رد می شوند. شبکه برق مغز آنها بیش از حد بارگذاری شده است، بنابراین نتیجه مانند تابستان در شهر است که هر کس یک سیستم تهویه هوا را روشن کرده است. به نظر آشنا می آید؟ هنگامی که غرق شوید، عملکرد مناسب چندان ساده نیست و شما تحت فشار قرار می گیرید.
ممکن است احمقانه به نظر برسد: چرا می خواهید لیست کارهایی را انجام دهید که مغز شما را ربوده است؟ اما واقعاً بسیار ساده است. مغز شما فقط لیستی از انجام کارها را نمی بیند، تهدید کمبود را می بیند: وقت کافی، انرژی کافی، توانایی جادویی کافی برای جا دادن همه چیز در 24 ساعت را ندارید. یا این خطر ناکامی را می بیند، تهدید ناامید کردن دیگران، تهدید هجوم احساس اینکه به اندازه کافی کار نمی کنید.
و ما به همان احساساتی که با تهدیدهای دیگر انجام می دهیم نسبت به این تحت فشار بودن واکنش نشان می دهیم: جنگ، پرواز یا یخ زدگی. درست است این لیست کارهای انجام نشده است که باعث می شود احساس کنیم نمی توانیم نفس بکشیم.
معمولاً در مکانی بین یخ زدگی و پرواز قرار می گیریم که این امر باعث تعویق کارمان می شود. اما همه تعلل ها هم یکسان به نظر نمی رسد.
راهکارهایی برای زمانی که تحت فشار هستید
بنابراین اگر دچار غرق شدن، فلج شدن یا تعویق افتادن تحت فشار شدید، چه کاری باید انجام دهید؟ بعد از اینکه کار خود را با استفاده از راه های کلاسیک مثل دویدن، پیاده روی، نفس های عمیق و قدردانی انجام دادید، این هشت نکته را امتحان کنید.
1. با استفاده از تکنیک 5-4-3-2-1 خود را در حال حاضر قرار دهید
این یکی از تکنیک های ذهن آگاهی مورد علاقه من است. به فضاها یا ابزارهای خاصی احتیاج ندارید. تنها حواس پنج گانه شما مورد نیاز است. در اینجا نحوه پیاده کردن و خوب شدن فوری ارائه شده است:
5 – به اطراف نگاه کنید و پنج موردی را که می توانید ببینید در حال حاضر از جایی که در آن هستید نام ببرید.
4 – چهار موردی را که می شنوید گوش دهید و نام ببرید.
3 – سه مورد را لمس كنید، مانند صفحات كتاب یا احساس پاهایتان روی فرش.
2 – دو مورد را بو کنید. مانند بوی صفحات یک کتاب یا رایحه مرکبات شمعی که روشن کرده اید را تنفس کنید.
1 – سرانجام، چیزی را بنویسید که می توانید طعم آن را بچشید. یک جرعه آب سرد یا حتی فقط طعم دهان خود را مزه مزه کنید.
این یک تیر با دو نشان است. اول، تمرکز شما را به حواس خود و از همه مهم تر لحظه فعلی جلب می کند. دوم، پیگیری شمارش و کار کردن از طریق حواس خود باعث قطع شدن تفکرات منفی که با آنها تحت فشار هستید می شود. این یک لحظه کوچک ذهن آگاهی است که شما را نجات خواهد دارد.
2. محیط اطراف خود را تمیز کنید
عبارت “نظم بیرونی، آرامش درونی” به همین دلیل محبوب است. هنگامی که احساس غرق شدن و تحت فشار بودن می کنید، مرتب سازی محل اطراف تان مفید است. نظم را به گوشه ای از جهان خود بازگردانید تا به شما این امکان را بدهد تا به جلو پیش بروید.
من به شما نمی گویم همه از تکنیک ماری کوندو استفاده کنید. لااقل مواردی که در دسترس است را مرتب کنید. کاغذها را مرتب کنید، در خودکارها را روی آنها بگذارید، گرد و غبار را پاک کنید. این نتیجه به شما کمک می کند احساس کنید که کاری انجام داده اید و به شما امکان می دهد تا روی کار مورد نظرتان تمرکز کنید، نه اینکه میان درهم و برهمی دوروبرتان گم شوید.
3. بی رحمانه کارهایتان را اولویت بندی کنید
همه کارهایی را که باید انجام شود قطع کنید و به کارهایی که اکنون باید انجام دهید، مشغول شوید.
4. چند کار را به طور تصادفی متوقف کنید
ما می دانیم که انجام چند کار با هم واقعاً شدنی نیست و این جواب نمی دهد: مغز ما به گونهای طراحی نشده است که دو یا سه کار را به طور همزمان انجام دهد. در عوض ما دچار آشفتگی و پریشانی بیشتر ذهنی می شویم.
چند کار همزمان می تواند چنین موارد ساده ای هم تلقی شود. تلاش برای انجام کار بیرون از خانه و همزمان نگه داشتن بچه ها، مکالمه در حالی که تلویزیون روشن است، غذا خوردن روی میز کار، باز گذاشتن ایمیل در حین کار یا به سادگی نگه داشتن تلفن هوشمند، نمونه هایی از این موارد است چیزهایی که شما را مجبور به انتقال توجه خود (و سپس انتقال دوباره آن به چیزی دیگر) به صدها بار در روز می کند.
همچنین می توان به ارسال پیامک هنگام رانندگی هم اشاره کرد. بنابراین اگر تحت فشار هستید، با انجام یک کار مفرد در یک زمان، آن را اصلاح کنید. هنگامی که احساس ناامیدیو فشار کمتری می کنید، می توانید هنگام تهیه ساندویچ به سراغ گوگل بروید اما تا آن زمان فقط یک کار را انجام دهید.
5. مرحله کوچک بعدی را انجام دهید
وقتی در انجام وظیفه خود احساس ناامیدی و پریشانی می کنید، فقط به مرحله کوچک بعدی فکر کنید. مرحله بعدی می تواند مسخره و کوچک باشد اما شما باید بدانید که با مثبت اندیشی در حال پیشروی هستید. اکنون روی فایل کلیک کنید. اکنون فایل را باز کنید. اکنون شروع به خواندن کنید.
6. حواس پرتی های خود را پیدا کنید
وقتی روی چیزهای کمتر سرگرم کننده کار می کنید، ممکن است که با هر چیز کوچکی منحرف شوید. شما با آهنگی در ذهن خود گیر کرده اید و اصرار دارید که آن را گوش دهید. یادتان هست که قول داده اید امشب پیتزا درست کنید و ساعت ها قبل از آخرین مهلت کارتان، پیتزا را آماده می کنید.
اما به جای دنبال کردن هر حواس پرتی که می تواند شما را به سمت گردباد تأخیر بکشاند، یک دفترچه یادداشت در کنار خود نگه دارید و چیزهایی که ذهن تان را منحرف می کند یادداشت کنید.
صرفاً تخلیه فکر حتی اگر به دنبال انگیزه برای یافتن جواب نباشید، می تواند کافی باشد.
7. لیست کارهای خود را دوباره مرور کنید
نگه داشتن لیست کارهایی که باید انجام دهید مهمترین درس است اما اگر تحت فشار باشید، دنبال کردن لیستی طولانی از کارها می تواند دلهره آور باشد. برای ایجاد لیست کارهایی که باید انجام شود زمان را در نظر بگیرید!
هزار روش وجود دارد که بتوانید نظم بیشتری به کارهای طولانی مدت خود دهید.
یک روش: لیست خود را مطابق برنامه خود بنویسید. وقتی بیشترین انرژی و تمرکز را دارید، برای صبح برنامه های بزرگ را برنامه ریزی کنید. برای 3 بعد از ظهر به بعد برای کارهای غیر ذهنی برنامه ریزی کنید زیرا احتمالا مغزتان خسته است.
8. آنچه را که نمی توانید انجام دهید یا کنترل کنید، به طور جدی قبول کنید
شما می توانید استراتژی، سازماندهی و کنترل هر آنچه را می خواهید داشته باشید اما در بعضی از مواقع از کاری که نمی توانید انجام دهید یا کنترلش کنید، دچار وحشت خواهید شد. وقتی این اتفاق افتاد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اساساً بپذیرید.
پذیرش رادیکال به معنای حل شدن همه چیز نیست. این بدان معناست که اجازه عدم اطمینان و عدم کنترل چیزهای غیرقابل کنترل را بدون تلاش باقی نمی گذارید بلکه می توانید روی آنها کار کنید شاید به نتیجه برسید.
وقتی پشت فرمان اتومبیل می روید، می پذیرید که راننده بی پروا و بی احتیاطی که رانندگی می کند هم وجود دارد و ممکن است به شما ضربه یزند. با این حال شما هنوز هم این کار را انجام می دهید زیرا می خواهید به سرعت از نقطه A به B برسید. هنگامی که عاشق می شوید، به طور جدی می پذیرید که ممکن است قلب شما پبشکند. با این حال شما به هر حال انجامش می دهید زیرا عشق ارزش ریسک را دارد. هنگامی که شما به سادگی نمی توانید یک فرصت را به خطر بیندازید بدون اینکه سلامت روانی خود را به خطر بیندازید، می توانید به طور جدی بپذیرید که باید انجامش دهید و ممکن است کسی را ناامید کنید زیرا سلامت روان شما ارزش آن را دارد.
منبع:
psychologytoday
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه