بدون شک عجیب ترین روستای ایران روستای زرگر است. روستايي در 100 کیلومتری غرب تهران، در شهرستان آبیک استان قزوین. روستایي عجیب که قصه خیلی جالبي دارد و آن اينكه، اهالی این روستا، به زبان لاتین مینویسند و به رومانو (زرگری) صحبت میکنند …
اهالی این روستا هم ایرانی اند هم اروپایی، هم فارسی می دانند هم ترکی؛ صورتشان هم شبیه آریایی هاست، هم شبیه گلادیاتورها و وایکینگ ها، قدشان بلند است و مهربانی شان همچون محبت مردم ایل به مهمان ها. مسلمان شیعه اند، کارشان دامداری و کشاورزی است؛ به سبک همه روستاییان، مرغ و خروس و غاز هم نگه می دارند؛ بعضی زن ها که هنرمندتر از دیگرانند نیز خودشان نان می پزند و در مشک، دوغ و کره می گیرند و پنیر و ماست می بندند.
این مردم اما یک راز دارند، یک نکته مبهم تاریخی که مرموزشان می کند. مردم روستای «زرگر» زبان مادری شان «رومانو» است؛ به زبانشان «زرگری» هم می گویند، اما نه از آن زرگری هایی که بعد از هر حرف، «ز» می گذارند و زبانشان می شود «دزرزوز».
داستان زبان رومانو بیشتر شبیه افسانه است. زرگری ها خودشان هم دقیقا نمی دانند متعلق به کجای جهان هستند و چه شد که به ایران آمدند و شدند رومانوی شیعه کشاورز ایرانی که به زبان ترکی هم مسلط است.
قدیمی های روستا یادشان است که در زمان جوانی شان پیرمردی در زرگر بود که تمام حساب و کتاب هایش را به زبان روسی می نوشت، اما بعد از مرگ او نوشتن به زبان روسی ور افتاد؛ حالا این مردم همه شان به زبان رومانو حرف می زنند و به لاتین می نویسند.
بچه های تحصیلکرده زرگر چند سال پیش چند لغت به زبان رومانو در اینترنت منتشر کردند و از تمام مردم دنیا خواستند که اگر این لغات را می شناسند به ایران بیایند. چند ماه بعد سه مسافر از فرانسه و انگلیس به روستای زرگر آمدند و در حالی که شادی کنان، ساز و دهل می زدند از این که همزبان هایشان را در ایران پیدا کرده اند دست از پا نمی شناختند.
زرگری ها می گویند این سه مرد از تجار بزرگ کشورشان بودند که ایتام زیادی را حمایت می کردند و اهل کار خیر بودند؛ اما تعجب می کردند از این که زرگرهای ایران، زبان رومانو را با زبان فارسی و ترکی آنچنان آمیخته اند که اصالت زبان به آن شکل که در اروپا تلفظ می شود از بین رفته است. رومانوهای اروپایی متعجب بودند از این که چرا رومانوهای ایران مثل 18 هزار همزبان شناخته شده خود در اروپا، تشکیلات ندارند و در نشست سالانه آنها در ترکیه حضور ندارند و آواره و بی سروسامانند. یا اینکه چرا زبان رومانو را با زبان ترکی و فارسی آمیخته کرده اند و اصالتش به شکلی که در اروپا تلفظ می شود از دست رفته!
افسانههایی در مورد رومانو
به طور کلی میتوان گفت رومانو ها آواره اند و معلوم نیست از چه سرزمینی آمده اند و اصلا چه شده که در جهان پراکنده شده اند.
شخصی به نام سرهنگ در اهالی آبادی زرگر هست، که از بقیه، به تاریخچه رومانو ها مسلط تر است. او میگويد كه هیچ کس جز زرگر ها از زبان رومانی سر در نمیاورد و حتی از این قضیه در جنگ ایران و عراق هم استفاده میکردند و بیسیم چی ها با این زبان با هم صحبت میکردند، تا عراقی ها چیزی متوجه نشوند.
همچنين می گويد كه کسی به طور قطع نمیداند که رومانوها از کجا می آيند ولی افسانه هایی وجود دارد، مثلا اینکه، رومانو ها طایفهای هستند که از مرز های شمالی ایران وارد شدند و کم کم یکجا نشین شدند و مشغول به دامپروری. یه عده هم میگويند اصالتا ایرانیاند و از سربازای شجاع قزلباش شاه عباس صفوی بودند، یه عده هم میگويند در جنگ ایران و رم 200 نفر از رومانی ها به دست سربازای ایرانی اسیر شده اند ولی چون اندام های قوی و ورزیده اي داشتند پادشاه ایران آنها را بخشيده و در جایی در قزوین ساکن میكند.
آخرین افسانه هم این است که رومانو های ایران از بقایای کولی های اروپا هستند، به همين علت زرگر ها نمیدانند اصالتا اروپایی هستند یا ایرانی، ولی بیشتر خود را ایرانی میدانند و خیلی هم به ایران عشق میورزند.
گردآوری و تنظیم: گروه ۷ گنج
www.7ganj.ir
منابع: همگردي – جام جم آنلاين
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه