چگونه با احساس بی کفایتی خود رو به رو شویم؟

گاهی در دستیابی به اهداف و خواسته های تان ممکن است چندان موفق نبوده و نتوانید آن طور که می خواهید به خواسته های تان برسید. گاهی حتی کار بسیار سختی از خود توقع دارید با این حال وقتی از پس انجام آن برنمی آیید خود را سرخورده و ناراحت می یابید. بسیار پیش می آید که به علت ناتوانی در انجام یک کار احساس گناه کرده و خود را مقصر بدانید. احساس بی کفایتی و ناتوانی نیز بخشی از وجود انسان است که از آغاز حیات با او بوده است. در واقع این احساس با روح و روان ما پیوند برقرار کرده و جزئی از ما شده است. بسیار خب. آیا می دانید که در مقابل احساس بی کفایتی باید چه برخوردی داشته باشید؟ می دانید که چگونه باید آن را به یک سمت مفید سوق داده و اجازه ندهید تا باعث رکود و تخریب اعتماد به نفس شما شود؟ با هفت گنج همراه باشید تا راز این رفتار را به شما بگوییم.

آیا خودتان را با دیگران مقایسه می کنید؟

آیا مدام به زندگی دیگران فکر می کنید و دچار احساس بی کفایتی می شوید؟ آیا از اینکه دیگران توانایی انجام برخی کارها را دارند اما شما ندارید ناراحت هستید؟ اگر همسایه ی شما ساعت 4 صبح از خواب بیدار می شود و تا ساعت 5 روی وبلاگ خود کار می کند و بعد از آماده کردن صبحانه برای رفتن به محل کار آماده می شود به این معنی نیست که شما هم باید این شیوه ی زندگی را برای خود انتخاب کنید. لطفا قبل از مقایسه ی خودتان با دیگران و سرخوردگی و ناراحتی بعد از آن به توانایی ها و قابلیت های خود و بعد از آن به اهداف تان نگاه کنید. شما موظف هستید در مسیر رسیدن به اهداف تان گام بردارید نه در راه شبیه شدن به دیگران. البته الگو گرفتن از افراد موفق می تواند در موفقیت شما موثر باشد اما فراموش نکنید که کسی که مدام احساس بی کفایتی می کند قطعا به یک فرد بی کفایت تبدیل می شود.

اهداف تان را بشناسد

اکثر مردم مانند یک شمع مدام برای انجام وظایف شان می سوزند و تلاش می کنند تا آن ها را به بهترین شکل انجام دهند. اما آیا کار بی وقفه و مداوم به معنی احساس خوشبختی و سعادت مندی نیز هست؟ شما فقط زمانی خوشبخت و خوشحال خواهید بود که در راه رسیدن به اهداف تان گام برداشته و زندگی کنید. برخی از افراد با هدف گرفتن ارتقا شغلی مدام در پی جلب نظر رئیس شان هستند و عده ی دیگری با هدف بهبود زمینه ی کاری مورد علاقه شان برای ارتقا کارشان تلاش می کنند. در این مواقع آن ها احساس بی کفایتی و سرخوردگی نمی کنند بلکه روحیه ی بالایی داشته و در هر صورت شاد و خوشحال هستند. این امر تنها به علت انجام کارهایی است که به اهداف شان مربوط می شود. اهداف هر کس مختص خود اوست همانگونه که کسی برای ارتقا شغلی خود تلاش می کند و حال خوبی دارد ممکن است فرد دیگری با گذراندن کل روز در کنار خانواده اش و داشتن اوقات خوش با آن ها احساس رضایت کند. بنابراین اگر به خاطر انجام ندادن برخی از وظایف تان احساسگناه می کنید بهتر است نگاهی به برنامه ی روزانه تان بیندازید و ببینید که چه تعداد از آن ها به میل خود شماست نه دیگران.

خلاقیت اتفاقی نیست

شما باید این مسئله را مد نظر قرار دهید که موفقیت در کار و داشتن ایده های نو نیاز به یک زمینه ی ابتدایی دارد. شما در هر حالتی نمی توانید خود را ملزم به داشتن ایده های نو و انجام کارها به بهترین نحو کنید. داشتن ایده های خلاقانه و فکر باز خود نیازمند فضای آزاد و آرامش است. اگر مدام خود را با کارهای مختلف مشغول می کنید و دورتان را شلوغ کرده اید امید چندانی به خلاقیت و ذهن خود نداشته باشید و به خاطر انجام کارها از راه های پیچیده و سخت احساس بی کفایتی نکنید.

تعادل بخش مهمی از زندگی است. می دانید که احساس بی کفایتی می تواند بر سلامت شما تاثیر منفی بگذارد. پس باید سعی کنید تا می توانید جلوی آن را بگیرید. لازم است پس از هر شکست به جای غرق شدن در احساسات منفی و پوچ نگاهی به عقب بیندازید و از خود دلیل این شکست را بپرسید. در این مواقع می توانید خود را ارزیابی کرده و دلایل شکست یا موفقیت تان را بدانید.