پنج مرحله یک رابطه یکی شدن، شک و انکار، ناامیدی، تصمیم گیری و عشق با دل و جان است. هر رابطه منفرد در این پنج مرحله حرکت می کند – البته نه فقط یک بار. به این مراحل به عنوان سنگی برای رسیدن به نتیجه نهایی فکر نکنید بلکه به عنوان یک سری از فصول فکر کنید که ما آنها را در یک چرخه ابدی در روابط عاشقانه تجریه می کنیم.
مراحل یک رابطه چرخه ای است، نه خطی
ما اغلب فکر می کنیم که همه روابط عاشقانه به طور همیشگی از شیفتگی اولیه به شیفتگی مبهم، به یک سری آزمایشات کوچک و دردسرها و در نهایت به یک حالت سعادتمندانه پس از آن پیشرفت می کنند. این روایت رضایت بخشی است که ما همیشه در فیلم ها، سریال های تلویزیون و موسیقی می بینیم و می شنویم. در حقیقت، عشق یک سفر بدون مقصد نهایی است. ما نباید انتظار داشته باشیم که در برهه ای از روابط عاشقانه مان، به موانعی که بر آن غلبه کرده ایم نگاه کنیم و بگوییم، “خوب، همین! ما اینجا هستیم! ما موفق شدیم!” زیرا فراتر از هر کجا که اکنون هستید، مانع دیگری در انتظار شماست.
به عبارت دیگر، مراحل یک رابطه خطی نیستند بلکه دوره ای هستند. حتی افرادی که به مرحله پنجم و آخر رابطه – عشق قلبی با دل و جان – می رسند، سرانجام می توانند دوباره به مرحله 1 بازگردند تا روند را از نو شروع کنند اما آنها همیشه می توانند راه بازگشت خود را پیدا کنند.
این مدل چرخه عشق از تجربیات من به عنوان یک درمانگر زوجین در سه دهه گذشته، مطالعه زوجین در تمام مراحل رابطه و شناسایی الگوهای مشترک گرفته شده است. در اینجا همه مواردی که باید درباره پنج مرحله رابطه و مهارت های زوجین برای تحمل هر مرحله در روابط عاشقانه بدانید آورده شده است.
مرحله 1: ادغام یا یکی شدن
اولین مرحله از یک رابطه ادغام است، معروف به مرحله ماه عسل. این یک عاشقانه اولیه و گسترده است که اغلب یک زن و شوهر را برای اولین بار در کنار هم قرار می دهد، از جمله یک لذت کامل در حضور شریک زندگی ما و یک رابطه جنسی پرشور و سیری ناپذیر. غالباً افراد در این مرحله از رابطه احساس می کنند گویی “نیمه دیگر” خود را پیدا کرده اند، شخصی که بسیار عجیب و غریب با آنها شبیه و سازگار است. آنها احساس می کنند که همیشه می خواهند با هم باشند و مرزها اغلب ذوب می شوند. به نظر می رسد این دو با هم ادغام می شوند یا حداقل احساس اشتیاق برای این کار دارند.
این احساسات اغلب قسمت منطقی مغز ما را فلج می کند. در واقع، تحقیقات به ما می گوید که این مرحله اول با تغییرات بیوشیمیایی در مغز ما مشخص شده است – ترکیب هورمون هایی که باعث شیفتگی می شوند و دوپامین، اکسی توسین و اندورفین ها را تحریک می کنند. این درخشش مغزی اغلب می تواند ما را به سمت “اعتیاد” به شرکایمان سوق دهد و باعث شود ناسازگاری ها، پرچم های قرمز یا سایر مسائل را نادیده بگیریم.
در این مرحله از رابطه چه کاری باید انجام شود
از این مرحله نهایت لذت را ببرید – این مواردی است که دوست داشتن را بسیار لذت بخش و جذاب می کند. در عین حال، از احساسات افزایش یافته خود آگاه باشید. وقت بگذارید تا عقب بروید و احساسات و روابط خود را مشاهده کنید و فعالانه سوال کنید که آیا این شخص واقعاً بهترین فرد برای شماست؟ از دوستانی که می توانند مطمئن شوند هیچ پرچم قرمز واقعاً نگران کننده ای را در حالی که زیر این معجون بیوشیمیایی عشق هستید از دست ندهید، با مشاوره صریح استفاده کنید.
با هر تصمیم بزرگ نیز آهسته پیش بروید – ادغام می تواند دید شما را مه آلود و تار کند و شما را وادار کند که در موقعیت هایی فرو بروید که در واقع در طولانی مدت برای شما عاقلانه و سالم نیستند. به طور کلی، تصمیم گیری نکنید زیرا “بسیار عاشق هستید” – زیرا این یک احساس شیفتگی موقتی است که در نهایت کم رنگ خواهد شد.
مرحله 2: شک و انکار در روابط عاشقانه
مرحله دوم یک رابطه شک و انکار است که در نهایت ما در واقع شروع به یافتن تفاوت بین خود و شرکای خود می کنیم. ما از خلسه شیفتگی با یک ضربت از خواب بیدار می شویم و در می یابیم که همان خصوصیاتی که زمانی بسیار عالی به نظر می رسیدند باعث آزار ما شده است. (خصوصیت غیرت او احساس شکاک بودن را منتقل می کند؛ سخاوت او غیرمسئولانه به نظر می رسد؛ طبیعت ماجراجویانه آنها احساس خطر را به دنبال دارد).
و متأسفانه درگیری طبیعی است هنگامی که در برابر اختلافات یکدیگر قرار بگیریم. درگیری ها افزایش می یابد و ما از تغییر شریک زندگی خود تعجب می کنیم. احساسات عشق با بیگانگی و تحریک آمیخته می شود. شاید بالاخره به این نتیجه برسیم که ما برای یکدیگر “عالی” نیستیم.
با بالا رفتن ناامیدی ما، پاسخ های بیولوژیکی ما در برابر استرس نیز افزایش می یابد. بسته به شخصیت و شرایط ما، ممکن است بخواهیم بجنگیم یا عقب نشینی کنیم. به عنوان مثال ، شما ممکن است برای دفاع از ارزش های خود احساس نیاز کنید که بجنگید که ممکن است در واقع به تمایل به داشتن همه چیز به روش خود تبدیل شود. منطقی نیست که انتظار داشته باشیم فرد دیگری دقیقاً مثل ما باشد و با این حال، در برخی از موارد، بسیاری از ما تمایل داریم که بپرسیم، “چرا مثل من نیستی؟”
در این مرحله از رابطه چه کاری باید انجام شود
در این مرحله، مهارت های مدیریت تعارض ضروری است. بیاموزید که چگونه اختلافات را کاهش دهید و به صورت مستقیم با مشکلات روابط مواجه شوید و با احترام با یکدیگر رفتار کنید. به یاد داشته باشید که اختلافات و مشاجرات قسمت های عادی رابطه هستند؛ آنها لزوماً علامت پایان عشق یا عدم کارایی رابطه نیستند. شما باید یاد بگیرید که تفاوت بین اختلاف نظر سالم و مسائل کنترل ناسالم را تشخیص دهید. مورد اول را می توان رویش کار کرد، در حالی که مورد دوم ممکن است نشانه ای باشد که باید از او جدا شوید.
از آنجا که این مرحله ای است که شما شروع به تشخیص تفاوت های خود می کنید، این مرحله دوم رابطه نیز زمان خوبی برای یادگیری زبان های عاشقانه شما است. پنج زبان عشق وجود دارد و برای هر شخص مهم است که بداند شریک زندگی اش چگونه می خواهد عشق را دریافت کند.
مرحله 3: سرخوردگی و ناامیدی
مرحله سوم یک رابطه، مرحله ناامیدی است. این فصل زمستان عشق است، فصلی که ممکن است برای بعضی از زوج ها پایان جاده به نظر برسد. در این مرحله، اختلافات رابطه کاملاً آشکار شده است. مسائلی که زن و شوهر به طور مداوم زیر فرش پنهان کرده اند، اکنون کاملاً مشهود است. برخی از افراد همیشه هوشیار می مانند و آماده اند تا با کوچکترین تحریک به جنگ بروند. زوج های دیگر ممکن است با گذشت زمان بی سر و صدا از هم دور شوند و انرژی کمتری را برای حفظ رابطه و سرمایه گذاری بیشتر روی آن صرف کنند.
در این مقطع، تجربه اصلی ما از عشق پرشور اغلب یک خاطره دور است. “من” هرکس دوباره تکرار می شود، حالتی که احساس امنیت بسیار بیشتری نسبت به تجربه سعادتمندانه سابق در “ما” دارد. با این وجود، برخی از زوجین ممکن است تعهد خود را زیر سوال نبرند. در عوض، آنها ممکن است این را به عنوان یک پیام قوی ببینند که همه چیز باید تغییر کند.
در این مرحله از رابطه چه کاری باید انجام شود
جو را پاک کنید و فضایی امن و سالم ایجاد کنید. قرار دادن مشکلات زیر فرش و جلوگیری از مسائل را متوقف کنید. همانطور که استدلالهای تکراری احساس خستگی می کند ، فشار دادن آنها به زیر فرش فقط یک فرش توده ای را ترک می کند که چیزهای زیادی برای فرار از آن وجود دارد.
در این مرحله ممکن است انرژی منفی زیادی در رابطه وجود داشته باشد. برای جبران این مسئله، تمرین نشان دادن محبت حتی در صورت ناراحتی را باید به خاطر بسپارید. آیا می توانید عصبانی شوید و آگاه باشید که چیزی کار نمی کند و لازم است در مورد آن صحبت کنید – اما هنوز با هم به صرف شام و تماشای یک فیلم می پردازید؟
در هنگام ادغام، مغز فقط نکات مثبت را متوجه می شود و از هر چیزی که این دیدگاه را به چالش می کشد، جلوگیری می کند. در مرحله ناامیدی، مغز در حال یافتن تمام کمبودهای رابطه است. مواردی که درست پیش می روند نادیده گرفته می شوند. همه چیز توجه ما را جلب می کند سعی کنید این روند را با یک عمل سپاسگذاری عمدی جبران کنید.
مرحله 4: تصمیم گیری در روابط عاشقانه
مرحله چهارم یک رابطه تصمیم گیری نامیده می شود زیرا شما در یک نقطه شکست قرار دارید. شکست های عاطفی، ساعت ها بیرون رفتن از خانه برای دور شدن از یکدیگر بعد از دعوا و رفتارهای محافظت از خود، همه چیز عادی است. بی تفاوتی و دور بودن نیز همین است.
شما می دانید که وقتی جدی شروع به فکر کردن در مورد خارج شدن و حتی برنامه ریزی برای خروج از رابطه می کنید اینجا در این مرحله هستید. شما ممکن است برای یک شروع جدید اغوا کننده با یک فرد جدید احساس آمادگی کنید.
در این مرحله، ما تصمیم می گیریم – خواه این باشد که روابط عاشقانه مان را ترک کنیم، بمانیم و با وجود اینکه چقدر بدبخت هستیم هیچ کاری انجام ندهیم یا اینکه بمانیم و در واقع برای رفع این رابطه تلاش کنیم.
در این مرحله از رابطه چه کاری باید انجام شود
وقتی زوجین را در این مرحله می بینم، همیشه آنها را تشویق می كنم كه در انتخاب راهی جدید تصمیم بگیرند كه قبل از انتخاب رابطه تصمیم بگیرند. بسیاری از اوقات، زوجین احساس می کنند که می خواهند از این رابطه خارج شوند اما وقتی مهارت برقراری ارتباط موثر را بیاموزند، سال ها کینه یا بیگانگی می تواند کمرنگ شود.
انجام کار شامل درک نقش خود شما در خراب شدن روابط عاشقانه و تعهد به تغییر واقعی است. اگر این آخرین انتخاب را انجام دهیم، می توانیم درس هایی را بیاموزیم که به ما کمک می کند تا بهترین زوج باشیم زیرا به روابط خود فرصت رشد و تعمیق می دهیم.
حتی اگر زوجین انتخاب جدایی را انجام دهند، اغلب می توانند این کار را به روشی سازنده انجام دهند، آرزو کنند که زندگی طرف مقابل خوب باشد و سهم خود را از آنچه اتفاق افتاده درک کنند.
مرحله 5: عشق با جان و دل
مرحله پنجم در روابط عاشقانه عشق قلبی است – زمانی که رابطه ما در سالم ترین و سودآورترین حالت خود باشد. این تابستان عشق است، زمانی که ثمره زوجین کاملاً رسیده و آماده چشیدن است. زوجین فردیت واقعی، کشف خود و پذیرش نقص را هم در خود و هم در شریک زندگی خود تجربه می کنند و تشخیص می دهند چیزی به نام “تطابق کامل” وجود ندارد.
در این مرحله پنجم از رابطه هنوز کار سختی انجام شده است اما تفاوت در این است که زوجین می دانند چگونه خوب گوش کنند و به مکالمات ناراحت کننده بپردازند بدون اینکه احساس خطر کنند یا به یکدیگر حمله کنند.
در این مرحله، زوجین نیز دوباره شروع به بازی با هم می کنند. آنها می توانند بخندند، آرام بگیرند و از یکدیگر عمیق لذت ببرند. آنها حتی می توانند برخی از شورهای هیجان انگیز، شادی و رابطه جنسی مرحله یکی شدن را دوباره تجربه کنند زیرا هر شخص خود را دوباره کشف می کند به گونه ای که به آنها اجازه می دهد دوباره و دوباره عاشق یکدیگر شوند.
در این مرحله از رابطه چه کاری باید انجام شود
خودتان را تغذیه کنید. مرحله عشق قلبی از ویژگی های دو انسان تماماً عاشق تقویت می شود: سخاوت، شوخ طبعی، انعطاف پذیری، انعطاف پذیری مرزها، مرزهای خوب، مراقبت از خود و زندگی با معنا و هدف. زوجین می توانند در این مرحله بمانند تا زمانی که بتوانند به طور مستمر و به طور کامل خود را حفظ کنند، بنابراین مراقبت از خود و رشد خود را به طور مستمر از اهداف شان قرار دهند.
بدانید که چالش های جدیدی در جایی دور یا نزدیک منتظر خواهند بود اما شما می توانید از نظر آمادگی برای مقابله با آنها هنگام آمدن کاملاً مجهز باشید. در این فاصله، از سفر لذت ببرید.
منبع:
mindbodygreen
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه