۱۰ حقیقت جالب و خواندنی درباره شخصیتهای مشهور کارتونی که نمیدانستید
کارتونها و انیمیشنها بخش جداییناپذیری از دوران کودکی و خاطرات جمعی ما هستند. شخصیتهای کارتونی محبوبی مانند شرک، بل، السا و سیمبا نهتنها ما را سرگرم کردهاند، بلکه تأثیرات فرهنگی گستردهای نیز از خود بهجا گذاشتهاند. با اینکه تصور میکنیم این شخصیتها را بهخوبی میشناسیم، اما پشت پردهی ساخت آنها حقایق جالب و شگفتانگیزی نهفته است که بسیاری از ما از آنها بیخبر هستیم.
در این مقاله با ۱۰ حقیقت جالب و کمتر شنیدهشده درباره شخصیتهای مشهور کارتونی آشنا خواهید شد. از تغییرات اولیه در طراحی شخصیتها گرفته تا الهامگیری از هنرمندان واقعی و داستانهای کلاسیک، اطلاعات جذابی در انتظار شماست. اگر دوست دارید دید تازهای نسبت به انیمیشنهایی که دوستشان دارید پیدا کنید، با ادامهی این مقاله همراه باشید.
ظاهر اولیهی شرک: چهرهای متفاوت با نسخهی نهایی
در نخستین طرحهای مفهومی برای انیمیشن «شرک» (Shrek)، ظاهر این غول دوستداشتنی کاملاً متفاوت با چیزی بود که امروز میشناسیم. در نسخههای اولیه، شرک صورتی سرخ، بدون دندان، و چهرهای احمقانهتر داشت. او دمپایی به پا میکرد و بیشتر شبیه یک موجود فانتزی خندهدار بود تا یک شخصیت تنها و misunderstood.
در کتابی که مبنای ساخت این انیمیشن قرار گرفت، شرک در محل دفن زبالهها زندگی میکرد، نه در مرداب. اما این لوکیشن نتوانست همدردی مخاطب با شخصیت را برانگیزد. به همین دلیل، تیم سازنده تصمیم گرفتند تا فضای مرموز و انزوای مرداب را جایگزین کنند، تا بهتر شخصیت منزوی و در عین حال عمیق شرک را به نمایش بگذارند.
راز تاریک پشت تبدیل شاهزاده به دیو در داستان اصلی «دیو و دلبر»
داستان کلاسیک «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) که دیزنی آن را به شکل انیمیشن بازآفرینی کرد، در نسخهی اصلیاش پیچیدگی بیشتری داشت. برخلاف نسخهی دیزنی، شاهزادهی قصه در کودکی پدر خود را از دست میدهد و مادرش مجبور میشود برای ادارهی سلطنت، پرستاری جادویی را برای مراقبت از فرزندش انتخاب کند.
اما این پری برخلاف انتظار، شخصیتی پلید است که وقتی میبیند شاهزاده علاقهای به او ندارد، از روی خشم و حسادت، او را به هیولایی مخوف تبدیل میکند. این داستان، جنبهی تاریکتری نسبت به نسخهی کودکپسند دیزنی دارد و نمایی متفاوت از نحوهی شکلگیری شخصیت «دیو» را ارائه میدهد.
الهامگیری از «زنان کوچک» برای خلق شخصیت بل
شخصیت بل در انیمیشن «دیو و دلبر» نهتنها از ادبیات کلاسیک فرانسه، بلکه از ادبیات آمریکایی نیز تأثیر گرفته است. جو مارچ، شخصیت اصلی کتاب «زنان کوچک» (Little Women) الهامبخش اصلی شخصیت بل بود. بل مانند جو، زنی باهوش، مستقل و عاشق کتاب خواندن است که حاضر نیست بهسادگی تسلیم انتظارات سنتی جامعه شود.
این شباهتها باعث شدهاند که بل در میان شخصیتهای زن انیمیشنهای دیزنی، جایگاهی منحصربهفرد داشته باشد. او تنها یک شاهزاده نیست، بلکه نمایندهی زنانی است که دنبال کشف دنیای اطرافشان از طریق دانش، کتاب و خودشناسی هستند.
جکی چان، صداپیشهی غیرمنتظرهی شخصیت دیو در نسخه چینی
کمتر کسی میداند که جکی چان، بازیگر و رزمیکار مشهور چینی، صداپیشگی شخصیت «دیو» را در نسخهی چینی انیمیشن «دیو و دلبر» انجام داده است. برای ایفای این نقش، جکی چان مجبور شد مهارتهای آوازخوانی خود را بهبود بخشد. او برای این منظور در یک مدرسهی اپرا تمرین کرد تا بتواند بخشهای موسیقایی انیمیشن را نیز اجرا کند.
او حتی قطعهی معروف «Beauty and the Beast» را اجرا کرد، آهنگی که در نسخهی انگلیسی توسط سلین دیون و پیبو برایسون خوانده شده بود. این تجربه نشان میدهد که دوبلههای محلی گاهی شامل همکاری با ستارههای بزرگ نیز میشوند.
شخصیت اسکار در «شیر شاه» ابتدا یک بابون بود
در نسخهی اولیهی داستان «شیر شاه» (The Lion King)، شخصیت شرور داستان، یعنی اسکار (Scar)، یک میمون بابون بود، نه یک شیر. داستان ابتدایی بر پایهی جنگ میان گونههای مختلف حیوانات بهویژه شیرها و میمونهای بابون شکل گرفته بود.
رافیکی نیز در آن نسخه یک یوزپلنگ بود. تغییرات در روند داستان و نوع حیوانات باعث شد که داستان انسجام بیشتری پیدا کند و تعارضها بیشتر درون یک گونه (یعنی شیرها) شکل بگیرند. نتیجهی این بازنویسی، داستانی با پیامهای قویتر درباره قدرت، وفاداری و مسئولیتپذیری شد.
پریهای «زیبای خفته» با الهام از مادربزرگها طراحی شدند
در طراحی شخصیتهای پری انیمیشن «زیبای خفته» (Sleeping Beauty)، تیم سازنده با دقت رفتار زنان سالمند را در فروشگاهها و عروسیها زیر نظر گرفتند. آنها متوجه شدند که زنان سالخورده معمولاً کلاه بر سر میگذارند، سریع راه میروند و انرژی خاصی دارند که ترکیبی از دلسوزی و اقتدار است.
سه پری معروف فلورا، فونا و مریودر با توجه به همین مشاهدات طراحی شدند. این تصمیم باعث شد تا این شخصیتها هم دلنشین و هم باورپذیر باشند، طوری که انگار میتوان یکی از آنها را در خانوادهی خودتان نیز پیدا کنید!
سرنوشت تغییر یافتهی دیهگو در «عصر یخبندان»
در نسخهی اولیهی فیلمنامهی انیمیشن «عصر یخبندان» (Ice Age)، قرار بود دیهگو، ببر دندانخنجری داستان، در پایان جان خود را از دست بدهد. اما پس از نمایش آزمایشی این نسخه، واکنش احساسی شدید کودکان و تماشاگران باعث شد تا سازندگان تصمیم بگیرند دیهگو را زنده نگه دارند.
این تصمیم نهتنها نتیجهی واکنش مخاطب بود، بلکه موجب شد دیهگو در قسمتهای بعدی نیز حضور داشته باشد و به یکی از محبوبترین شخصیتهای این فرنچایز تبدیل شود.
ادامهی مقاله: ۱۰ حقیقت جالب و خواندنی درباره شخصیتهای مشهور کارتونی که نمیدانستید
طراحی هنری موهای راپونزل با الهام از نقاشیهای کلاسیک
در انیمیشن «گیسو کمند» (Tangled)، یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای طراحی شخصیت راپونزل، موهای بلند و جادویی او بود. انیماتورها تصمیم گرفتند که بهجای استفاده از واقعگرایی صرف، از سبک هنری نقاشیهای رنگ روغن بهره بگیرند تا حالتی شاعرانه و درخشان به موها بدهند.
برای رسیدن به این هدف، آنها از آثار ژان اونوره فراگونار (Jean-Honoré Fragonard)، نقاش سبک روکوکو فرانسوی، الهام گرفتند. نتیجه، موهایی نرم، روان، و چشمنواز بود که در هر صحنه حس لطافت و فانتزی را به تماشاگر منتقل میکرد. این تصمیم هنری، به یکی از عناصر بهیادماندنی انیمیشن تبدیل شد و راپونزل را به شخصیتی بصری بینظیر بدل کرد.
السای «یخزده»؛ بازتابی از روح سرکش ایمی واینهاوس
شخصیت السا در انیمیشن «یخزده» (Frozen)، از همان ابتدا برای داشتن ویژگیهای متفاوت و غیرکلیشهای طراحی شد. در طراحی اولیه، السا دارای موهای تیره و چشمانی درشت بود و شخصیتش با الهام از خوانندهی معروف، ایمی واینهاوس (Amy Winehouse)، شکل گرفت.
ایمی واینهاوس با صدای خاص، استایل منحصربهفرد و روحیهی حساسش، الگویی مناسب برای خلق شخصیتی با عمق احساسی بالا محسوب میشد. طراحان، السا را زنی پرشور، آسیبپذیر، ولی قوی تجسم کردند که با درونگراییاش ارتباط عاطفی عمیقی با مخاطب برقرار میکند. هرچند بعدها تغییراتی در طراحی نهایی السا انجام شد، اما بسیاری از ویژگیهای عاطفی و ظاهری اولیه او همچنان حفظ شد.
سکانس نمادین اسپاگتی در «بانو و ولگرد» نزدیک بود حذف شود
سکانس خوردن اسپاگتی توسط بانو و ولگرد در انیمیشن «Lady and the Tramp»، یکی از خاطرهانگیزترین صحنههای عاشقانهی تاریخ انیمیشن است. اما جالب است بدانید که این سکانس ابتدا مورد مخالفت والت دیزنی قرار گرفت. او معتقد بود چنین رفتاری از سگها غیرواقعی و غیرقابل باور است.
با این حال، فرانکلین توماس، یکی از انیماتورهای اصلی، با طراحی پیشنمایشی از این سکانس و نشان دادن آن به دیزنی، موفق شد نظر او را تغییر دهد. نتیجه، صحنهای شد که نهتنها حذف نشد، بلکه به یکی از مشهورترین و دوستداشتنیترین لحظات تاریخ دیزنی تبدیل شد.
چرا دانستن این حقایق اهمیت دارد؟
درک تاریخچه و پشتصحنهی شخصیتهای کارتونی محبوب، ما را با جنبههایی جدید و کمتر دیدهشده از آنها آشنا میکند. این حقایق نشان میدهند که خلق هر شخصیت کارتونی یک فرآیند پیچیده و چندلایه است؛ از طراحی هنری و الهامگیری از فرهنگهای مختلف گرفته تا بازخورد مخاطبان و تصمیمات احساسی پشت صحنه.
این اطلاعات نهتنها جذاباند، بلکه به ما کمک میکنند نگاهی هنریتر و آگاهانهتر به کارتونهایی که از کودکی دوستشان داشتیم داشته باشیم. برخی از این تغییرات در طراحی و داستانپردازی، مسیر کل داستان را تغییر دادهاند و حتی گاهی تأثیرات فرهنگی گستردهای به دنبال داشتهاند.
پرسشهای متداول درباره شخصیتهای کارتونی و حقایق پنهان آنها
آیا تغییر شخصیتها قبل از انتشار انیمیشنها معمول است؟
بله، تقریباً در تمام انیمیشنهای مهم، نسخههای اولیه شخصیتها با نسخهی نهایی تفاوت دارند. این تغییرات معمولاً پس از تستهای مخاطب، بررسی هنری و یا تصمیمات تیم تولید انجام میشود.
چرا بعضی شخصیتها با الهام از هنرمندان واقعی طراحی میشوند؟
الهام گرفتن از شخصیتهای واقعی به انیماتورها کمک میکند تا به شخصیتهایشان ویژگیهای انسانیتر و قابلدرکتری بدهند. این کار باعث میشود تماشاگران راحتتر با شخصیتها همذاتپنداری کنند.
چه نقشی بازخورد تماشاگران در طراحی شخصیتها دارد؟
بازخورد تماشاگران، بهویژه کودکان، نقش بزرگی در تصمیمگیریهای نهایی دارد. نمونهی بارز آن، تغییر سرنوشت دیهگو در «عصر یخبندان» است که در واکنش به گریهی بچهها انجام شد.
چرا برخی از داستانهای اصلی با نسخهی انیمیشنی متفاوتاند؟
دلیل این تفاوتها معمولاً جذابتر کردن داستان برای مخاطب کودک و خانوادگی است. گاهی هم دلایل فرهنگی و بازاریابی باعث میشود تغییراتی در داستان اصلی اعمال شود.
آیا هنوز هم از منابع ادبی کلاسیک برای طراحی انیمیشن استفاده میشود؟
بله، بسیاری از انیمیشنهای امروزی همچنان از ادبیات کلاسیک و داستانهای فولکلور الهام میگیرند، اما آنها را به شکلی امروزیتر بازآفرینی میکنند تا با مخاطب معاصر ارتباط برقرار کنند.
با دانستن این حقایق، ممکن است بار دیگر که انیمیشن محبوبتان را تماشا میکنید، به جزئیاتی توجه کنید که قبلاً از چشمتان پنهان مانده بود. دنیاهای کارتونی، فراتر از آنچه بر پرده دیده میشود، دنیایی پنهان از خلاقیت، تصمیمهای احساسی و داستانهای واقعی دارند.
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه