این رابطه کار نمی کند و شما مدتی است که او را می شناسید. بنابراین، پس از مدتی آشفتگی عاطفی، تفکر دقیق و جسارت فراوان، در نهایت از او جدا می شوید. اما چند ماه بعد، شما دوباره شروع به معاشرت می کنید؟! چرا؟ چرا شما (مثل خیلی های دیگر) مدام به سراغ شریک سابق خود می روید جوری که انگار از ابتدا دلایل زیادی برای جدایی نداشتید؟
خوب، در واقع دلایل مختلف زیادی وجود دارد که بسیاری از آنها کاملاً رایج هستند. مردم عمدتاً با شریک سابق خود درگیر می شوند یا حتی جدایی را طولانی تر می کنند، به عنوان وسیله ای برای آسان کردن پایان (در تلاش برای به تاخیر انداختن یا کاهش درد). این قابل درک است: جدایی ها، درست مانند روابط، سیاه و سفید نیستند و ممکن است احساس نامطمئن یا پیچیده ای ایجاد کنند.
روان درمانگران عواقب این جدایی های ضعیف یا طولانی مدت را مستقیماً دیده اند. اغلب از بیماران می شنوند که پس از دنبال کردن میل به ارسال پیامک یا چت آنلاین به یک شریک سابق، احساسات بسیار پیچیده ای را تجربه می کنند و حتی بیشتر از آن تصمیم به معاشرت، داشتن رابطه جنسی یا ملاقات با شریک سابق خود داشته اند.
اگر آشنا به نظر می رسد، به خواندن ادامه دهید تا متوجه شوید که چرا دقیقاً در این الگوی رفتاری قرار می گیرید و برای شکستن این چرخه چه کاری می توانید انجام دهید.
چرا شما نمی توانید شریک سابق خود را ترک کنید
سوال واقعی: اگر در دل خود می دانید که رابطه تمام شده است، چرا به عقب برمی گردید؟
عمده ترین دلیل: شما فکر می کنید ناراحتی نهایی و سوگواری این فقدان عظیم در زندگی تان بدتر از ناراحتی پایان دادن به رابطه در طول زمان خواهد بود اما اشتباه می کنید. ذهن شما کارهای زیادی برای محافظت از شما در برابر احساس درد انجام می دهد و نهایی کردن یک پایان می تواند بسیار دردناک باشد. اندوه پیچیده است و اغلب به شدت احساس می شود. تلاش برای جدایی از طریق اجتناب یا بازگشت به شریک سابق به شما امکان انتخاب در این مورد را می دهد که می تواند باعث شود احساس کنید کنترل بیشتری بر غم خود دارید. با این حال، درد همیشه اشتباه یا بد نیست. در مورد دلشکستگی یا سوگواری از دست دادن یک رابطه، درد یک واکنش سالم و طبیعی است. اجتناب از جدایی قطعی شما را از این درد بسیار طبیعی در امان نمیگذارد، فقط شما را در بلاتکلیفی قرار می دهد تا اینکه در نهایت رابطه خود را قطع کنید (در ادامه در مورد نحوه انجام این کار بیشتر توضیح می دهیم).
در حالی که این جدایی آرام ممکن است یکی از دلایل رایجی باشد که می بینیم مردم به یک رابطه ناسالم باز می گردند اما این تنها عامل نیست. اگر بارها به شریک سابق خود پیامک ارسال کرده اید، شاید دلیلی بیابید که در زیر آورده شده است.
با تنهایی رابطه سختی دارید
شما متقاعد شده اید که مجرد بودن بیشتر از تنهایی عاطفی در یک رابطه احساس تنهایی می دهد. اغلب، این مورد درست نیست. یکی از ناراحتی ها (عدم وابستگی) سالم است و در نهایت می تواند منجر به رشد خود شود، در حالی که ناراحتی دیگر (“احساس تنهایی” در هنگام داشتن شریک زندگی) نشان دهنده رابطه ای است که صمیمیت واقعی ندارد و در نهایت می تواند بر سلامت روان شما تأثیر منفی بگذارد.
از ترک شریک زندگی خود احساس گناه می کنید
برای برخی افراد، قرار دادن خود در اولویت یک تجربه ناآشنا است. جایی در طول مسیر زندگی به شما آموزش داده شده است که نیازها یا بهترین علایق شما پس از دیگران اهمیت دارد. در حالی که این می تواند در هر رابطه ای (خانوادگی، افلاطونی یا غیره) اتفاق بیفتد، اغلب این مورد در کسانی که سعی در ترک یک رابطه توهین آمیز دارند دیده می شود.
شما از این تصور اینکه شریک سابقتان با شخص دیگری باشد ناراحت هستید
دیدن شریک سابق با دیگری یا شروع به معاشرت با شخص دیگری بد است اما این احساس به این معنی نیست که انتخاب اشتباهی برای پایان دادن به کارها داشته اید. این می تواند به این معنی باشد که شما به طور کامل از این فقدان بهبود نیافته اید. این همچنین می تواند به این دلیل باشد که شما هنوز با عدم اطمینان در مورد جدایی خود دست و پنجه نرم می کنید (چیزی که ممکن است فقط با گذشت زمان و تأمل به وجود بیاید) یا درد شدید نتیجه جدایی. به یاد داشته باشید، احساس درد پس از از دست دادن طبیعی است.
شما به جای کنار آمدن با احساسات خود نسبت به آنها واکنش نشان می دهید
تصور اینکه در یک شب جمعه در خانه تنها بنشینید، احساس تنهایی کنید و شروع به دلتنگی برای همراهی شریک سابقتان در زندگی تان کنید، آسان است و سپس ناگهان می بینید برای او یک پیام ارسال کرده اید. ناگهان تمام پرچم های قرمزی را که احساس می کردید تا پایان جدایی وجود داشته باشند را پایین می کشید و به عقب کشیده می شوید.
شما خود را متقاعد می کنید که شاید او تغییر کرده است
آرام باشید. سه هفته (یا دو روز یا چهار ماه) می گذرد. قلب تان زمان را به خوبی مشخص نمی کند. فقط به این دلیل که ناگهان شریک سابق شما یاد گرفته است که چگونه خود را بروز دهد و همه چیزهای درست را بگوید – چیزهایی که سال ها منتظر شنیدن آنها بودید – به این معنی نیست که او تغییر کرده است. در حالی که تغییر همیشه ممکن است، تکامل واقعی نیاز به زمان و تلاش دارد و به ندرت یکباره اتفاق می افتد.
شما به دنبال آشنایی و راحتی هستید
طبیعی است که بخواهید احساس امنیت و راحتی داشته باشید به خصوص وقتی صحبت از روابط شما به میان می آید، حتی زمانی که آنها به طور بالقوه ناکارآمد یا ناسالم هستند. انسان ها به طور غریزی به سوی آشنایی کشیده می شوند زیرا می توان آن را ایمن تر از ناشناخته ها تلقی کرد. این نیاز به شجاعت، تلاش و حمایت زیادی دارد تا تشخیص دهید چه چیزی یا چه کسی به شما خدماتی نمی دهد تا از او دور بمانید.
برای روشن شدن ماجرا، در برخی موارد، تماس با شریک سابق می تواند مشکلی نداشته باشد – به غیر از نیاز به حفظ ارتباط بر سر عوامل عملی مانند مسئولیت های مشترک، فاصله و زمان می تواند برای یک رابطه و برای کسانی که درگیر هستند، شفابخش باشد. با این حال، بیشتر اوقات، یک یا چند عامل وجود دارد که قضاوت شما را مخدوش می کند.
چگونه چرخه بازگشت به شریک سابق خود را برای همیشه متوقف کنید
اگر در حال خواندن این مطلب هستید و هنوز اجازه نداده اید لحظات آسیب پذیرتان شما را به عادت های قدیمی – یا آغوش قدیمی بازگرداند – از این مراحل پیش رو برای مقاومت در برابر اصرار برای زمان دردناک اجتناب ناپذیر بعدی ترس، گناه یا تنهایی استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که احساس فقدان و غصه خوردن طبیعی است
نیازی نیست بر اساس احساسات سخت خود عمل کنید، فقط باید آنها را تجربه کنید. برای مثال، وقتی احساس تنهایی یا غمگینی می کنید، انگیزه ای ممکن است این باشد که آن احساس را با چیزی (یا شخص دیگری) «تعیین» کنید زیرا آن احساسات به عنوان یک مشکل تلقی می شوند. در حالی که آنها ممکن است ناراحت کننده باشند، بسیار بهتر است که بدون قضاوت با تجربه از دست دادن خود کنار بیایید. اگر گیر کرده اید، این مانترا را امتحان کنید: “فقط به این دلیل که من در مورد “رفع” این احساس فوریت دارم، به این معنی نیست که باید بر اساس آن عمل کنم.”
در مورد هدف پایان فکر کنید
زمانی که احساس تنهایی یا آسیب پذیری می کنید، ذهن شما می تواند فریبنده باشد. دلایل جدایی و اینکه چرا در آن زمان منطقی بود را به خاطر بیاورید. دلایل احتمالاً همچنان وجود دارد اما اضطراب شما چیز دیگری را به شما می گوید. پرچم های قرمز را نادیده نگیرید.
احساسات خود را بررسی کنید
از خود بپرسید: “آیا در مدتی که در آن رابطه بودید احساس نزدیکی با خود می کردید یا از خود واقعی تان دورتر بودید؟ آیا ارزش های اصلی شما در زندگی با آنچه در زمان با هم تجربه کردید همسو بود؟” همچنین ممکن است بخواهید این را در نظر بگیرید: “آیا دلت برای این شخص تنگ شده است یا فقط می خواهید با یک شخص باشید؟”
یک راه خوب برای بیرون رفتن از احساسات خود و دیدن رابطه واضح تر این است که فرض کنید به یک دوست صمیمی مشاوره می دهید: آیا می خواهید او را به این نوع رابطه برگردانید؟
با افکار خود حد و مرز ایجاد کنید
در صورت نیاز، می توانید انتخاب کنید که با این افکار مزاحم وارد گفتگو نشوید. سعی کنید در درون خود با آنها صحبت نکنید، به آنها فکر نکنید یا استدلال نکنید. همچنین می توانید تکنیک «با فکر آن بخوابم و اگر فردا هنوز به توجه من نیاز داشت، دوباره به آن مراجعه کنم» را امتحان کنید. اغلب، برخی از همان افکار یا خاطراتی که شب قبل در آن ثبات داشتید، تا صبح ناپدید می شوند.
حواس پرتی های سالم زمانی که احساس می کنید بیش از حد در آن غرق شده اید و نمی توانید احساسات را پردازش کنید، مفید هستند. (نباید حواس پرتی تنها مکانیسم مقابله در دسترس شما باشد.) در اینجا روشن کردن فیلم مورد علاقه خود، FaceTime با بهترین دوست شما، دریافت یک ملاقات اجتماعی در این هفته، یا خواندن کتابی در حالت نشسته می تواند مفید باشد.
به آن زمان بدهید
اگر هنوز درگیر این مساله هستید که با شریک سابق خود درگیر شوید و یا از او دوری کنید، کمی به خودتان زمان بدهید. قبل از تصمیم گیری بیشتر در مورد این رابطه، به زمان نیاز دارید تا پس از جدایی، دوباره با خودتان – عزت نفس، اعتماد به نفس، خواسته هایتان – ارتباط برقرار کنید. اگر بگذارید زمان به طور ذاتی شفابخش است.
منبع:
shape
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه