روابط انسانی، مجموعهای از فعالیتها و تعاملاتی است که موجب تأمین نیازهای افراد میگردد و به عنوان یک نیاز انسانی، بین انسانهایی که با هم زندگی میکنند، پدیدار میشود. در نتیجه برقراری روابط انسانی، پس از تأمین نیازها، زمینههای پیدایش انگیزش، رشد، احساس سودمندی، رضایت، درک متقابل و اعتماد فراهم میشود.
هر رابطهای که در زندگی ما وجود دارد به نوعی منحصربهفرد است؛ اما گاهی زنها کارهایی را به طور غیرارادی و ناخواسته انجام میدهند که ممکن است روابطشان را کم رنگ یا حتی نابود کند. اگر میخواهید بدانید این کارها چه هستند ادامه مقاله را بخوانید:
از اینکه خودتان را کم ارزش بدانید دست بردارید.
آسیب پذیر بودن و احساس ناامنی کردن در این جهان پرهیاهو خیلی سهل و آسان است. باید دائماً خودتان را ثابت کنید و پیوسته با شکستها و موفقیتهای خود مواجه شوید. از این رو، احتمال دارد که در مواقعی عزتنفستان کاهش یابد و حس کنید که دیگر فرد ارزشمندی برای خود و جامعه نیستید. ولی صبر کنید، هرگز خودتان را کم ارزش ندانید. بدانید که شما لیاقت هرچیزی را در این دنیا دارید و هر چیزی که به دست آوردهاید سزاوار آن بودهاید.
هرگز به طور کامل به شریک خود تکیه نکنید.
اگر کسی شما را به قدری دوست دارد که میخواهد تکیهگاه محکمی برای شما باشد چیز بدی نیست، اما نباید به قدری به این شخص وابسته شوید که بودن او در زندگیتان مانند چوبی باشد که در زیر بغلتان میگیرید تا به آن تکیه کنید، اگر این طور است بدانید که کار شما اشتباه است زیرا این موقعیت در نهایت منجر به کاهش عزتنفستان، از دست رفتن ثبات احساسیتان و وابسته کردن شادی شما به چیزی که هیچگونه کنترلی بر آن ندارید خواهد شد. به شریک خود برای حمایت تکیه کنید نه برای نیاز.
از برقراری ارتباط با او غافل نشوید.
برخی اوقات سخت است که کسی را به خوبی درک کنیم. بخصوص زمانی که ما ناراحت، عصبانی و غمگین هستیم خیلی ساده ست که صحبت خود با دیگران را قطع کنیم. با این حال، زمانی که نمیتوانید بهدرستی نیازهای شریک تان یا روش برقراری ارتباط او را درک کنید، همیشه ایدهای خوب برای صحبت و پرسش در جهت ایجاد ارتباطی مؤثر وجود دارد. این کار را انجام دهید تا رابطه خود را تقویت کنید و به دیدگاه بهتری نسبت به یکدیگر دست یابید.
هرگز برای تغییر او تلاش نکنید.
مردان و زنان هم نسل ما و افرادی که قبل از ما زندگی کردهاند، همیشه در طرز فکر، عمل و رفتار با یکدیگر متفاوت بودهاند. همیشه بعضی کارهای شریک زندگیمان را دوست داریم و از برخی صفات او زیاد خوشمان نمیآید. این امری طبیعی ست، بهتر است او را همانطور که هست بپذیریم و دوست داشته باشیم. هرگز سعی نکنید او را مطابق میل خود تغییر دهید بلکه تلاش کنید بیشتر بر روی صفاتی که در رفتار اوست و شما آنها را میستایید تمرکز کنید و به کمبودها و نقاط ضعف او کم تر اهمیت بدهید.
کارهایی که او برای شما انجام میدهد را هرگز دست کم نگیرید.
برخی مردان با روح لطیف و خواستههای عاطفی زنان آشنا هستند؛ اما اکثر مردان با اینکه شریک زندگی خود را دوست دارند ولی با تعریف زنان از خواستههای عاطفی و مسائل زناشویی آشنا نیستند. به خاطر بسپارید که او فقط بدین دلیل بعضی چیزها را نمیداند که شما به او نمیگویید. اگر کاری هست که دوست دارید او برایتان انجام دهد، رک و راست به او بگویید. این امر زندگی مشترک شما را شیرین و لذتبخش خواهد کرد.
نسبت به چیزهایی که هیچگونه کنترلی بر آنها ندارید، به خود سخت نگیرید.
خاطرات را افرادی میسازند که زیاد به جزئیات توجه نمیکنند. در زندگی به ندرت پیش میآید که کارهای ما همانطور که پیشبینی کردهایم انجام شود. هنگامی که زندگی ما بر اساس برنامههایمان پیش نمیرود اینکه ناراحت شویم و زبان به شکوه و گلایه بگشاییم، همه را مقصر بدانیم و خلقوخوی شریک زندگیمان را تنگ کنیم خیلی آسان است. حتی اگر این مشکلات تأثیری فراوان بر روی سلامتی و امنیت اقتصادی ما دارند، بهتر است به موفقیت خودمان ایمان داشته باشیم ، زیاد درگیر جزئیات نشویم، از این موقعیت درس بگیریم و به دنبال نکته ی مثبتی برای شاد بودن در کنار همسر و فرزندان خود باشیم.
هرگز او را مسئول ندانید.
به عنوان راهی برای تأمین امنیت در روابط، اکثر زنان به دنبال تعهدات بلندمدت هستند. هیچ اشکالی ندارد که در زندگی خود به دنبال امنیت و آرامش باشید اما نباید شریک خود را مسئول تأمین این شرایط بدانید زیرا در این صورت بیش از حد به او وابسته خواهید شد. ممکن است پنج سال بعد دیگر عاشق شریک خود نباشید زیرا انسانها در حال رشد و تکامل هستند و اگر امروز با همکار یا همکلاسی خود در دانشگاه ازدواج کنید هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که چند سال بعد نیز به همین اندازه عاشق یکدیگر باشید البته هستند کسانی که سالهای سال با یکدیگر در نهایت صلح و آرامش زندگی میکنند. اگر میخواهید رابطه خود را تقویت کنید و احساس امنیت بیشتری داشته باشید، بهتر است با همسر خود صحبت کنید و راهحلی بیابید تا بر اساس آن همسرتان بتواند آرامش و امنیت بیشتری را برای شما فراهم کند.
سعی نکنید او را فریب دهید.
ما انسانها بهگونهای خلق شدهایم که هیچ محدودیتی در افکارمان وجود ندارد و باید هم به همین شکل باشد. آزادانه فکر کردن یکی از حقوق اساسی افراد است که باید به آن احترام گذاشت؛ اما زمانی که ما بر اساس افکار خود عمل میکنیم داستان کمی پیچیده میشود. در زندگی مشترک روابط ما ممکن است وارد مراحل پیچیدهای شود که شاید در این مراحل ما به شدت احساس ناامنی و ناراحتی کنیم و زیادی حساس شویم. در این مواقع بهتر است با شریک خود صحبت کنید، شاید شما چیزی میخواهید که رابطه کنونیتان قادر به تأمین آن نیست. پس شجاع باشید و با همسر خود درد و دل کنید. اگر نمیخواهید این مطالب را با او در میان بگذارید پس عاقل باشید و به دلیل ناراحتیهای لحظهای و دلخوریهای زودگذر پا بر روی اعتماد مشترک بین خود و همسرتان نگذارید. مهم است که با همسر خود بهگونهای رفتار کنید که دوست دارید او با شما رفتار کند. وفادار باشید.
به جای او تصمیم نگیرید.
همه ما دوست داریم که در تصمیمات و انتخابهای شریک زندگیمان سهیم باشیم. شاید به شما احساس خاص بودن و با ارزش بودن بدهد، اما در بیشتر مواقع ما در این مورد زیادهروی میکنیم. بگذارید سؤالی از شما بپرسم: وقتی دیگران در تصمیمگیریهای شما دخالت میکنند چه احساسی پیدا میکنید؟ دقیقاً به همین دلیل نباید به جای همسر خود تصمیم بگیرید.
اگر از این اشتباهات پرهیز کنید به زنی تبدیل خواهید شد که همسرتان عاشقانه او را میپرستد. نظر شما چیست؟ کدام یک از موارد ذکر شده مهمتر هستند؟ مردان باید چگونه با همسران خود رفتار کنند؟
لطفاً نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه