روابط انسانی پیچیده، عمیق و پر از احساساتی هستند که بهسختی میتوانیم آنها را درک کرده یا توصیف کنیم. گاهی حتی تعاریف اولیه رابطه هم برای ما گنگ هستند. برای مثال اینکه اصلاً پارتنر چیست و چه تفاوتی با همسر دارد باید در ابتدا برای ما روشن باشد. در کنار همۀ اینها ممکن است شما هم گاهی احساس کرده باشید که با وجود اینکه همه چیز در رابطه شما خوب به نظر میرسد اما یک جای کار میلنگد. اگر بخواهیم روراست باشیم درست است که باید برای رابطه عاشقانه خود تلاش کنیم، اما همه روابط کار نمیکنند. سؤال اصلی اینجاست که از کجا بفهمیم در یک رابطه صحیح قرار گرفتیم یا این رابطه به کل اشتباه است؟ علائم کوچکی وجود دارند که میتوانند هشدارهایی جدی در روابط ما باشند.
احساس میکنید گرفتار شدهاید
وقتی شریک شما بهتان پیام میدهد چه احساسی پیدا میکنید؟ وقتی قرار است او را ببینید چطور؟ آیا دوست دارید وقت بیشتری را با او بگذرانید یا مضطرب هستید و دائم به کارهایی که قرار است وقتی به خانه رسیدید انجام دهید، فکر میکنید؟ اگر دیدن شریک شما به جای ایجاد احساس آرامش، احساسی از اضطراب و استرس را برای شما ایجاد میکند و وقتی در یک قرار هستید احساس میکنید گیر افتادهاید، ممکن است در یک رابطه اشتباه باشید.
البته هر رابطه فراز و نشیبهای خودش را دارد. ممکن است شما به دلیلی در حال گذراندن شرایط سختی باشید که بر تمام جنبههای زندگی شما از جمله روابطی که دارید تأثیر بگذارد. اما اگر مدت طولانی است که این احساس را دارید و عامل بیرونی خاصی برای آن وجود ندارد باید از خودتان بپرسید. آیا در یک رابطه معیوب هستم؟ در صورتی که جواب دادن به این سؤال برای شما خیلی سخت است، شاید بد نباشد از یک روانشناس کمک بگیرید. میتوانید در اسرع وقت از یک روانشناس آنلاین خبره کمک بگیرید.
نمیتوانید عقاید یکدیگر را تحمل کنید
اختلاف نظر و عقیده در هر رابطهای محتمل است و حتی میتواند چیز خوبی باشد. داشتن دو زاویه دید در زندگی میتواند نقطه قوت شما در رابطه باشد. نکته اینجاست که آیا شما و شریکتان میتوانید به تفاوتهایی که بین شما وجود دارد احترام بگذارید یا دائماً در حال درگیری بر سر مسائل مختلف هستید؟ تفاوتهایی که با هم دارید اساساً چقدر است؟ آیا بر سر بسیاری از موارد توافق دارید و چند اختلاف سلیقه بین شما وجود دارد یا از دو دنیای متفاوت هستید؟
اگر نمیتوانید بر سر کوچکترین مسائل توافق کنید و دائماً احساس سوءتفاهم میکنید، ممکن است رابطه شما بهدرستی کار نکند. مثلاً ممکن است شما عقاید شریک خود را احمقانه بدانید یا او شما را به خاطر عقایدی که دارید، مسخره کند. همچنین ممکن است در نوع رابطه خود توافق نداشته باشید. مثلاً شما بخواهید دوستانی خارج از رابطۀ خود داشته باشید ولی شریک شما معتقد باشد تمام وقت آزادی که دارید، باید در کنار هم سپری شود.
ناراحت هستید اما نمیدانید چرا
ممکن است شما در رابطهای باشید که در آن احساس خوشحالی نمیکنید. راستش را بخواهید واقعاً لازم نیست طرف مقابل شما فردی بددهن یا بداخلاق باشد تا شما ناراحت باشید. ممکن است برعکس او واقعاً آدم خوبی باشد اما رابطه شما رابطه درستی نباشد. در این صورت ممکن است احساس کنید از زمانهایی که شریک عاطفی شما در اطرافتان نیست، بیشتر لذت میبرید تا زمانهایی که با هم سپری میکنید. حتی ممکن است این علائم را در شریک خود هم ببینید و متوجه شوید او هم از زمانهایی که با شما تنهاست فرار میکند.
نمیتوانید احساسات خود را بیان کنید
برای داشتن یک رابطۀ صمیمی و عمیق شما باید بتوانید احساسات خود را با شریک خود در میان بگذارید. این به این معنی نیست که همه چیز را به اشتراک بگذارید اما باید بتوانید احساسی که دارید را بر زبان بیاورید. درست است که احساسات ما را آسیبپذیر نشان میدهند اما این آسیبپذیری برای روابط صمیمی و عمیق ضروری است.
اگر نمیتوانید احساسات خود را بیان کنید و خیلی اوقات مجبور میشوید وانمود کنید، وقت آن رسیده که کمی صبر کنید و از خودتان بپرسید چرا؟ آیا از بیان احساس خود میترسید؟ ممکن است مورد تمسخر واقع شوید یا نادیده گرفته شوید؟ یا احساسات شما در مورد رابطهای که دارید بهنوعی است که ممکن است رابطه شما را بر هم بزند؟
آینده خود را بدون شریک عاطفی خود تصور میکنید
وقتی به آینده فکر میکنید آیا جایی برای شریک خود در نظر دارید؟ یا دستاوردهایی را برای خود تصور میکنید که بدون حضور شریکتان شکل میگیرند. اگر شریک شما در آیندهای که در ذهن دارید جایی ندارد، پس احتمالاً شما نسبت به رابطه خود احساس تعهد نمیکنید. ممکن است از ابتدا تعهدی وجود نداشته باشد یا بهتدریج از بین برود. اتفاقاتی مانند خیانت میتوانند بهسرعت یا بهتدریج باعث از بین رفتن تعهد در طرف مقابل شوند.
اگر رابطه در حالت مناسبی باشد تصور آینده بدون شریک عاطفی شما سخت یا نامفهوم خواهد بود. زیرا شما فکر میکنید او به شما چیزی میدهد که قابل جایگزین شدن نیست. پس اگر ناخودآگاه و بدون اینکه واقعاً بخواهید در تصوری که از آینده دارید شریک عاطفی خود را حذف کرده یا نادیده میگیرید احتمالاً مشکلی در رابطه شما وجود دارد. در این زمان گرفتن کمک از یک روانشناس میتواند وضعیت را کمی روشنتر کند.
نمیدانید برای شریک خود چه معنایی دارید
ممکن است ماهها و حتی سالها از روی ارتباط شما با یکدیگر گذشته باشد و شما ندانید شریک عاطفی شما درباره شما چه احساسی دارد. شما نمیدانید آینده رابطه شما چه شکلی خواهد داشت و به کدام سمت حرکت میکنید. در یک رابطه سالم شما میدانید کجای زندگی شریک خود ایستادهاید. همچنین میدانید چه احساسی درباره او دارید و او نسبت به شما چه احساسی دارد. اما اگر اینطور نیست باید ببینید چه دلیلی برای این مشکل وجود دارد.
احساس تنهایی میکنید
ممکن است شما واقعاً وقت زیادی را با شریک خود بگذرانید اما در تمام این ساعات در اعماق قلب خود احساس تنهایی کنید. اگر اینطور است، این امکان وجود دارد که رابطۀ شما از عمق کافی برخوردار نیست. در یک رابطۀ خوب شما زمانهای باکیفیتی را با شریک خود میگذرانید که به شناخت بیشتر نسبت به یکدیگر منجر میشود.
اما در یک رابطۀ اشتباه شما حتی از زمانی که مجرد بودید، احساس تنهایی بیشتری میکنید. ممکن است شما نتوانید دقیقاً بگویید مشکل کجاست اما میدانید که ساعات باکیفیتی را با شریک خود سپری نمیکنید. حتی ممکن است از گذراندن اوقات تنهایی با شریک خود طفره بروید و بیشتر دوست داشته باشید در جمعهایی که دیگران هم هستند قرار داشته باشید. شاید از نگاه بقیه این فقط در ذهن شما باشد چون در ظاهر، رابطه شما خیلی خوب کار میکند. اما خود شما بهتر از هرکسی از عمق رابطه خود آگاهید.
دیگر خودتان نیستید
همه ما بهویژه در ابتدای روابط کمی خودمان را تغییر میدهیم تا به چشم شریکمان کمی بهتر به نظر برسیم. اگر کمی تحت تأثیر سلایق شریک زندگی خود قرار بگیرید، چندان عجیب نیست. اما ممکن است روزی به خودتان بیایید و ببینید تمام رفتارها، لباس پوشیدن، ارزشها و نظرات خود را به خاطر خوشحال کردن شریک زندگیتان تغییر دادهاید و دیگر چیزی از شخصیت اصلی شما باقی نمانده است.
اگر قبل از آنکه هر کاری بکنید یا هر حرفی بزنید با خودتان حساب میکنید که آیا پارتنر شما از این کار یا حرف شما خوشش میآید یا نه، زنگ خطر رابطه شما به صدا در آمده است. در روابط سالم شما باید بتوانید خودتان باشید؛ احساسات واقعی خود را بروز داده و شخصیت واقعی خود را نشان دهید.
چرا افراد اشتباه را انتخاب میکنیم؟
فارغ از علائمی که نشان میدهند یک رابطه اشتباه است، بد نیست بدانیم اساس چه دلیلی وجود دارد که ما افراد اشتباه را بهعنوان پارتنر یا شریک عاطفی خود انتخاب میکنیم؟ اگر فکر میکنید دائماً وارد روابط اشتباه میشوید، بد نیست کمی بیشتر درباره این موضوع فکر کنید.
درواقع ما تصور میکنیم که در انتخاب شریک عاطفی خود کاملاً آزاد هستیم. اما دقیقاً اینطور نیست. عوامل مختلفی در انتخاب ما دخیل هستند که باعث میشوند محدودیت بسیاری در انتخاب داشته باشیم. اصلیترین دلایل را باید در روان خودمان جستوجو کنیم. دلایل زیر علتهای رایجی هستند که باعث میشوند شما اساساً افراد مناسبی را برای خود انتخاب نکنید:
میترسید
احساس ترس یکی از قدرتمندترین احساسات ماست که تصمیمات ما را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار میدهد. ما از کودکی با رؤیای داشتن یک زندگی مشترک شیرین بزرگ میشویم. اما ممکن است وقتی بزرگ میشویم احساس کنیم اگر سریعتر شریک عاطفی خود را پیدا نکنیم تا آخر عمر تنها میمانیم. ما همچنین میترسیم که اگر تنها بمانیم مورد قضاوت دیگران قرار خواهیم گرفت. بنابراین تصمیم میگیریم ناراحتی امروز را به جان خریده و وارد یک رابطه اشتباه شویم؛ چون میترسیم بعداً احساس ناراحتی کنیم.
برای خود ارزش قائل نیستید
احساسات ما بالا و پایین دارد. ممکن است یک روز اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم و یک روز شکنندهتر باشیم. اما برخی از ما در اعماق قلب خود باور داریم که لایق یک زندگی و رابطه خوب نیستیم. بهتر است با خودمان روراست باشیم. هیچچیز جای عزت نفس را نمیگیرد. هیچ کس نمیتواند خلأ درون ما را و احساس منفی که نسبت به خودمان داریم را از بین ببرد.
وقت آن رسیده که با خودمان صادق باشیم. اگر واقعاً فکر میکنید که ارزش زیادی ندارید این موضوع باعث میشود وارد روابط اشتباه شوید، یک روانشناس خوب میتواند به شما کمک کند تا این چرخه معیوب را متوقف کنید. میتوانید از همین لحظه کمی با خودتان مهربانتر باشید و دلایل ارزشمند بودنتان را به خودتان یادآوری کنید.
بخشهای زخمخورده خود را انتخاب میکنید
آیا همیشه افرادی را برای خود انتخاب میکنید که میخواهید اصلاحشان کنید؟ آیا همیشه تلاش میکنید به شریک خود کمک کنید تا برای بهتر شدن تغییر کند؟ در این صورت ممکن است شما افرادی را انتخاب میکنید که بخش ناقص یا آسیبدیده درون خود شما را نشان میدهند.
در واقع شما با کمک کردن به شریک عاطفی خود ناخودآگاه نشان میدهید که دوست دارید با خود شما چطور رفتار شود. شاید در اعماق ذهن شما این تصور وجود داشته باشد که اگر بتوانم به پارتنر خودم کمک کنم، پس دوستداشتنی و ارزشمند هستم. اما وقتی در چنین روابطی هستید باید فداکاری زیادی به خرج دهید و به این ترتیب خودتان را رها میکنید و نیازهای اساسی و عمیق خود را برطرف نخواهید کرد. همین موضوع باعث رنج فراوانی در زندگی شما میشود.
تجربیات خود را بازسازی میکنید
شاید در ابتدا به نظر نرسد اما تاریخچه روانشناختی ما تأثیر بسیاری بر انتخابهای امروز ما دارد. انتخاب شریک زندگی ما به این موضوع بستگی دارد که ما در دوران کودکی خود عشق را چطور تجربه کردهایم. والدین ما کسانی بودند که در دوران کودکی ما را با عشقی که بهمان دادهاند بزرگ کردهاند. اما همه چیز همیشه ایدهآل نبوده است. ممکن است ما در کنار مادر و پدری سختگیر، خشن یا افسرده بزرگ شده باشیم. پس امروز عشق واقعی به نظر ما آنطوری است که در گذشته تجربه کردیم؛ تجربهای که ممکن است دردناک بوده باشد.
البته این به این معنا نیست که ما محکوم به داشتن روابط اشتباه هستیم یا اینکه اگر شریک خود را با توجه به تجربیات کودکی خود انتخاب کنیم حتماً رابطه بدی را تجربه خواهیم کرد. زیرا ما دیگر آن کودک کوچک و ناتوان نیستیم. پس میتوانیم نسبت به شرایط واکنشی بالغانه نشان دهیم. در نتیجه ممکن است بتوانیم با رفتار بالغانه در روابطی که داریم به نتایج بهتری برسیم.
چطور از روابط اشتباه دوری کنیم؟
اولین کار این است که بفهمید از ابتدا چرا وارد یک رابطه اشتباه شدید؟ بد نیست به تاریخچه روابط خود سر بزنید و ببینید چه الگویی در مورد روابط شما وجود دارد که باعث میشود انتخاب درستی نداشته باشید. وقتی الگوی انتخابهای اشتباه خود را پیدا کردید، میتوانید بر روی آن کار کنید. برای این کار کمک گرفتن از یک روانشناس مفید خواهد بود تا ببینید چطور میتوانید چرخه معیوب انتخابهای خود را بشکنید.
در مرحله بعدی باید انتخابهای بعدی خود را آگاهانه انجام دهید. افراد در روابط خود معمولاً با قلب خود پیش میروند اما بهتر است با مغز خود این کار را انجام دهند. اگر در رابطهای هستید که نشانههایی در آن وجود دارد که نشان میدهد به همان نتایج منفی قبلی میرسد، آن را متوقف کنید.
همچنین اگر در انتخابهای اشتباه ید طولایی دارید، بهتر است به جای گوش کردن به ندای درونی خود از یک مشاور کمک بگیرید یا حتی از دوستان نزدیکی که شما را بهخوبی میشناسند، کمک بگیرید. آنها میتوانند توصیههای خوبی به شما بکنند. در نهایت به یاد داشته باشید که مسیر تغییر طولانی و پر پیچوخم است. اما گنجهای بزرگ نصیب آدمهای صبور میشوند.
کلام آخر
تمام روابط عاشقانه بالا و پایینهای زیادی دارند. به همین علت شاید دیدن یکی از نشانههای بالا لزوماً به معنای این نباشد که رابطه به طور کل غلط است. اما بسیاری از اوقات در همان ابتدای روابط اشتباه نشانههای محکمی وجود دارد که به ما میگوید این رابطه به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید. پس بهتر است اگر احساس میکنیم ممکن است در یک رابطه اشتباه باشیم از یک مشاور کمک بگیریم تا مطمئن شویم. مجموعه یاریوی تعداد زیادی مشاور متخصص دارد که میتوانند با برگزاری جلسات مشاوره رابطه آنلاین به شما برای درک بهتر روابطی که دارید کمک کنند.
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه