اکثر افراد زمانی که در رابطهای با شکست مواجه میشوند شروع به تجزیه وتحلیل گذشته خود میکنند و ایمان خود به عشق و پیوندهای استوار بر مهر و محبت را از دست میدهند.
احساس غم و اندوهی که بعد از پایان یک رابطه بر انسان حاکم میشود او را مجبور به اتلاف وقت برای پیدا کردن پاسخی برای این سؤال که چرا عشقم مرا فراموش کرد میکند. ولی بهترین انتخاب برای شما این است که به دنبال درس نهفته در این رابطه شکستخورده بگردید. بهتر است همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که روابط شما فرصتی برای رشد معنوی و کسب تجارب جدید و با ارزش است. اگر فکر میکنید بودن با شخصی که حالا رابطهی خود را با شما تمام کرده جزء اتلاف وقت چیز دیگری برای شما نداشته، اشتباه میکنید زیرا روابط بین انسانها فرصتی ایده آل برای شناخت ترسها، تواناییها و درک معنای واقعی عشق برای هر دو طرف است. عشق، آن چنان که خیلی از آدمها فکر میکنند ساده نیست. شما برای اینکه یاد بگیرید چطور کسی را دوست داشته باشید و چطور برای معشوق خود ارزش قائل باشید نیازمند زمان و کسب تجربههای بسیار هستید. امیدوارم این مقاله بتواند به شما در یافتن پاسخ تمام سؤالهای آزاردهندهای که شما را نگران و مضطرب کرده کمک کند.
هر انسانی به زمانی آزاد نیاز دارد تا آن را به علایق شخصیاش اختصاص دهد.
برخی افراد فکر میکنند که عشق واقعی بدین معناست که هر دو طرف باید تمام ۲۴ ساعت شبانه روز را با هم بگذرانند. این طرز فکر اشتباه باعث میشود در یک بازهی زمانی خیلی کوتاه هویت خود را از دست بدهید. به خاطر بسپارید هر انسانی برخی اوقات به تنهایی نیاز دارد تا بتواند این وقت آزاد را به رؤیاها و کارهایی که به او حس زنده بودن میدهد اختصاص دهد. با تمام وجود اجازه ندهید هویت خود و معشوقتان به مرور زمان از دست برود زیرا خیلی وقتها برگشت به عقب و جبران خطاهای گذشته غیر ممکن است.
میل جنسی، شهوت و عوامل ظاهری موقتی و زودگذر هستند.
در شروع رابطه دو طرف بسیار شاد و خوشحالاند و احساس میکنند خوشبختترین زوج روی کرهی زمین هستند. در ابتدای زندگی خانمها ساعات طولانی را به آرایش، انتخاب لباس و پوشیدن لباسهای زیبا برای تحت تأثیر قرار دادن همسر خود میکنند و گاهی تا صبح با همسر خود دربارهی آرزوها و اهدافی که برای زندگی مشترک خود دارند صحبت میکنند. متأسفانه، این دورهی پرهیجان زودگذر است و خیلی زود عشق رؤیایی و آسمانی شما به رابطهای عاشقانه که بر اساس حقایق و واقعیتهاست مبدل میشود. عشق واقعی زمانی به وجود خواهد آمد که شما بخواهید تمام چیزهای خوب و بد زندگیتان را با معشوق خود به اشتراک بگذارید. عشق زمانی رشد میکند و به بلوغ میرسد که شما ترسی برای از دست دادن معشوقتان نداشته باشید و او را با تمام مزایا و معایبش عاشقانه پرستش کنید.
طرز فکر و خواستههای دیگران هیچ ربطی به زندگی و رابطه شما ندارند.
امروزه ما در شرایطی دموکراتیک زندگی میکنیم که در آن مردم برای انتخاب سبک و سیاق زندگیشان آزاد هستند و از حقوق و مسئولیتهای برابر بهرهمندند. علاوه بر این، میتوانیم خودمان باشیم و از زندگی مستقل خود لذت ببریم. اینکه چه مدت یکدیگر را میشناسید اهمیتی ندارد، چیزی که اهمیت دارد این است که هرگز فکر نکنید کسی که دوستش دارید مانند اموال و داراییتان تحت مالکیت شماست. افرادی که واقعاً عاشق یکدیگر هستند به حقوق یکدیگر احترام میگذارند و بر اساس احترام و محبت با معشوق خود رفتار میکنند. هیچ بایدی در کار نیست، شما عاشق همسر خود هستید و او نیز متقابلاً شما را دوست دارد و برای خوشبختی شما تلاش میکند. نباید رفتار و سایر جوانب زندگی شخصی همسرتان را کنترل کنید زیرا با این کار تنها به رابطهی خود لطمه میزنید و باعث نابودی اعتماد مشترک خود و همسرتان میشوید. اگر میخواهید زندگی مشترک موفق و شادی داشته باشید تنها کاری که باید انجام دهید این است که به او اعتماد کنید و برای تقویت تفاهم و ایجاد علایق مشترک بیشتر بین خود و همسرتان تلاش کنید.
خودتان را کامل کنید.
باور دارم که انسانهای دیگر میتوانند موجب بهبود و پیشرفت زندگی شما شوند و روزهای شما را پر از شادی و رضایت کنند اما بهتر است بدانید دیگران هرگز نمیتوانند شما را به سر حد کمال برسانند یا بر اساس انتظارات شما زندگی کنند. هیچ نیازی به اینکه دیگران اعتبار و جایگاه شما را تعیین کنند نیست. در ابتدا باید بیاموزید قبل از اینکه عشق خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید، عاشق خودتان شوید و با مهربانی و عطوفت تمام با خود رفتار کنید و بعد از این مطلب نیز باید به قدری بر روی پیشرفت فردی و اجتماعی خودکار کنید تا به اعتماد به نفس و خودباوری کامل برسید. دستیابی به این اهداف نیازمند ایجاد تغییر در افکار، اعمال، احساسات و رفتار است.
هیچگاه سعی نکنید شریک زندگی خود را تغییر دهید.
شما میتوانید به راحتی و با اندکی تلاش بسیاری از چیزهایی که باب میل شما نیست را تغییر دهید اما هرگز نمیتوانید طرز فکر و عادتهای همسرتان را تغییر دهید. البته میتوانید انتخاب درست و راه صحیح را به همسرتان نشان دهید و اگر تمایلی برای تغییر در درون او باشد، تغییری که به دنبالش هستید اتفاق خواهد افتاد. کیفیت روح و روان انسان به گونه ای ست که به راحتی میتواند ایدهها و افکاری که از طرف دیگران بر او تحمیل میشود را نادیده بگیرد. شاید بتوانید برای مدتی کوتاه شریک زندگی خود را مطابق با خواستهها و نیازهای خود تغییر دهید اما باید بدانید که این مدت خیلی کوتاست و او خیلی زود دوباره به افکار و عادتهای قبلی خود باز میگردد. باید این مطلب را بپذیرید که شما نمیتوانید چیزی را به زور به همسر خود تحمیل کنید، پس بهتر است طرز فکر و شیوه رفتاری خود را تغییر دهید. آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید پاسخ تمام سؤالهایتان را در کمال خونسردی پیدا کنید.
خودتان را از شر کشمکشهای درونی خود خلاص کنید.
نگرش و طرز برخورد شما در روابط میتواند بازتابی از ترس و اضطرابی باشد که در ضمیر ناخودآگاه شما رخنه کرده است. اگر میخواهید در طول زندگی خود همواره از نعمت داشتن روابطی سالم و شاد بهرهمند باشید باید درون خود را از تمام ترسها، نگرانیها و کشمکشها پاک کنید. علاوه بر این، باید تا جایی که ممکن است و با استفاده از روشهای گوناگون بر عزتنفس خود بیفزایید. اگر خودتان را دوست داشته باشید میتوانید این عشق درونی را با انسانهای دیگر نیز به اشتراک بگذارید.
یاد بگیرید که چطور به آرامی فراموش کنید و به راه خود ادامه دهید.
به نظر میرسد برخی روابط به ما یاد میدهند که چطور با آرامش و افتخار به شریک خود اجازه دهیم که به دنبال زندگی که آرزویش را دارد برود. بعضی وقتها بعد از تلاشی زیاد و مستمر برای ساختن رابطهای شاد و سالم با انسانی دیگر متوجه میشویم که تلاشهای ما چیزی جزء اتلاف وقت و انرژی نیست. روابط غمگین و شکستخورده به ما یاد میدهند که چطور باید برای خوشبختی و رضایت مبارزه کنیم. علاوه بر این شما باید از این فرصتی که روابط گسستهی شما در اختیارتان گذاشتهاند برای پیدا کردن عشق واقعی و ایجاد رابطهای عاشقانه و طولانی استفاده کنید. پس اگر در رابطهی احساسی خود با شکست مواجه شدهاید احساس حقارت نکنید، شاید این شکست موجب تغییر نگرش شما به زندگی و سرآغازی برای شروع یک رابطهی بهتر باشد.
همه چیز به نگرش شما بستگی دارد.
بخش مهمی از فرآیند توسعه فردی و اجتماعی شما به کیفیت روابطتان بستگی دارد. تمام روابط شاد و غمگین، موفق و ناموفق سرانجام از شما انسانی قوی و کامل خواهد ساخت. اگر میخواهید شاد باشید و همیشه از زندگی خود لذت ببرید باید برای غلبه بر سختیها و مشکلات به اندازه کافی قوی باشید.
آیا تا به حال در یکی از روابط خود شکست خوردهاید؟ چه درسی از این شکست آموختهاید؟
لطفاً نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه