روانشناسی سبك زندگي

چگونه جلوی کمال گرا بودن خود را بگیریم (راهنمای گام به گام)

تقویم فارسی اندروید

اگر به این مقاله راه پیدا کرده اید، حدس می زنم شما خود را یک کمال گرا می دانید و اگر می خواهید بدانید که چگونه کمال گرا بودن را متوقف کنید، باید بدانید که انگیزه شما برای رسیدن به کمال می تواند یک نعمت باشد.

کمال گرا

مانند هر نیروی طبیعی طبیعت (به عنوان مثال باد، آتش یا آب)، هر چیزی بیش از حد می تواند منجر به هرج و مرج و دردسر شود. برای مثال، وقتی باران زمین را سیراب می کند، به این فکر کنید که چگونه زنده می شود و زندگی تازه ای را به هرچه لمس می کند وارد می کند اما باران بیش از حد می تواند باعث جاری شدن سیل شود و در پی آن ویرانی ایجاد شود.

همین اصل در مورد کمال گرایی نیز صادق است. شما از قبل فواید دقیق بودن، جزئی نگری، وظیفه شناس بودن و موفقیت را می دانید. این چالش پیش می آید که پیگیری این موارد منجر به احساس آسایش و برآورده شدن خواسته هایتان نمی شود.

تلاش مداوم برای درست کردن همه چیز و بهترین بودن می تواند هزینه زیادی داشته باشد و بر روابط شخصی، سلامتی و آسایش شما تأثیر منفی بگذارد.

من با بسیاری از افراد بسیار موفق کار کرده ام که سریعاً به عنوان یک فرد کمال گرا معرفی می شوند – تلاش برای یک زندگی کامل، یک رابطه کامل، یک بدن کامل، یک ایمیل کامل، یک تصویر عالی یا یک دانش آموز کامل، یک همسر کامل، کارمند عالی … شما متوجه موضوع می شوید.

آنها افراد مستعدی هستند که تلاش بی وقفه آنها را در دستیابی به بسیاری از کارهای بزرگ یاری کرده است. اگرچه دیگران ممکن است از دستاوردهای خود ترس داشته باشند اما آنها در مورد احساس استرس و هر چیزی به جز کامل بودن صحبت می کنند.

با شنیدن تجربیات دیگران، من کاملاً واضح دیدم که تلاش برای رسیدن به کمال برای شما درد، فرسودگی و احساس شکست است زیرا غیرقابل دستیابی است. خط پایانی وجود ندارد. (حتی اگر امکان پذیر باشد، آیا کسی باقی مانده است که با شما جشن بگیرد؟)

کمال گرایی چیست؟

فرهنگ لغت کمال گرایی را به عنوان “امتناع از پذیرش هرچیزی غیر استاندارد کمال” تعریف می کند. یک مطالعه آن را به عنوان “یک تمایل غیرمنطقی برای رسیدن به همه چیز همراه انتقاد بیش از حد از خود و دیگران” توصیف می کند. کمال گرایی یک نیاز بی وقفه برای پاسخگویی به انتظارات شما یا دیگران از خود است.

امتناع. غیر منطقی. بی امان. این کلمات بیانگر احساسات دشواری برای زندگی روزمره هرکسی هستند. این احساسات را می توان ناشی از ترس و اعتقاد اساسی دانست که هرگز به اندازه کافی خوب نخواهند بود.

برنه براون نویسنده و سخنران به اشتراک می گذارد:

“وقتی کمال گرایی حکمرانی می کند، شرم همیشه اسلحه ای قدرتمند است و ترس  شما را از راننده بودن به مسافر صندلی عقب تبدیل می کند … [کمال گرایی]” روشی برای تفکر است … عالی به نظر می رسم، عالی زندگی می کنم، عالی کار می کنم، آن را عالی انجام می دهم، از این موارد باید جلوگیری کنم یا به حداقل برسانم. شرم، انتقاد، سرزنش، قضاوت یا تمسخر … کمال گرایی یک سپر 20 تنی است که ما آن را حمل می کنیم به امید اینکه از آسیب دیدن ما جلوگیری کند. در حقیقت، این باعث می شود که دیده نشویم. ”

بنابراین، چگونه باید قدرت های کمال گرایانه خود را برای همیشه مهار کنید؟ چگونه جاه طلبی و انگیزه خود را بدون ایجاد استرس، ناامیدی و درد بی دلیل حفظ کنید؟

9 مرحله برای اینکه چگونه کمال گرا بودن را متوقف کنیم

همانطور که مراحل زیر را می خوانید، به یاد داشته باشید که این در مورد تفکر عمیق و گسترده تر در مورد چگونگی حفظ استانداردهای بالا بدون تجربه عواقب منفی است.

کمال گرایی

1. اعتراف کنید

یک بار مربی به من گفت آگاهی 90٪ راه حل است.

وقتی آگاه باشید و به چیزی در زندگی خود اعتراف کنید، آن امر قدرت خود را بر شما از دست می دهد. وقتی آن را از الگوی ناخودآگاه به یک انتخاب آگاهانه تبدیل می کنید، اکنون دوباره روی صندلی راننده هستید.

2. درک کنید

به دنبال درک آنچه به ذات کمال گرایی شما دامن می زند، باشید. مشکل اصلی شما چیست؟

یک دلیل وجود دارد که شما برای رسیدن به کمال تلاش می کنید. شاید شما یاد گرفته باشید که در جایی از راه باید به آن دست پیدا کنید یا شخصی در برهه ای از شما تعریف کند و چنین اظهارنظرهایی باعث می شود شما احساس لیاقت، اعتبار و شناخت داشته باشید.

بسیاری تلاش می کنند کامل باشند تا نیاز به عشق یا عدم عزت نفس شان را برآورده کنند. من فهمیدم که بسیاری از رفتارهای کمال گرایانه خودم ناشی از ترس من از طرد شدن است.

اقدام  لازم:

در نظر بگیرید که چه چیزی کمال گرایی شما را به حرکت در می آورد. کمال گرا بودن – مهم نیست چقدر دردناک یا مشکل آفرین باشد – احتمالاً به نوعی در خدمت شماست بنابراین سعی کنید دلایل آن را بفهمید.

3. پیامدها را شناسایی کنید

براساس یک مقاله، کمال گرایی می تواند باعث بهره وری پایین، روابط آشفته، عدم اعتماد به نفس، اضطراب، افسردگی و افکار خودکشی شود. این امر که به آن افتخار می کنید می تواند هزینه داشته باشد. وقتی عواقب کمال گرایی خود را شناسایی و تأیید می کنید، ذهن شما را مجبور می کند که در مورد آن کاری انجام دهد.

کمال گرایی چه تاثیری بر سلامتی شما دارد؟ آیا از ترس این که این کار را به طور کامل انجام ندهید، فرصت انجام کار جدید را از دست داده اید؟ آیا دستیابی به کمال باعث ایجاد مشکل در روابط شما با شریک زندگی، بچه ها یا دوستانتان می شود؟ این ویژگی چگونه با همکاران شما مشکل ایجاد می کند؟

به عنوان یک رهبر و مشاور تیم، من بسیار آگاه هستم که چگونه این تمایلات کمال گرایانه در صورت عدم شناسایی و مدیریت، محدود کننده شغل شما هستند.

اقدام لازم:

سه پیامد منفی کمال گرایی بر زندگی، شغل ، سلامتی یا روابط خود را شناسایی کنید.

4. بدانید که شما کافی هستید

بسیاری از مردم به دلیل “کافی” نبودن چیزی خود را مورد شماتت قرار می دهند. به عنوان مثال زیبا، خوش اندام، ثروتمند، موفق و غیره بودن یا نبودن. این صدای منتقد درونی است. اما صدایی که به شما می گوید شما کافی نیستید اشتباه است!

شما بیش از حد کافی هستید و همیشه کافی خواهید بود. شما فارغ از کارهایی که انجام می دهید یا کامل بودن سزاوار عشق، خوشبختی و موفقیت هستید. شاید الان قابل باور نباشد اما در اعماق وجود شما، بخشی از شما این را درست می داند.

می دانم که آسان نیست شما به عنوان یک کمال گرا قبل از اینکه ببینید چه چیزی درست است، می بینید چه مشکلی دارد، از جمله یک سوال اشتباه در آزمون، اشتباه تایپی در پایان نامه خود یا نیم کیلویی که در مقابل سه کیلو از دست نداده اید.

اما به جای تمرکز روی آنچه اشتباه انجام شده است چرا همه کارهایی را که درست انجام می دهید تصدیق نمی کنید؟ حداقل این کار را انجام دهید قبل از اینکه بفهمید چگونه می توانید در آینده پیشرفت کنید!

مانترای جدید شما: پیشرفت نسبت به کمال

اقدام لازم:

موفقیت ها، استعدادها و نقاط قوت خود را تصدیق کنید. به مدت 30 روز هر روز، سه موردی را که در آن مهارت دارید و آنچه راجع به خودتان دوست دارید بنویسید. اینها می تواند ویژگی های شخصیتی باشد (مهربان، دوست داشتنی، سخت کوش). نقاط قوت (نوشتن، صحبت کردن، شغل شما)؛ یا از دستاوردهای روز یا زندگی خود تمجید کنید.

5. هر روز بهترین تلاش خود را انجام دهید

“هر روز بهترین تلاش خود را انجام بده” توصیه ای است که باید به آن اعتماد کنید. من بارها با پدرم تماس گرفته ام، نگران اتفاقاتی بوده ام یا خودم را سرزنش می کردم. مکالمه ما هر بار به این صورت است:

بابا: بهترین کارتو کردی؟

من: بله.

پدر: این تمام کاری است که می توانی انجام دهی. نمی توانی از اینجا به بعد را کنترل کنی که چه اتفاقی می افتد.

خودش است. ساده است، اینطور نیست؟ اما اگر واقعاً متوقف می شوید و به این فکر می کنید، این یک روش قدرتمند برای متوقف کردن کمال گرایی است.

وقتی بهترین تلاش خود را انجام می دهید، می توانید استراحت کنید، بدانید که هر کاری از دستتان برمی آید انجام داده اید. می توانید بدون پشیمانی زندگی کنید. مطمئناً، ممکن است دفعه بعد بخواهید کارها را بهتر انجام دهید و احتمالاً زمینه های پیشرفت وجود دارد اما این فقط برای دفعه بعدی است. شما نمی توانید آنچه را که قبلا اتفاق افتاده است تغییر دهید.

اقدام لازم:

دفعه دیگر که خودتان را به خاطر چیزی که قبلاً گفته اید یا ناقص انجام داده اید مورد شماتت قرار دادید، از خود بپرسید:

“آیا من تمام تلاشم را کردم؟”

اگر جواب مثبت است، پس به خود اجازه دهید رها شوید، حرکت کنید و از وقت و انرژی خود برای بهتر کردن اوقات بعدی استفاده کنید.

موفقیت

6. گزینش کنید

کمال را با چیز قابل توجه و قابل دستیابی جایگزین کنید.

مکالمه ای را که با یکی از دوستانم در مورد دخترم انجام داده ام که یک ژیمناست رقابتی موفق و با مدال است را بخوانید.

دوست: آیا او قرار است در المپیک شرکت کند؟

من: نه قرار نیست.

دوست: پس چرا او اینقدر وقت در باشگاه می گذراند؟

من: چون او این کار را دوست دارد.

دوست: بله اما اگر او به المپیک نمی رود، چرا وقت و پولتان را تلف می کنید؟

من: خوب شما شرکت خود را اداره می کنید، درست است؟

دوست: بله

من: آیا شرکت شما بهترین و شناخته شده ترین شرکت در صنعت شما خواهد بود؟

دوست: نه، البته که نه. شما می دانید که ما یک شرکت کوچک هستیم.

من: اگر از آن آگاهی دارید، چرا شرکت را کاملاً فعال نگه می دارید؟

آن وقت بود که او نکته را دریافت اما من هنوز هم نگران منطق او بودم.

“اگر دخترم در کل جهان بهترین نخواهد بود چرا او باید این ورزش را انجام دهد؟”

اگر با دخترم صحبت کنید، به سرعت خواهید فهمید که او این ورزش را انجام می دهد زیرا عاشق آن است.

زیرا او را به چالش می کشد این بدن او را به حد استاندارد می رساند و او با رفتن به باشگاه ورزشی شادی، رضایت و هدف خود را پیدا می کند. من خوشحالم که او این کار را دوست دارد و می داند که در حال یادگیری درس های زندگی است که در خدمت موفقیت های آینده او خواهد بود.

چرا ذهن خود را برای رسیدن به کمال با چیزی بسیار عمیق تر و قابل توجه تر جایگزین نمی کنید؟

اقدام لازم:

سوییچ را بزنید و آنچه واقعاً برای شما مهم است را شناسایی کنید. شاید بتوانید هدف، مهربانی، شادی، رضایت، مشارکت یا عشق را جایگزین انگیزه خود برای رسیدن به کمال کنید. چه چیزی بیشتر از همه برای شما جالب است؟

7. شکست را در آغوش بگیرید

شما به احتمال زیاد داستان های بی شماری از افراد موفق را شنیده اید که از شکست های خود به عنوان سنگ بنا برای موفقیت استفاده کرده اند.

والت دیزنی از ستاره کانزاس سیتی اخراج شد زیرا سردبیر وی احساس کرد “فاقد تخیل است و ایده خوبی ندارد”. به اپرا وینفری گفته شد که “برای تلویزیون مناسب نیست.” و به قول مایکل جردن:

“من بیش از 9000 شوت در زندگی حرفه ای خود از دست داده ام. من تقریباً 300 بازی را از دست داده ام. بیست و شش بار به من اعتماد شده است که ضربه برنده بازی را می گیرم و از دست دادم. من در زندگی خود بارها و بارها شکست خورده ام و به همین دلیل است که موفق می شوم.”

اکثر رهبران، کارآفرینان و نخبگان موفق به شما خواهند گفت که شکست باعث موفقیت آنها شده است. پذیرفتن شکست البته سخت است و گفتنش آسان تر است.

در یکی از اولین مشاغل خارج از دانشگاهم، روی پروژه ای کار کردم تا افراد بیشتری را در برنامه ای که ایجاد کردم کمک کنم. من اطمینان داشتم که عالی است و ما می توانیم صندلی ها را به راحتی پر کنیم. من وقت، پول و انرژی صرف کردم اما تأثیر بسیار کمی داشت.

من خجالت کشیدم، شکست خوردم و احساس کردم یک شکست کامل است: من شرکت و خودم را ناامید کرده بودم. یک روز، در حالی که در خود غرق شدم، با مربی ام تماس گرفتم و به او گفتم چه اتفاقی افتاده است.

او گفت، “تریسی شکست یک واقعه است، نه یک شخصیت.”

این جمله در طول زندگی حرفه ای ام به من چسبیده است.

اگر در حال رشد و تلاش هستید (که احتمالاً چنین است)، در زندگی خود شکست های زیادی خواهید خورد. اشتباه خواهید کرد، به هم می ریزید و دیگران شما را از پا در خواهند آورد.

وقتی این اتفاق افتاد، به یاد داشته باشید که شما اشتباهی مرتکب شده اید اما خودتان اشتباه نیستید.

8. کمال را جشن بگیرید

اگر بزرگترین ضعف شما در واقع بزرگترین نقطه قوت شما باشد چه می کنید؟ اگر ناملایمات شما مزیت شما باشد چه می کنید؟

ناپلئون هیل در کتاب معروف توسعه شخصی در سال 1937، فکر کن و ثروتمند شو در مورد پسرش بلر صحبت کرد که دارای نقص مادرزادی بود. وی هیچ نشانه ای از شنوایی نداشت و قرار بود کر و لال شود.

ناپلئون معتقد بود، “درد و رنج او یک بدهی نبود، بلکه یک دارایی با ارزش بسیار بود.” وی همچنین فکر کرد که “هر ناملایماتی بذر یک مزیت معادل را به همراه دارد.”

در حالی که او نمی دانست چگونه رنج فرزندش می تواند به یک دارایی تبدیل شود، ناپلئون ایمان داشت که چنین خواهد شد. و او حق داشت – بلر به زندگی باورنکردنی و موفقی ادامه داد. او به شنوایی خود نائل شد و زندگی خود را با مأموریتی برای ایجاد امید و کمک به ناشنوایان و کم شنوایان گذراند و بر میلیون ها نفر تأثیر مثبت گذاشت.

به همه افرادی فکر کنید که بر نقص هایشان غلبه کرده اند. به کسانی فکر کنید که بارها به شما الهام بخشیده اند. غالباً، آسیب پذیری ها و توانایی ما در غلبه بر مبارزات و ترس ها می تواند نه تنها الهام بخش و امید دهنده باشد بلکه ارتباطی با دیگران نیز ایجاد کند.

“ما نمی توانیم از طریق کمال به هم متصل شویم. اکنون بیش از هر زمان دیگری، ما اشتیاق به ارتباط داریم اما در لحظه های ناقص است که قلب ما با یکدیگر صحبت می کند و عبرت می گیرد. ” – پترا کولبر

9. قدم به عقب

این احتمال وجود دارد که گاهی کمال گرا بودن شما را درگیر خود کند. مثل یک قطار، شما حتی نمی فهمید که وقت، پول یا انرژی خود را برای چیزی که لازم نیست عالی باشد هدر می دهید.

وقتی این اتفاق می افتد، در اینجا چند روش اثبات شده برای دستیابی به دیدگاه صحیح آورده شده است.

در یک کار با سطح  الف، کاری در سطح جیم انجام ندهید. آنچه مورد نیاز است را شناسایی کرده و درباره آنچه واقعاً مهم است تصمیم بگیرید. بعد از آن، بقیه را بگذارید بروند. در اقتصاد، این قانون کاهش بازده است. این نقطه ای است که در آن سطح سود یا منافع به دست آمده کمتر از مقدار پول یا انرژی سرمایه گذاری شده است.

راضی کردن را یاد بگیرید (بله، این یک کلمه است). باری شوارتز در کتاب خود، پارادوکس انتخاب: چرا بیشتر کمتر است، در مورد قدرت ارضا کردن به جای حداکثر سازی صحبت می کند. افراد کمال گرا می خواهند بهترین تصمیم را بگیرند، در حالی که رضایت بخش ها به دنبال یافتن آنچه “به اندازه کافی خوب” است هستند. آنها می دانند که هرگز انتخاب کاملی وجود ندارد، بنابراین به دنبال تصمیمی می روند که بیشتر نیازهای آنها را برآورده کند. وقتی یاد می گیرید به جای به حداکثر رساندن همه چیز تنها رضایت را برآورده کنید، می توانید با پشیمانی کمتر تصمیمات سریعتر و بهتر بگیرید.

وقتی همه موارد دیگر به شکست منجر شد، مدیتیشن کنید. مدیتیشن به درمانی برای همه چیزهایی که شما را آزار می دهند تبدیل شده است و دلیل خوبی هم وجود دارد. به شما امکان می دهد افکار خود را آرام کنید، به وضوح بیشتری دست پیدا کنید، ترس و اضطراب را کاهش دهید و سکوت ایجاد کنید که شما را قادر می سازد به خود واقعی خود دسترسی پیدا کنید. به بیان ساده، مدیتیشن به شما کمک می کند تا گرایش های کمال گرایانه خود را ساکت کنید، نگرانی های خود را کاهش داده و ذهن خود را به حالت تعادل سالم برگردانید.

همه ما در حال پیشرفت هستیم

شما انسان هستید به سادگی با یک انسان بودن کنار بیایید، می توانید کامل نباشید.

ما “چیزهایی” تمام نشده ایم – ما موجوداتی هستیم که همیشه در حال تکامل هستیم. همیشه جای پیشرفت، اشتباهات و چیزهای جدیدی برای یادگیری وجود خواهد داشت. مانند سیزیف که سنگ خود را به بالای تپه می غلتاند، کمال گرایی نیز پایان ناپذیر است.

چگونه می توان کمال گرا بودن را متوقف کرد در حالی که قبلاً یک فرد کمال گرا بودید؟

به جای تمرکز بر کمال گرا بودن روی یادگیری، رشد و سفر تمرکز کنید و تلاش کنید هر روز بهترین نسخه خود باشید.

من شما را با این قسمت زیبا از کتاب پرنده به پرنده، برخی دستورالعمل ها در مورد نوشتن و زندگی نوشته آن لاموت ترک می کنم:

“کمال گرایی صدای ظالم و دشمن مردم است. این باعث می شود شما کل زندگی خود را در تنگنا و دیوانه وار نگه دارید و مانع اصلی بین شما و اولین پیش نویس شلخته شما است. ”

منبع:

lifehack

اضافه کردن دیدگاه

اضافه کردن دیدگاه

برای ارسال نظر اینجا کلیک کنید

تبلیغات

دانلود برنامه آموزش آشپزی

مطالب پیشنهادی