تجسس کردن یا نه – مسئله این است. در حالی که تلفن های هوشمند امروزی ارتباط را سریع تر، آسان تر و راحت تر از همیشه می کنند، همان دستگاه ها به طور بالقوه می توانند برای پنهان کردن مسائلی در زندگی مخفیانه استفاده شوند. تلفن شریک زندگی شما می تواند اطلاعات مستدل و معتبری در مورد زندگی خصوصی او در اختیار شما قرار دهد. به همین دلیل است که بسیاری از مردم وسوسه می شوند که جاسوسی کنند. این راهی است که می توانید متوجه شوید شریکتان چه می خواهد، با چه کسی صحبت می کند و اینکه آیا ممکن است اتفاق ناخوشایندی رخ دهد یا خیر.
با این حال، چک کردن تلفن شریک زندگی شما می تواند بیشتر از اینکه مفید باشد، ضرر داشته باشد. در اینجا چند دلیل بزرگ برای جاسوسی نکردن در تلفن شریک زندگی خود و جایگزین های سالم برای جاسوسی آورده شده است.
11 دلیل برای چک نکردن تلفن شریک زندگی
1. نقض حریم خصوصی آنهاست
هر فردی سزاوار داشتن سطحی از حریم خصوصی است، حتی زمانی که با شخص دیگری وارد رابطه می شود.
خصوصی نگه داشتن چیزی به این معنی نیست که شما آن را مخفی نگه می دارید. برخی چیزها به سادگی به افراد دیگر مربوط نمی شوند.
به عنوان مثال، سابقه مرورگر اینترنت خود را در نظر بگیرید. تصور کنید در حال خواندن مقالاتی در مورد یک نگرانی سلامتی هستید که ممکن است داشته باشید. خوب، احتمالاً می خواهید در نهایت این نگرانی را با او در میان بگذارید، اما در حال حاضر ممکن است فقط به دنبال مشاوره یا حتی اطمینان باشید. تا زمانی که تصمیم نگیرید نگرانی های خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، آنها نیازی به دانستن آن ندارند.
سطح معقولی از حریم خصوصی در بیشتر روابط طبیعی است. برخی از زوج ها ممکن است تصمیم بگیرند همه چیز را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، اما برخی دیگر این کار را نمی کنند. این یک انتخاب شخصی است که شما می کنید.
اما وقتی عمداً پنهان از او به دنبال اطلاعاتی در مورد شریک زندگی خود می گردید، حریم خصوصی او را زیر پا می گذارید و به مرزهایی که آنها تعیین کرده اند تجاوز می کنید.
2. شما عملاً به شریک زندگی خود دروغ می گویید
دروغ و پنهانکاری به این معنی است که شما اطلاعات خاصی را از شخص دیگری پنهان می کنید. اطلاعاتی که به نوعی به آنها یا اقدامات شما در رابطه با آنها مربوط می شود.
جاسوسی در تلفن شریک زندگی یکی از این دروغ هاست. شما به شریک زندگی خود نمی گویید که به دستگاه های الکترونیکی، ایمیل ها یا حساب های اجتماعی او نگاه می کنید. شما اطلاعاتی را که مستقیماً به آنها مربوط می شود پنهان می کنید.
هر رابطه سالم بر اساس ارتباطات باز، صداقت، اعتماد و احترام بنا شده است. وقتی پنهانی به تلفن همسرتان نگاه میکنید، دو چیز مطرح میشود. اول، شما مشکوک هستید که شریک زندگی شما با شما صادق نیست. دوم، شما با شریک زندگی خود صادق نیستید. هر دو برای رابطه شما ناسالم هستند.
3. کمتر به خود اعتماد می کنید و غیرمنطقی عمل می کنید
سوء ظن و عدم اعتماد به شریک زندگی تنها دلایلی نیست که مردم جاسوسی می کنند. مردم همچنین جاسوسی می کنند زیرا به خود و توانایی خود برای اینکه شریک کاملی باشند اعتماد ندارند.
جاسوسان اغلب از حسادت سمی رنج می برند که باعث می شود آنها بر اساس سوء ظن به صورت تکانشی عمل کنند. فقدان عزت نفس آنها را به این تصور می رساند که شریک زندگی آنها از رابطه ناراضی است و به دنبال خوشبختی در جای دیگری است. اگرچه آنها هیچ مدرکی دال بر خیانت شریک خود ندارند اما معتقدند که شریک زندگی شان به آنها خیانت می کند.
اگر نگران وفاداری همسرتان هستید، جاسوسی یک روش ناکارآمد برای مقابله با آن است. هرچه بیشتر برای تأیید اعتبار جستجو کنید، کمتر به خودتان اعتماد خواهید کرد و این تبدیل به یک چرخه معیوب می شود.
4. شما تبدیل به شخصیت بد می شوید
حتی اگر جاسوسی شما به نتیجه برسد و شواهدی علیه شریک زندگی خود پیدا کنید، این واقعیت که به تلفن او سرک کشیدید به نفع شما نخواهد بود.
لحظه ای که شروع به سر زدن به دستگاه های او می کنید، تبدیل به شخصیت بدی می شوید که فرد غیرقابل اعتمادی در رابطه است. نه تنها شریک زندگی تان در مورد شما بد فکر می کند، بلکه هر کس دیگری وقتی در مورد کاری که انجام داده اید می شنود هم فکر بدی خواهد کرد.
5. باعث خرابی بیشتر ارتباط تان می شود
نگاه کردن به تلفن همسرتان نشان می دهد که ارتباط بین شما دو نفر قطع شده است. اگر احساس راحتی می کنید که آزادانه با شریک زندگی خود صحبت کنید، نیازی به این کار ندارید. این خود نشانه بدی است.
اما جاسوسی همچنین می تواند موانع بیشتری را در ارتباط تان ایجاد کند. وقتی تصمیم می گیرید به جای اینکه نگرانی های خود را با او در میان بگذارید، تلفن همراهش را زیر و رو کنید، یک الگوی ارتباطی ناسالم را تقویت می کنید.
همانطور که دیوارهای بی اعتمادی شروع به بالا رفتن می کنند، گفتگوهای باز و صادقانه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و اگر شریک زندگی شما متوجه شود که شما به او اعتماد ندارید، می تواند منجر به مشکلات ارتباطی عمیق تر بین شما شود.
6. باعث از دست دادن اعتماد شریک زندگی شما به شما می شود
تلاش برای چک کردن تلفن همسرتان به صورت پنهانی به این معنی است که به او اعتماد ندارید اما این همه چیز نیست. هنگامی که به این کار می پردازید، این واقعیت را تقویت می کنید که یک فرد اب زیر کاه هستید و افراد پنهانکار افراد غیرقابل اعتمادی تلقی می شوند.
بنابراین، اگر به این دلیل که اعتماد کردن به شریکتان برایتان سخت است، جاسوسی می کنید، به یاد داشته باشید که می توانید باعث از دست دادن اعتماد او به خود شوید. هنگامی که اعتماد وجود ندارد، رابطه محکوم به فناست زیرا به دست آوردن مجدد این اعتماد دشوار است.
7. به شریک زندگی خود احساس ناامنی می دهید
تصور کنید که اگر شریک زندگی شما از جاسوسی شما مطلع شود چه احساسی خواهد داشت. آنها نه تنها اعتماد خود را نسبت به شما از دست می دهند، بلکه نسبت به رابطه و خودتان به عنوان یک شخص احساس ناامنی می کنند.
به هر حال، شما در حال برقراری ارتباطی هستید که فکر می کنید هیچ چیز خوبی ندارد. شما می گویید که او غیرقابل اعتماد است و این می تواند حس هویت او را خراب کند. او ممکن است دچار این نگرانی شود در مورد اینکه دیگران چگونه او را می بینند و اینکه آیا به غیرقابل اعتماد بودن شهرت دارد یا خیر.
او همچنین فکر می کند که رابطه اش با مشکلی واقعی روبرو شده است. داشتن این فکر همیشه در پس ذهن او باعث استرس و اضطراب ناگفته می شود. آیا واقعاً می خواهید شریک زندگی خود را از این طریق کنار بگذارید؟
8. آرامش شما را از بین می برد
تنها دو نتیجه در جاسوسی وجود دارد. از یک طرف، شواهدی پیدا می کنید که احساس خوبی در شما ایجاد نمی کند. از سوی دیگر، چیزی پیدا نمی کنید که شما را به این فکر وادار می کند که شریک زندگی تان کار خود را به خوبی انجام داده است و بنابراین باید بیشتر به دنبال آن باشید. هر دو نتیجه می توانند آرامش شما را از بین ببرند.
9. می تواند منجر به پارانویا شود
وقتی فکر می کنید که شریک زندگی تان اطلاعاتی را پنهان می کند، حتی اگر شواهدی وجود نداشته باشد، شما چیزی خواهید دید. برای مثال، ممکن است پیام های ناچیزی را که به یک دوست یا همکار نزدیک ارسال شده یا دریافت شده، اشتباه تفسیر کنید.
این خطر از آنجا قابل توجه است که چیزی که به عنوان یک نگاه گاه به گاه به تلفن شریک زندگی شما در هنگام حمامش شروع می شود، می تواند به یک عادت دائمی تبدیل شود.
تجسس به دروازه ای برای سایر مسائل اعتماد تبدیل می شود. در برخی مواقع، صرفاً با چک کردن تلفن شریک زندگی خود قانع نخواهید شد. شما با بررسی کامپیوتر، ماشین، جیب، دفتر خاطرات شخصی و موارد دیگر وسواس پیدا خواهید کرد. حتی ممکن است متوجه شوید که او را تعقیب می کنید.
10. ترک عادت سخت است
افرادی که جاسوسی می کنند، اغلب به سختی این عادت را ترک می کنند. آنچه به عنوان رفتار مشکوک خفیف شروع می شود می تواند به سرعت به چیزی شبیه به اختلال وسواس فکری عملی تبدیل شود.
حتی ممکن است با هیجان یافتن اطلاعات مخفی بیشتر وسواس پیدا کنید که باعث می شود فقط برای نگاه کردن به تلفن او و پیدا کردن جزئیات بیشتر مخفیانه، ریسک های بیشتری را انجام دهید.
11. احتمالاً برای انجام آن احساس وحشتناکی خواهید داشت
هیچ کس احساس بی اعتمادی و سوء ظن را دوست ندارد. هنگامی که به این کار می پردازید، وجدان شما ممکن است به شما بگوید کاری که انجام می دهید اشتباه است.
ممکن است احساس گناه داشته باشید و می دانید که رفتار یواشکی شما رفتار یک فرد محترم نیست.
چگونه تجسس نکنیم و در عوض چه کنیم
گاهی اوقات، فقط دانستن اینکه جاسوسی اشتباه است کافی نیست. آنچه شما نیاز دارید یک جایگزین قابل اعتماد برای جاسوسی در تلفن شریک زندگی خود است.
راه های مختلفی وجود دارد که می توانید دریابید که آیا شریک زندگی شما چیزی را از شما پنهان می کند یا خیر. در اینجا برخی از آن گزینه های سالم تر آورده شده است.
1. به این فکر کنید که چرا می خواهید جاسوسی کنید
آیا می دانید چرا می خواهید به تلفن، پیام ها یا ایمیل های شریک زندگی خود نگاه کنید؟ آیا بر اساس تجربیات گذشته عمل می کنید؟ آیا به شما خیانت شده است (از طرف شریک سابق یا شریک فعلی) و می ترسید دوباره این اتفاق بیفتد؟ آیا اجازه می دهید مسائل رها شدن یا ناامنی رابطه فعلی شما را خراب کند؟
به جای غوطه ور شدن در چنین شرایطی، کمی زمان بگذارید تا در مورد روند فکری خود و اینکه چرا میل به جاسوسی در تلفن همسرتان دارید فکر کنید.
در اینجا چند سوال وجود دارد که باید از خود بپرسید:
- چه چیزی باعث می شود من بخواهم این کار را انجام دهم؟
- امیدوارم با این کار به چه چیزی برسم؟
- آیا این کار رابطه من را بهبود می بخشد؟
- چگونه می توانم به موقعیتی برخورد کنم که باعث بی اعتمادی نشود؟
پاسخ به این سؤالات برای کمک به درک دلیل مشکوک بودن شما بسیار مهم است، بنابراین در پاسخ های خود صادق باشید.
یکی دیگر از مزایای تأمل در این سؤالات این است که پاسخ های شما ممکن است شما را در مسیر خود متوقف کند تا عجله نکنید.
2. به شریک زندگی تان در مورد نگرانی های خود بگویید
اگر نگران این هستید که همسرتان چیزی را از شما پنهان کند، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که در مورد آن با او صحبت کنید.
اما نیازی نیست که این را آشکار کنید که فکر می کنید او دروغ می گوید یا خیانت می کند یا کاری را انجام می دهد که نباید انجام دهد. شما می توانید با تمرکز بر نگرانی ها و مسائل خود با ظرافت به موضوع نزدیک شوید. با این کار از ایجاد نگرش تدافعی در او جلوگیری می کنید. حتی ممکن است به جای آن یک نگرش مراقبتی ایجاد کنید.
این را امتحان کنید:
«در حال حاضر خیلی احساس ناامنی می کنم و اگر چه تو دلیلی برای شک به من نداده ای، اما نمی توانم از این احساس وحشتناک خلاص شوم. من واقعاً می توانم از تو اطمینان داشته باشم که صادق هستی و هیچ چیز مهمی را از من پنهان نمی کنی، حتی اگر این کار را انجام دهی، به این خاطر است که فکر می کنی اینطوری برای من بهتر است.»
هر چه قدر که ممکن است سعی کنید شریک زندگی تان احساس بدی نکند، به احتمال زیاد او از این موضوع کمی ناراحت می شود اما این خیلی بهتر از این است که آشکارا او را به کاری متهم کنید که ممکن است انجام نداده باشد.
این احتمال وجود دارد که او جملات تسلی بخشی به شما بگوید و اگرچه این ممکن است ذهن شما را کاملاً آرام نکند اما در حال حاضر باید کمک کند.
همچنین این احتمال وجود دارد که او از این فرصت استفاده کند و چیزی را که از شما پنهان کرده بود، فاش کند. او ممکن است از این به عنوان راهی برای رها شدن استفاده کند. او ممکن است خودش احساس کند که نمی تواند موضوع را مطرح کند، اما از آنجایی که شما مکالمه را شروع کرده اید، ممکن است اکنون همه چیز را به شما بگوید. اگر اینطور است، حداقل به گونه ای متوجه آن شده اید.
البته این احتمال هم وجود دارد که چیزی برای پنهان کردن داشته باشند و در مورد آن به شما دروغ بگویند. در این صورت باید از نشانه های دروغ گویی آگاه باشید.
3. از او شفافیت بیشتری در مورد ارتباط با دیگران بخواهید
چه نگرانی های شما منطقی باشد چه نباشد، ممکن است در مورد ارتباط او با افراد دیگر شفافیت بیشتری بخواهید. ممکن است شریک شما موافقت کند که به شما اجازه دهد به متون، سابقه مرورگر و سابقه تماس هایش نگاه کنید.
با این حال، این احتمال وجود دارد که شریک زندگی شما از دسترسی شما به تلفن خود امتناع کند. این لزوماً به این معنی نیست که آنها چیزی را از شما پنهان می کنند – به سادگی می تواند به این معنی باشد که آنها برای حریم خصوصی خود ارزش قائل هستند.
اگر آنها نه می گویند، سعی نکنید با اولتیماتوم دادن آنها را مجبور کنید اما میتوانید بپرسید که چرا ترجیح می دهند اجازه دسترسی به پیام ها و مکالمات خود را به شما ندهند. صرفاً صحبت کردن در مورد موضوع با جزئیات بیشتر ممکن است از جهاتی به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید.
4. خودتان را دوست داشته باشید و کمک بگیرید
افرادی که جاسوسی می کنند معمولاً مشکلات اعتماد دارند. آنها به فردی که با او هستند اعتماد ندارند اما مهمتر از آن، به خودشان اعتماد ندارند.
اگر برایتان سخت است که به خودتان اعتماد کنید، اعتماد به دیگران برایتان سخت تر خواهد بود. شما لیاقت این را دارید که با کسی باشید که به او اعتماد دارید. این بدان معناست که ابتدا باید یاد بگیرید که به خود و توانایی های خود اعتماد کنید.
دریافت کمک حرفه ای برای حل مشکلات اعتماد خود را در نظر بگیرید و یاد بگیرید که خود را بیشتر دوست داشته باشید. یک مشاور می تواند به شما کمک کند تا در گذشته خود کاوش کنید و دلیل عدم اعتماد خود را کشف کنید. سپس آنها به شما کمک می کنند تا اقدامات لازم را برای بازیابی اعتماد به خود و عزیزتان انجام دهید.
هنگامی که عشق به خود را بشناسید، دیگر به شریک خود به عنوان یک شرور و به خود به عنوان یک قربانی نگاه نمی کنید.
5. به دنبال نشانه های اعتماد باشید
وقتی متوجه شدید ترس، اضطراب یا سوء ظن شما را تحت تأثیر قرار می دهد، زیر نظر گرفتن و جستجوی دلایلی برای بی اعتمادی به شریک زندگی خود بهترین گزینه نیست.
به جای اینکه به دنبال نشانه هایی از اعتماد از دست رفته باشید، رابطه خود را ارزیابی کنید و زمان های شادتری که به یکدیگر اعتماد داشتید را به یاد بیاورید. برای به دست آوردن آن داده ها نیازی به جاسوسی ندارید. شما به سادگی باید به مواردی فکر کنید که شریک زندگیتان به شما نشان داده است که شما را دوست دارد و اتفاقاتی که باعث شده احساس امنیت کنید.
گاهی اوقات فکر کردن به زمان های خوبی که در گذشته داشته اید می تواند به شما کمک کند چشم انداز واضح تری داشته باشید و ذهن نگران خود را آرام کنید.
6. بیشتر با شریک زندگی خود وقت بگذرانید
غیرعادی نیست که وقتی شریک زندگی تان به شما توجه نمی کند، به او مشکوک شوید. ممکن است باور داشته باشید که شریک زندگی شما رابطه نامشروع دارد و علاقه خود را نسبت به شما از دست داده است که می تواند باعث شود بخواهید در پیام ها و تماس های او جاسوسی کنید.
اما این واقعیت را در نظر بگیرید که رابطه شما ممکن است به سادگی وارد مرحله جدیدی شده باشد که اکثر روابط پایدار در نهایت به آن می رسند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که آتش تان پس از چندین سال یا بیشتر با هم بودن به همان شدت قبل روشن باشد. عاشقانه هایتان نباید به طور کامل ناپدید شود، اما اغلب خود را نشان نمی دهد.
و طبیعی است که برخی از علائق شدید را که ممکن است در اولین سال های یک رابطه از آنها دور شده اید، دوباره کشف کنید. این بدان معناست که ممکن است در واقع زمان کمتری را نسبت به گذشته با هم بگذرانید.
و البته، این احتمال وجود دارد که شریک زندگی شما به سادگی مشغول کار یا سایر تعهدات مهم باشد.
اما این بدان معنا نیست که نمی توانید بخشی از این توجه را به خود جلب کنید. اولاً، باید موضوع را با شریک زندگی خود در میان بگذارید زیرا ممکن است آنها حتی متوجه نباشند که شما کمی از هم دور شده اید. آنها ممکن است مشتاق باشند که دوباره رابطه را تقویت کنند و زمان بیشتری را با شما بگذرانند.
فراتر از صحبت کردن با آنها، می توانید سعی کنید به روش های ظریف تری با آنها درگیر شوید. برای تعریف و تمجید از آنها تلاش کنید، سعی کنید به جای گفتگوهای افسرده، صحبت های دلپذیری داشته باشید، به او پیشنهاد دهید که کاری را با هم انجام دهید و برنامه هایی را با هم داشته باشید. گذراندن وقت با او را جذاب تر کنید و طبیعتاً توجه خود را به شما جلب می کنند.
وقتی دوباره متوجه شما می شوند، ممکن است متوجه شوید که سوء ظن شما فقط زاییده تخیل شما بوده است.
7. درک کنید که هیچ کس کامل نیست
هیچکس بی عیب نیست. این شامل شما و شریک زندگی شما می شود. مطمئناً، شریک زندگی شما ممکن است شغل خود را رها کرده باشد و به شما نگفته باشد یا ممکن است از پس انداز بازنشستگی تان برای تأمین هزینه یک سرگرمی استفاده کند اما به جای اینکه سعی کنید رفتار “بد” آنها را ثابت کنید و رابطه خود را مسموم کنید، سعی کنید رفتار آنها را درک کنید و فضای مناسب را به آنها بدهید.
اگر بتوانید تشخیص دهید که هیچ کس کامل نیست، می توانید بپذیرید که عیوب شریک تان را فراموش کنید و فضولی در دستگاه های شخصی آنها را کنار بگذارید.
8. به غریزه خود اعتماد کنید و به فکر جدایی باشید
شما و شریک زندگیتان سزاوار این هستید که در یک رابطه محبت آمیز مبتنی بر اعتماد باشید.
اگر تمام تلاش خود را برای اعتماد به شریک زندگی خود انجام می دهید اما هنوز انجام این کار برایتان سخت است، شاید وقت آن رسیده است که به رابطه خود پایان دهید.
اگرچه شما او را دوست دارید اما جدایی برای هر دوی شما کار درستی است. شما سزاوار این هستید که در رابطه احساس امنیت کنید و شریک زندگی شما سزاوار کسی است که به او اعتماد کند.
اگر مشکلات اعتمادی دارید که شما را از اعتماد کردن به کسی باز می دارد، شاید بهتر است برای مدتی مجرد باشید و روی آن مسائل کار کنید، احتمالاً با کمک یک متخصص آموزش دیده ممکن است.
سوالات متداول
آیا جاسوسی امری موجه است؟
جواب کوتاه، نه است.
این طبیعت انسان است که بخواهد در کنار افرادی باشد که می تواند به آنها اعتماد کند و می توانند به ما اعتماد کنند. اعتماد یکی از ویژگی های اجتماعی است که به انسان اولیه کمک کرد تا قبایل و اجتماعات را تشکیل دهد. اینکه بتوانیم به شریک زندگی و عزیزانمان اعتماد کنیم یکی از عمیق ترین خواسته های انسان است.
البته، اگر به شریک زندگی خود مشکوک هستید، طبیعی است که بخواهید شک کنید. اما جاسوسی و تجسس چیزهایی هستند که باید به هر قیمتی از آنها اجتناب کنید.
اگر مشکوک به خیانت باشم باید جاسوسی کنم؟
نه، شما نباید جاسوسی کنید حتی اگر مشکوک باشید که شریک زندگیتان به شما خیانت کرده است.
یکی از دلایل اصلی این است که سوء ظن شما دید شما را نسبت به هر چیزی که پیدا می کنید تیره می کند. شما باور خواهید کرد که شواهدی از خیانت در پیام های کاملاً بی گناه پیدا کرده اید. تماس های تلفنی با شماره ای ناشناس را می بینید و فرض می کنید که معشوق او است. با کوچکترین اشاره ای مبنی بر اینکه ممکن است مشکلی پیش بیاید، ذهن شما دچار مشکل می شود.
راه های سالم تری برای مقابله با سوء ظن شما وجود دارد. ابتدا از خود بپرسید که آیا ترس های شما پایه و اساس دارند یا خیر. آیا هیچ یک از نشانه های اصلی خیانت مانند رفتار پنهانی، تغییر در ظاهر آنها یا اجتناب از شما را دیده اید؟
اگر این کارها را نکرده است و فقط مسائل مربوط به اعتماد شما هستند، بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید تا بتوانید دوباره اعتماد کردن را یاد بگیرید.
اگر همچنان به شریک خود مشکوک هستید و به پاسخ نیاز دارید، ممکن است مجبور شوید مستقیماً از او بپرسید. بله، این یک مکالمه ناخوشایند خواهد بود اما به او این فرصت را می دهد که پاک شوند و اگر آنها هر گونه تخلفی را انکار کردند یا باید به آنها اعتماد کنید یا در نظر بگیرید که آیا این وضعیتی است که می توانید با آن زندگی کنید یا خیر.
اگر چیزی پیدا کردید باز هم جاسوسی اشتباه است؟
یافتن شواهدی مبنی بر دروغ، خیانت یا پنهانکاری می تواند به شما کمک کند تا به یک رابطه ناسالم پایان دهید. بنابراین، ممکن است فکر کنید که اگر تجسس کردید و چیزی پیدا کردید، جاسوسی را توجیه کردید.
با این حال، این واقعیت را تغییر نمی دهد که پشت سر شریک زندگی خود اطلاعات خصوصی او را جستجو کردید – خواه تماس تلفنی، پیامک، چت، ایمیل یا ویدیو باشد. این نقض آشکار حریم خصوصی و دارایی او خواهد بود.
آیا باید به جاسوسی اعتراف کنم؟
این یک شمشیر دو لبه است که می تواند به نفع شما یا علیه شما کار کند. به عنوان مثال، شما می توانید صداق باشید و به شریک زندگی خود بگویید که جاسوسی کرده اید و او ممکن است شما را ببخشد یا ممکن است اعتمادشان را نسبت به شما از دست بدهند و همه چیز ممکن است دیگر مثل قبل نباشد.
اگر عادت به تجسس دارید، بهتر است اعتراف کنید که مشکلی دارید و کمک بخواهید. اگر این کاری است که در گذشته انجام داده اید و قصد ندارید دیگر هرگز انجامش دهید، می توانید با خیال راحت این اطلاعات را برای خود نگه دارید.
من متوجه شدم که شریک زندگی من به تلفن من سرک می کشد؟ چگونه با موضوع برخورد کنم؟
مستقیم و رو در رو برخورد کنید. از پرداختن به رازداری و عدم صداقت با شریک زندگی خود نترسید – حمایت از یک رابطه سالم بسیار مهم است. به آنها بگویید که چه احساسی نسبت به جاسوسی آنها دارید. با هم یک رویکرد بهتر برای افشای بیشتر گوشی های یکدیگر ارائه دهید.
منبع:
aconsciousrethink
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه