فرهاد مهراد نابغه ای در موسیقی کشور ما بود که مانندسایر هنرمندان بزرگ کشور در گذشته قربانی سیاست های غلط مسئولان شد. فرهادی که سبک موسیقی Rock & Roll را به ایران آورد و انقلابی را در لحن موسیقی داخل کشور پدید آورد اما رفتارهای غلط مسئولان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب باعث شد به سمتی برود که شاید خودش انتظار آن را نداشت و آن هم اعطای لقب «سیاسی ترین خواننده ایران» به او بود.
فرهاد شاید تنها می خواست درد مردم را بیان کنداما ای کاش کسی بود که به خود او می گفت که «گنجشکک اشی مشی؛ لب بوم ما نشین!»
رضا مهدوی آهنگساز، موسیقیدان، نوازنده و مدرس موسیقی سنتی کشورمان درباره فرهاد مهراد با «تماشاگران امروز» به صحبت نشسته است.
موسیقی قبل از انقلاب برخلاف موسیقی بعد از انقلاب که اصطلاحا پاپ نامیده شد، موسیقی جز بود. در واقع همین موسیقی هم که ما امروز به عنوان پاپ گوش می کنیم، موسیقی جز است و موسیقی پاپ به معنای موسیقی مردمی (Popular) بعد از انقلاب پذیرفته شد و جا افتاد و درست یا غلط بودن آن دیگر مهم نیست.
فرهاد مهراد جزو هنرمندان شاخصی بود که به نظر من به هیچ وجه سیاسی کار نمی کرد؛ یک فرد آرمانگرا و اصولگرا بودکه دغدغه اجتماعش را داشت؛ حال فرقی نمی کرد که چه حکومتی در آن زمان وجود داشت و ایشان جزو افرادی بود که اگر در حال حاضر در قید حیات بود باز هم اعتراض داشت چون وی همیشه احساس می کرد که دولت وقت نسبت به بضاعت، درک، شعور و پیشینه یک جامعه خدمات رسانی لازم را انجام نمی دهد. برای همین وی از اشعاری در آثار خود استفاده می کرد که به نوعی بیان اعتراضی داشته باشد.
به نظر من اینکه هر حکومتی بیان اعتراضی یک خواننده را رفتار سیاسی تلقی کند به هیچ عنوان صحیح نیست. فرهاد جزو چهره های فاخر فرهنگی و هنری بود که چون درد مردم را داشت و اهل ریا و تزویر و منافع شخصی خودش نبود، حرف دل مردم کوچه و بازار را می زد اما نه از جنس موسیقی کوچه و بازار بلکه از جنس یک موسیقی که تازه به ایران ورود پیدا کرده بود و در دنیای توسعه یافته و پیشرفته حرفی برای گفتن داشت و جوان ها هم آن لحن موسیقی را در آن دوره بهتر می پذیرفتند. فرهاد از همین طریق حرف هایی را می زد که دیگران یا دغدغه آن را نداشتند یا توان آن را یا اصلا باور نداشتند.
کاملا برداشت اشتباهی است اگر بگوییم کسی که حرفی را باور دارد و در بیان آن پافشاری کند، رفتارش سیاسی است. موسیقی Rock & Roll که به نوعی سبک موسیقی فرهاد مهراد بود، در غرب اصلا یک موسیقی اعتراضی نیست و همیشه سبک موسیقی RAP برای بیان اعتراضات اجتماعی و سیاسی استفاده می شود و حتی سبک موسیقی Hard Rock هم به عنوان موسیقی اعتراضی در جامعه غرب استفاده نمی شود اما آنچه مسلم است این است که هر چیزی که به کشور ما ورود پیدا کرد به نوعی «وطنیزه» می شود؛
فرهاد مهراد هم با اینکه سبک موسیقی اش متعلق به غرب بود اما نوع خوانش وی، رفتار و تنظیم قطعاتش به کلی بود که سبک موسیقی Rock & Roll را وطنی کرد و یک Rock & Roll ایرانی را به وجود آورد و اصلا تفاوتی که مابین موسیقی قبل و بعد از انقلاب می بینیم در همین است که افرادی مانند فرهاد مهراد و کوروش یغمایی توانستند موسیقی های غربی را وطنی کنند و این توانایی و استعداد فطری آنها بود و کسی نمی تواند اینطور قلمداد کند که چون فرهاد موسیقی Rock & Roll را به ایران آورد پس به واسطه نوظهور بودن آن سبک، یک رفتار سیاسی برای بیان اعتراض با حاکمیت انجام داده.
چرا فرهاد ممنوع الفعالیت بود؟
در مورد ممنوع الفعالیت بودن فرهاد تا سال 69 یک مثل واضح می توانیم بزنیم و آن هم سرود «وحدت» به آهنگسازی اسفندیار منفردزاده است که فرهاد آن را خواند و به نظر من شاهکاری بود که در رابطه با پیامبر (ص)، ما دیگر اثری در این سطح نداریم. در نقطه مقابل این سرود، آهنگ فیلم «محمد رسول الله» قرار دارد که موسیقی متن محسوب می شود ولی کاری که فرهاد کرد خیلی بزرگ و ارزشمند بود اما متاسفانه مسئولان ما بعد از انقلاب به این درک نرسیدند که باید از هنرمندانی مانند فرهاد مهراد حمایت کنند تا بتوانند امثال فرهاد را جذب انقلاب کنند؛ فرهادی که همه زندگی اش درد مردم بود.
بعد از انقلاب افرادی مانند فرهاد مهراد باید در کشور جایگاه پیدا می کردند اما ما شاهد بودیم که سلیقه ها و ممیزی های شخصی و روحیه های تندروی هیجانی باعث شد هنرمندان بزرگی در همه رشته های هنری مانند فرهاد در موسیقی به انزوا بروند.
خواننده بوی گندم هم الکی سیاسی شد
یک مثال دیگر خواننده ای مانند اقبالی است که همه تصور می کنند یک خواننده سیاسی است در صورتی که اصلا اینچنین نیست و خود او هم بارها این نکته را گوشزد می کند که وی یک شعری را در گذشته خواند که ساواک از آن برداشت سیاسی کرد اما رفتار غلط ممیزی در همان دوران قبل از انقلاب هم به واسطه شتابزده بودنش باعث می شود این آدم یک شبه ره صد ساله برود؛ درست است که بخشی از مردم هم به این فرد روی آورده بودند ولی به واسطه اتهام کار سیاسی که دستگاه حاکمیت وقت به وی زد، محبوبیت بیشتری بین مردم کسب کرد.
همیشه دستگاه حاکمیت و مسئولین به واسطه برداشت های غلطشان و به خاطر دریافت ناصحیح از یک موضوع یا یک ژانر خاص موسیقایی، باعث می شوند که یک هنر مند به واسطه این رفتارها یا به کنج قهقرا برود یا یک شبه ره صد ساله را طی کند و این رفتار غلط حاکمیت باعث می شود کلاف سردرگمی برای مسئولین به وجود آید.
ما بعد از انقلاب هم شاهد این اشتباهات از سوی برخی مسئولان بودیم که افرادی را به واسطه سیاست های غلط به قدری برجسته کردند که دیگر از پس آنها برنمی آیند و به قدری جای پای افراد به واسطه حساسیت آنها در جامعه محکم شده که حاکمیت دیگر توانایی مقابله با آنها را ندارد و مسئولان هم در مقابل حرف های این افراد فقط می توانند سکوت کنند.
استاد رضا مهدوي ي دونه است . آگاهانه انواع موسيقي ها رو دقت ميكنه و احترام قائله . مدير موسيقي داني كه بدون تعصب و بدون سياسي كاري به همه ميدان ميده …