رولیهلاهلا ماندلا در قبیله مادیبا در روستای موزو در کیپ شرقی در 18 ژوئیه سال 1918 به دنیا آمد. در سال 1930، هنگامی که 12 سال داشت، پدرش درگذشت و رولیهلاهلای نوجوان توسط جانگینتبا در مکان بزرگ در Mqhekezweni تحت سرپرستی واقع شد. با زندگینامه نلسون ماندلا بیشتر آشنا شوید.
او با شنیدن داستان های بزرگان از گفته های نیاکان خود در طول جنگ های مقاومتی همیشه در رویاهایش می خواست که سهم خود را در مبارزات آزادی خواهانه مردم خود داشته باشد.
او در دبستان در قونو تحصیل کرد که معلمش خانم مینگینگن ، مطابق عرف در دادن اسم “مسیحی” به همه دانش آموزان مدارس، نام نلسون را به او داد.
وی تحصیلات خود را در انستیتوی شبانه روزی کلارکبری به اتمام رساند و به هالدتاون، یک مدرسه متوسطه وسلیان رفت، جایی که او مجدداً شروع به تحصیل کرد.
ماندلا تحصیلات خود را برای مدرک لیسانس هنر در دانشگاه فورت هیر آغاز کرد اما این مدرک را در آنجا تکمیل نکرد زیرا وی به دلیل شرکت در یک اعتراض دانشجویی اخراج شد.
هنگام بازگشت به Mqhekezweni، پادشاه عصبانی شد و گفت اگر به فورت هیر بازنگردد، برای او و پسر عمویش دادگاه ترتیب می داد. در عوض آنها به ژوهانسبورگ فرار کردند و در سال 1941 به آنجا رسیدند.
وی لیسانس خود را در دانشگاه آفریقای جنوبی به پایان رساند و برای فارغ التحصیلی خود در سال 1943 به فورت هیر بازگشت.
در همین حال، او شروع به تحصیل LLB در دانشگاه Witwatersrand کرد. هنگام پذیرش او دانشجوی فقیری بود و در سال 1952 بدون فارغ التحصیلی دانشگاه را ترک کرد. او پس از حبس در سال 1962 از طریق دانشگاه لندن تحصیل را دوباره شروع کرد اما این مدرک را نیز کامل نکرد.
در سال 1989، در حالی که در آخرین ماه های حبس خود به سر می برد، از دانشگاه آفریقای جنوبی موفق به اخذ مدرک دانشگاهی شد. وی در مراسمی در کیپ تاون فارغ التحصیل شد.
نلسون ماندلا وارد سیاست می شود
ماندلا در حالی که از سال 1942 به طور فزاینده ای درگیر سیاست بود، تنها در سال 1944 به کنگره ملی آفریقا پیوست که به تشکیل لیگ جوانان ANC کمک کرد.
در سال 1944 با دختر عموی والتر سیسولو، اِوِلین میس، که پرستار بود ازدواج کرد. آنها دو پسر به نام های مادیبا تمبکیل “تمبی” و ماگاتو و دو دختر هم به نام ماکازی داشتند که اولین آنها در دوران نوزادی درگذشت. او و همسرش در سال 1958 طلاق گرفتند.
ماندلا قیام کرد و ANC با تلاش های خود، سیاست بنیادی توده ای تری با عنوان برنامه اقدام را در سال 1949 اتخاذ کرد.
در سال 1952 به عنوان داوطلب کلّی کمپین دفاعی با مولوی کچالیا به عنوان معاون خود انتخاب شد. این کمپین نافرمانی مدنی علیه شش قانون ناعادلانه یک برنامه مشترک بین ANC و کنگره هند آفریقای جنوبی بود. وی و 19 نفر دیگر تحت عنوان سرکوب قانون کمونیسم به دلیل ایفای نقش در این کارزار به 9 ماه به انجام کار سخت محکوم شدند که به مدت دو سال به حالت تعلیق در آمد.
یک دانشنامه دانشگاهی دو ساله در مقطع لیسانس خود به ماندلا اجازه داد تا حقوق را تمرین کند و در اوت سال 1952 او و الیور تامبو اولین موسسه حقوقی سیاهان آفریقا جنوبی، ماندلا و تامبو را تأسیس کردند.
در اواخر سال 1952 او برای اولین بار تحریم شد. به عنوان یک فرد محدود، وی فقط مجاز به تماشای مخفیانه بود زیرا منشور آزادی در 26 ژوئن 1955 در کلیپ تاون پذیرفته شده بود.
محاکمه به جرم پیمان شکنی
ماندلا در 5 دسامبر سال 1956 در یک جدال با پلیس کشوری دستگیر شد که منجر به محاکمه به جرم پیمان شکنی شد. زنان و مردان از همه نژادها در محاکمه او حضور داشتند که در پایان تنها 28 نفر متهم شدند، از جمله ماندلا که در 29 مارس 1961 تبرئه شدند.
در 21 مارس 1960، پلیس در اعتراض به قانون تصویب شده، 69 فرد غیرمسلح را به قتل رساند. این منجر به اولین وضعیت اضطراری کشور و ممنوعیت کنگره ملی و کنگره آفریقایی ها (PAC) در 8 آوریل شد. ماندلا و همکارانش در دادگاه پیمان شکنی در میان هزاران بازداشت شده بودند.
در طول محاکمه، ماندلا در 14 ژوئن 1958 با یک کارگر اجتماعی، وینی مادیکیزلا، ازدواج کرد. آنها دو دختر به نام های زنانی و زیندزیسوا داشتند. این زوج در سال 1996 طلاق گرفتند.
روزهای قبل از پایان دادگاه پیمان شکنی، ماندلا برای سخنرانی در همایش همه جانبه آفریقا به پیترمریتزبورگ سفر کرد، که این مشکل را حل کند. او باید برای نخست وزیر ورووارد می نوشت تا درخواست یک کنوانسیون ملی درباره قانون اساسی غیر نژادی را بنویسد و هشدار دهد که یک اعتصاب ملی علیه تبدیل شدن به جمهوری آفریقای جنوبی وجود خواهد داشت. کمی بعد او و همکارانش در دادگاه پیمان شکنی تبرئه شدند، ماندلا به زیر زمین رفت و برای 29، 30 و 31 مارس برنامه ریزی برای اعتصاب ملی را آغاز کرد.
در ژوئن 1961 از وی خواسته شد كه جنگ مسلحانه ای را هدایت كند و به تأسیس Umkhonto weSizwe (نیزه ملت) كه در 16 دسامبر 1961 با یك سری انفجارها آغاز شد، كمك كرد.
در 11 ژانویه سال 1962، با استفاده از نامی مستعار (دیوید متوسلی)، ماندلا مخفیانه آفریقای جنوبی را ترک کرد. او به اطراف آفریقا سفر کرد و از انگلیس دیدار کرد تا از مبارزات مسلحانه پشتیبانی کند. وی دوره آموزش نظامی را در مراكش و اتیوپی گذراند و در ژوئیه 1962 به آفریقای جنوبی بازگشت. وی در 5 آگوست در حالی كه از كوازولو-ناتال بازمی گشت، توسط پلیس در خارج از هوویك بازداشت شد.
وی متهم به ترک کشور بدون مجوز و همچنین تحریک کارگران به اعتصاب شد. وی به پنج سال زندان محکوم شد و شروع به خدمت در زندان محلی پرتوریا کرد. در 27 مه 1963 او به جزیره روبن منتقل شد و در 12 ژوئن به پرتوریا بازگشت. طی یک ماه، پلیس به لیلیسلاف، مخفیگاهی در ریوونیا ژوهانسبورگ که توسط ANC و فعالان حزب کمونیست استفاده می شد، حمله کرد و چند تن از همرزمان وی دستگیر شدند.
در 9 اکتبر 1963 ماندلا به 10 نفر دیگر برای محاصره در خرابکاری در دادگاه معروف ریوونیا پیوست. سخنان وی در حالی که با مجازات اعدام روبرو بود در 20 آوریل 1964 جاودانه شد:
وی گفت: “من با سلطه سفیدها جنگیده ام و علیه سلطه سیاهان هم جنگیده ام. من آرمان یک جامعه دموکراتیک و آزاد را که در آن همه افراد در شرایط و فرصت های برابر زندگی می کنند گرامی داشته ام. این آرمانی است که امیدوارم برای آن زندگی کرده و به آن دست یابیم. اما اگر نیاز باشد، این یک ایده آل است که برای آن آماده ام که بمیرم.”
در 11 ژوئن 1964 ماندلا و هفت متهم دیگر، والتر سیسولو، احمد كاترادا، گووان مباكی، ریموند ملابا، دنیس گلدبرگ، الیاس موتسالدی و اندرو ملامژنی، محكوم شدند و روز بعد به حبس ابد محكوم شدند. گلدبرگ به دلیل سفید بودن به زندان پرتوریا فرستاده شد، در حالی که بقیه به جزیره روبن رفتند.
مادر ماندلا در سال 1968 و فرزند ارشدش تمبی، در سال 1969 درگذشتند. به او اجازه حضور در مراسم تدفین آنها داده نشد.
در 31 مارس 1982 ماندلا با سیسولو، ملابا و ملامژنی به زندان پولسمور در کیپ تاون منتقل شد. کاتارا در ماه اکتبر به آنها پیوست. هنگامی که وی در نوامبر 1985 پس از عمل جراحی پروستات به زندان بازگشت، ماندلا به تنهایی نگهداری میشد. بعدها ماندلا مذاکرات در مورد دیدار نهایی بین دولت آپارتاید و کنگره ملی را آغاز کرد.
رهایی از زندان
در 12 اوت 1988 او را به بیمارستان منتقل كردند و در آنجا سل تشخیص داده شد. بعد از گذشت بیش از سه ماه در دو بیمارستان، وی در 7 دسامبر 1988 به خانه ای در زندان ویکتور وستر در نزدیکی پارل منتقل شد و در آنجا 14 ماه آخر عمر خود را گذراند. وی روز یکشنبه 11 فوریه 1990، نه روز پس از رفع حصر از دروازه های این کشور آزاد شد. در طول حبس خود حداقل سه پیشنهاد مشروط آزادی را رد كرده بود.
ماندلا در سال 1991 به عنوان رئیس کنگره ملی آمریکا انتخاب شد تا جایگزین دوست بیمارش، الیور تامبو شود. در سال 1993 او و اف دبلیو د كلرك رئیس جمهور آفریقای جنوبی به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شدند و در 27 آوریل 1994 برای اولین بار در زندگی خود رای داد.
رئيس جمهور
نلسون ماندلا در 10 مه 1994 وی به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب دموکراتیک آفریقای جنوبی انتخاب شد. وی در هشتادمین سالگرد تولد خود در سال 1998 با گراسا ماچل، همسر سوم خود ازدواج کرد.
مطابق قول خود، ماندلا پس از یک دوره ریاست جمهوری در سال 1999 کناره گیری کرد. وی به همکاری با صندوق حمایت از کودکان نلسون ماندلا که در سال 1995 تأسیس کرد، ادامه داد و بنیاد نلسون ماندلا و بنیاد ماندلا رودز را تأسیس کرد.
در آوریل 2007 نوه وی، ماندلا ماندلا، به عنوان رئیس شورای سنتی موزو در مراسمی در موزو انتخاب شد.
نلسون ماندلا هرگز در ارادت خود به دموکراسی، برابری و یادگیری تردید نکرد. با وجود تحریکات وحشتناک، او هرگز پاسخ نژادپرستی را با نژادپرستی نداد. زندگی او الهام بخش زندگی همه مظلومان و محرومان است و برای همه کسانی که مخالف ظلم و محرومیت هستند م یتواند سرلوحه باشد.
وی در 5 دسامبر 2013 در خانه خود در ژوهانسبورگ درگذشت.
منبع:
nelsonmandela
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه