اگر برایتان سخت است که به خودتان اعتماد کنید، این احتمال وجود دارد که با مشکلات عزت نفس خود دست و پنجه نرم کنید. ما 20 نکته را گردآوری کردهایم که به شما کمک میکند این ایمان را به خودتان، از مقابله با اضطراب گرفته تا وفادار ماندن به خودتان، بازسازی کنید.
امیدواریم این روش ها برای شما مفید واقع شود و به زودی به عشق و علاقه و اعتماد به خودتان برگردید.
1. خود واقعی تان باشید
ما می دانیم که خود واقعی بودن از کلی ترین توصیه های موجود است.
اما این یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای یادگیری اعتماد به خودتان انجام دهید.
هرچه بتوانید واقعی تر باشید، بیشتر در مورد خود یاد خواهید گرفت و دیگران نیز بیشتر در مورد شما خواهند آموخت.
این به شما کمک می کند به جای انجام کاری که فکر می کنید باید انجام دهید، بفهمید که واقعاً چه احساسی دارید و واقعاً چه می خواهید.
با وفادار ماندن به خود، اساساً هویت خود را بیشتر می سازید که در مورد اعتماد بسیار کمک می کند.
شما به یک غرفه غذا در کنار جاده اعتماد نخواهید کرد، اما به یک رستوران زنجیره ای با لوگوی آشنا اعتماد خواهید کرد.
هر چه هویت واقعی و تثبیت شده بیشتر باشد، اعتماد بیشتری وجود دارد.
2. همه چیزهایی را که در مورد خود دوست دارید بنویسید
یک لیست کوچک از “محاسن” خود تهیه کنید – هیچ “معایبی” را وارد نکنید زیرا در حال حاضر روی مثبت بودن تمرکز می کنیم.
پیگیری همه چیزهایی که در مورد خود دوست دارید و هر موفقیتی که جشن گرفته اید بسیار مهم است.
این به شما کمک می کند تا ببینید چقدر عالی هستید و چقدر ویژگی های مثبت دارید.
دفعه بعد که احساس ناراحتی کردید و برایتان سخت بود که به خودتان اعتماد کنید، به سراغ فهرست خود بروید.
3. نکات مثبتی که مردم در مورد شما می گویند را یادداشت کنید
مطمئناً، ما نباید خیلی روی نظرات دیگران در مورد خود تمرکز کنیم اما آنها گاهی اوقات می توانند مفید باشند.
شما می توانید شروع به پیگیری چیزهای خوبی کنید که مردم در مورد شما می گویند. تعریف هایی که می کنند و بازخوردهایی که در محل کار دریافت می کنید.
این واقعاً به تقویت اعتماد به نفس شما در زمان سختی کمک می کند و یادآوری می کند که شما شایسته و قابل اعتماد هستید.
داشتن این لیست به عنوان یک نقطه مرجع، راهی عالی برای استفاده از منابع و ایجاد عزت نفس و ارزش خود است.
4. از زمان تنهایی خود لذت ببرید
بودن در کنار افراد دیگر می تواند واقعاً طاقت فرسا باشد، به خصوص اگر برای اعتماد به خود تلاش کنید.
شما همیشه نگران این هستید که ممکن است حرف احمقانه ای بگویید یا کار اشتباهی انجام دهید زیرا به گفتار یا رفتار خود ایمان ندارید.
با عادت کردن به تنهایی، به سرعت با خود و نظرات خود راحت تر خواهید شد.
این واقعاً مهم است و به آنچه قبلاً در مورد ساختن هویت خود اشاره کردیم پیوند دارد.
ممکن است در ابتدا احساس عجیبی داشته باشید و شاید کمی خارج از منطقه راحتی شما باشد، اما گذراندن زمان به تنهایی به شما کمک می کند تا یک رابطه قابل اعتماد با خودتان ایجاد کنید.
5. به خود فشار بیاورید
همانطور که اشاره کردیم، بیرون رفتن از منطقه راحتی می تواند به شما کمک کند تا به خودتان اعتماد کنید.
بنابراین اغلب، ما فکر می کنیم که محدود هستیم اما در واقع، ما خودمان را محدود می کنیم.
محیط بیرونی ما و عواملی که خارج از کنترل ما هستند معمولاً چیزهایی نیستند که ما را عقب نگه می دارند.
این درک ما از خودمان و مرزهایی است که در اطراف خود ایجاد می کنیم که ما را از دستیابی به آنچه می خواهیم باز می دارد.
تا زمانی که خود را وارد موقعیت هایی نکنید که در غیر این صورت فکر می کنید نمی توانید از عهده آنها برآیید و نمی دانید چقدر توانایی دارید.
با اجازه دادن به خودتان برای امتحان کردن و به چالش کشیدن محدودیت هایی که برای خود تعیین کرده اید، متوجه خواهید شد که چقدر قوی و شایسته هستید.
این قدرت درونی ایجاد می شود و تبدیل به ایمان می شود – شما یاد می گیرید که می توانید به خودتان تکیه کنید و اعتماد به سادگی با هر تجربه جدیدی که کسب میکنید رشد می کند و توسعه می یابد.
6. به خواسته های خود بچسبید
بسیاری از ما، از تصمیم هایمان گرفته تا اعمال و رفتار گذشته، حتی برای کارهایی که داریم انجام می دهیم خود را سرزنش می کنیم.
این باعث ایجاد تنش و استرس زیادی در خودمان می شود.
اضطراب از نگاه به آینده ناشی می شود – ما نگران آینده و مسیری هستیم که در حال حرکت به سمتش هستیم و برای خود هموارش می کنیم.
این اضطراب در درون منجر به مسائل مربوط به اعتماد می شود، درست همانطور که در مورد هر شخص دیگری می شود.
برای ایجاد اعتماد و وابستگی به خود، باید تمرین کنید که به تصمیمات خود پایبند باشید.
این به شما نشان می دهد که هر چند وقت یکبار انتخاب درستی می کنید!
همچنین به شما نشان می دهد که اگر کارها به هر دلیلی 100% طبق برنامه ریزی پیش نرود، همچنان راهی برای حل مشکلات و حرکت رو به جلو پیدا می کنید.
7. به خود فرصت دهید تا رشد کنید
وقتی صحبت از اعتماد به میان می آید، بسیاری از ما در این فرآیند عجله می کنیم و فوراً نتیجه می خواهیم!
این می تواند در هر رابطه ای اتفاق بیفتد – شما می خواهید که شریک جدید شما از همان اولین ملاقات کاملاً وفادار و متعهد باشد. شما میخواهید دوست جدیدی که پیدا کردهاید، صمیمی ترین دوست جدید شما باشد و آماده پاسخگویی به تماس شما حتی ساعت 4 صبح باشد.
اگرچه این ایده خوبی است، اما همه ما می دانیم که اعتماد زمان می برد.
رابطه هر چه که باشد، باید اجازه دهید اعتماد ایجاد شود و باید آن را با صبور بودن، تقویت مثبت رفتارهای خوب و داشتن ذهنیت باز پرورش دهید.
وقتی صحبت از یادگیری اعتماد به خود می شود تفاوتی ندارد، بنابراین زمان و فضای لازم برای رشد را به خود اختصاص دهید.
8. موفقیت خود را تجسم کنید
چشم انداز یکی از بهترین ابزارهای موجود برای ایجاد هرگونه تغییر در سبک زندگی، از انتخاب شغل جدید گرفته تا کار بر روی ویژگی های شخصیتی شما هستند.
به این فکر کنید که می خواهید از یک رابطه مطمئن تر با خودتان چه چیزی به دست آورید.
نیت و اهداف شما چیست؟
چرا اعتماد به خود اینقدر برای شما مهم است؟
یک تابلوی چشم انداز یا ویژن از نتایج و اهدافی که می خواهید ببینید ایجاد کنید.
اگر ذهن شما اینگونه کار می کند، اینها می توانند آماری باشند – اگر بیشتر به خود اعتماد کنید، 50٪ زمان کمتری تلف می کنید زیرا می دانید تصمیم درستی می گیرید.
یا اگر این به شما کمک کند تمرکز کنید، قصد شما احساسی تر خواهد بود، بنابراین ممکن است بخواهید «احساس آرامش با تصمیم های دوستیابی من» را به اهداف خود اضافه کنید.
9. آشکار سازی
تجسم اولین قدم در تغییر است. آشکار ساختن این تغییر چیزی است که بعدا باید به سراغش بروید.
اگر مایل به انجام اقدام و ایجاد تغییر در زندگی خود نباشید، صرف داشتن فهرستی از نتایجی که دوست دارید، خوب نیست.
هر نتیجه ای را که می خواهید مشاهده کنید نشان دهید – ارسال آن ایمیل ها را سریعتر شروع کنید و در مورد برنامه های دیگرتان زودتر اقدام کنید.
بر آنچه می خواهید اتفاق بیفتد تمرکز کنید. از اینکه می خواهید چه احساسی داشته باشید و چه کسی می خواهید باشید.
به بهترین خود فکر کنید و اینکه چقدر به خودتان اعتماد کنید و اهدافتان را دنبال کنید چقدر خوب است.
هر چه بیشتر فکر کنید، اعمال شما بیشتر از آن خواسته ها تقلید می کند و تجلی شما عادات جدیدی ایجاد می کند که شما را به جایی که می خواهید بروید می رساند!
10. با نیازهای درونی خود ارتباط برقرار کنید
همانطور که قبلا ذکر کردیم اعتماد به خود زمان می برد، اما به تلاش و انرژی نیز نیاز دارد.
اغلب اوقات، ما به این فکر می کنیم که چگونه اعتماد به خودمان می تواند به اطرافیانمان کمک کند.
رئیس ما ممکن است از اینکه ما سریعتر کار می کنیم به جای پرسیدن سؤالات مداوم، سود ببرد. شریک ما خوشحال می شود زمانی که ما تصمیمی می گیریم به جای اینکه او را وادار به انجام تمام کارها کنیم.
اما چه چیزی از آن به دست می آوریم و چرا به این اعتماد به نفس نیاز داریم؟
زمانی را صرف فکر کردن به نیازها و خواسته های درونی خود کنید و اینکه چگونه شخصاً از اعتماد به نفس خود سود می برید.
داشتن دستاوردهای شخصی به ما کمک می کند تمرکز کنیم. به یاد داشته باشید، اشکالی ندارد که گاهی اوقات خودخواه باشیم.
۱۱. آشکارا با دیگران ارتباط برقرار کنید
در حالی که بسیار مهم است که به آنچه نیاز داریم فکر کنیم، بهتر از آن این است که با دیگران هم ارتباط برقرار کنیم.
با یکی از عزیزان خود صحبت کنید و در مورد انتظارات و امیدهای خود در رابطه با ایجاد اعتماد به نفس شفاف باشید.
برقراری ارتباط افکار و احساسات خود با کسی می تواند به احساس واقعی تر بودن آن کمک کند – وقتی چیزهایی را با صدای بلند می گوییم، تقریباً مجبور می شویم وجود آنها را تصدیق کنیم.
با جدی گرفتن همه چیز و صحبت صریح در مورد برنامه های خود، به همان اندازه که به فردی که با او صحبت می کنیم می گوییم چه اتفاقی خواهد افتاد، به خود نیز می گوییم.
متقاعد کردن شخص دیگری مبنی بر اینکه به خودمان بیشتر اعتماد خواهیم کرد، اساساً باعث می شود خودمان را با همان واقعیت متقاعد کنیم.
12. یاد بگیرید که انتظارات خود را مدیریت کنید
هر نوع خودسازی می تواند گاهی احساسی و استرس زا باشد.
مانند هر تغییری در رابطه، ایجاد تغییرات در نحوه تعامل با خود می تواند با فراز و نشیب همراه باشد.
به جای اینکه انتظار داشته باشید همه چیز به طور خودکار تغییر کند و در اولین تلاش کامل باشد، راه هایی برای مدیریت خواسته های خود و واقع بینانه نگه داشتن آنها پیدا کنید.
آرزومند، مطمئن اما دست یافتنی نیز باشید.
توانایی های خود را نادیده نگیرید، اما زمانی که برای خود اهدافی تعیین می کنید، همه چیز را صادقانه و واقع بینانه نگه دارید.
خیلی آسان است که برنامه ریزی های بزرگ انجام دهید، موفق به انجام کامل آنها نشوید و حتی بیشتر از آنچه در ابتدا انجام می دادید به خود شک کنید!
برای جلوگیری از گرفتار شدن در این نوع دور باطل سمی، برای چیزهایی که کمی خارج از برنامه پیش می روند برنامه ریزی کنید.
عجیب به نظر می رسد، اما کار می کند.
کمی به خود آزادی عمل بدهید و در نهایت احساس موفقیت خواهید کرد حتی اگر همه چیز کمی از برنامه اصلی فاصله بگیرد.
13. ببخشید و فراموش کنید
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، ایده خوبی است که برای موارد غیرمنتظره برنامه ریزی کنید.
این به شما کمک می کند به خودتان اعتماد کنید زیرا همیشه انتظار کمال را ندارید و اگر همه چیز به طور کامل آنطور که تصور می کردید پیش نرود، چندان ناامید نخواهید شد.
وقتی این اتفاق افتاد – ببخشید و فراموش کنید.
درس گرفتن از تجربیات در کار خود بسیار مهم است، اما به خود اجازه دهید انسان باشید و اجازه دهید همیشه کامل نباشید.
اگر اشتباهی مرتکب شدید، همچنان می توانید خود را دوست داشته باشید و به خود اعتماد کنید و اگر احساس نارضایتی کردید، باز هم می توانید دوباره تلاش کنید.
14. آسیب پذیر باشید و از آن لذت ببرید
اعتماد اساساً ایمان به چیزی یا کسی است و چه راه بهتری از این برای یادگیری ایمان است که مراقب خود باشید و آسیب پذیر باشید.
اشکالی ندارد – و در واقع خوب است – آسیب پذیر باشید. انسان بودن و خام بودن امری طبیعیست.
در این لحظات است که ما خود واقعی خود را می بینیم و می توانیم یاد بگیریم که خود را دوست داشته باشیم، قدر بدانیم و به آن احترام بگذاریم.
تظاهر، اعتماد به خود را سخت می کند.
آن را به گونه ای دیگر تصور کنید – اگر دوستتان ناگهان کمی دو چهره شد، مدام به انجام دادن یک عمل و تظاهر به انجام یا احساس برخی چیزهای دیگر پرداخت، کمی در مورد آن احساس عجیبی خواهید داشت.
احتمالاً برای شما دشوار است که به آن دوست اعتماد کنید زیرا احساس می کنید همیشه یک مانع یا سد دفاعی وجود دارد. ماسکی که شما را از اعتماد به آنها باز می دارد.
همینطور با خودتان رفتار کنید و از آسیب پذیر بودن و واقعی بودن لذت ببرید.
15. پیگیر موفقیت های خود باشید
یادگیری اعتماد به خود برای برخی افراد آسان تر از دیگران است.
برای برخی، اعتماد یک مفهوم بسیار انتزاعی است که مبتنی بر احساسات است و نظارت یا پیگیری آن سخت است.
برای دیگران، اعتماد تقریباً قابل اندازه گیری است.
اگر از افراد نوع دوم هستید، ممکن است بخواهید موفقیت های خود را پیگیری کنید – این به شما کمک می کند تا اهداف عددی را تعیین کنید و به آنها دست یابید و به شما امکان می دهد تا میزان عملکرد خود را پیگیری کنید.
با دیدن سطوح “عملکرد” خود، اگر بخواهید، می توانید راحت تر به خود اعتماد کنید.
برخی از ما ایمان کور داریم و برخی از ما به حقایق و برهان سخت نیاز داریم.
16. یاد بگیرید زبان بدن خود را بخوانید
فقدان اعتماد در هر رابطه ای اغلب از غیرقابل پیش بینی بودن ناشی می شود – اگر ندانید کسی چه واکنشی نشان می دهد یا چه چیزی او را از مرز عصبانیت خارج می کند، چگونه می توانید به او اعتماد کنید؟
دوستان یا شرکای معمولی می توانند سرگرم کننده و خودجوش باشند، اما باور کردن آنها اغلب دشوار است زیرا شما واقعاً نمی دانید که بعداً چه کاری انجام خواهند داد.
برخی از ما از نظر اینکه خودمان را چگونه می بینیم یکسان هستیم – برایمان سخت است که به خود اعتماد کنیم زیرا مطمئن نیستیم چه کاری انجام خواهیم داد. از چه الگوهایی پیروی می کنیم و چه عاداتی داریم.
خواندن زبان بدن خود و بررسی خودمان واقعاً به ما امکان می دهد تا عمیق تر با ذهن خود ارتباط برقرار کنیم.
هرچه بیشتر خودمان را بشناسیم، بیشتر می توانیم پیشبینی کنیم که چه کاری انجام خواهیم داد و بیشتر میتوانیم یاد بگیریم که به خود اعتماد کنیم و به اعمالمان ایمان داشته باشیم.
به عنوان مثال، با خلوت کردن با خود و مشاهده نحوه عملکرد خود، ممکن است متوجه شوید که وقتی به شخص خاصی فکر می کنید ضربان قلب شما تندتر می شود. وقتی محل کار یا رئیس خود را در نظر می گیرید ممکن است شروع به خارش کف دست کنید.
این رفتارها به ما کمک می کنند تا بفهمیم چه چیزی ما را تحریک می کند و با یافتن این محرک ها، بهتر می توانیم خود را برای واکنش هایمان تجهیز کنیم.
بنابراین، دفعه بعد که شروع به خارش کف دست می کنید، دلیل آن را می دانید – می توانید مؤدبانه خود را از موقعیتی که با رئیس تان دارید دور کنید، نفس های آرام بخشی بکشید و دوباره در مرکز قرار بگیرید.
این به شما کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را ایجاد کنید، زیرا می توانید شروع به پیش بینی پاسخ های خود کنید که به شما کمک می کند آنها را بر اساس آن نظارت و تنظیم کنید.
17. از دروغ گفتن دست بردارید و راستگویی را شروع کنید
همه ما هر چند وقت یکبار دروغ می گوییم – اگر با این جمله مخالف هستید، این احتمال وجود دارد که در حال حاضر هم به خودتان دروغ بگویید!
دروغ گفتن بسیار طبیعی است اما کاملاً سالم یا مفید نیست.
اگر متوجه شدید که دروغگویی برای شما مشکل ساز است، باید در اسرع وقت به آن رسیدگی کنید.
دروغگویی اغلب از ناامنی ناشی می شود.
- شما نمی خواهید اعتراف کنید که اشتباه کرده اید.
- شما نمی خواهید کسی شما را همانطور که واقعا هستید ببیند.
- شما سعی می کنید کمبود دانش در مورد چیزی را بپوشانید.
کاملاً منطقی است که ما همیشه نمی خواهیم راستگو باشیم اما چنین مسائلی به اعتماد بزرگی منجر می شود.
هرچه بتوانید با اطرافیانتان و با خودتان صادق تر باشید، قابل اعتمادتر خواهید بود.
باز هم، این نوع ویژگی شخصیتی را در یک دوست خوب تصور کنید – آیا می خواهید رازی را به دوستی بگویید که دروغ می گوید و چیزهایی سرهم می کند؟
نه، البته که نه، زیرا نمی توانید به آنها اعتماد کنید.
خود را مطابق با همان استانداردها نگه دارید و تمام تلاش خود را بکنید تا صادقانه تر باشید.
در نهایت احساس بسیار بهتری خواهید داشت، حتی اگر گاهی اوقات مجبور شوید پیش کسی برگردید و اعتراف کنید که دروغ می گفتید.
دروغ گفتن یک عادت است و ترک آن سخت است اما مهم این است که در جهت انجام کار درست قدم بردارید.
18. به قلب خود اعتماد کنید
آیا شخص دیگری با دیدن یا شنیدن این عبارت بلافاصله وحشت می کند؟
مطمئناً، من می توانم به قلبم گوش دهم، اما بعد از آن قسمتی از مغز من چیز دیگری به من می گوید و من گیج می شوم.
آیا صدای اول یک پاسخ خودکار و انعکاسی و صدای دوم صدای عقل و منطق است؟
یا صدای دوم به دلیل اشتباه بودن صدای اول، صدای اول را زیر سوال می برد؟
این سوالات می توانند برای همیشه ادامه داشته باشند، بیایید صادق باشیم!
خیلی سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد در بسیاری از موقعیت ها به قلب خود اعتماد کنیم.
اغلب اوقات، ما می دانیم که چه فکر می کنیم و چه احساسی داریم. ما فقط به دنبال اجازه برای انجام آن کارها هستیم.
این طبیعی و نسبتاً سالم است اما زمانی که دیگر به خودمان برای تصمیم گیری اعتماد نداریم، به مشکل تبدیل می شود.
اگر نتوانیم به سیگنال های درونی که ذهن و بدنمان به ما می دهد اعتماد کنیم، چه امیدی به دنیا داریم؟
آیا این یک فکر آشنا به نظر می رسد؟ اگر چنین است، باید شروع به یافتن راه هایی برای حرکت رو به جلو کنید.
مغز یا روده شما ممکن است سیگنال های گیج کننده ای بدهد، اما بخشی از شما، هر چقدر هم که در عمق وجود داشته باشد، می داند که کار درست چیست.
19. یک قطب نمای اخلاقی بسازید
شما باید قطب نمای اخلاقی درونی خود را پیدا کنید و بعد یاد بگیرید سیگنال هایی که به شما می دهد را درک کنید.
وقتی می دانید نباید کاری را انجام دهید، از مشورت گرفتن از مردم در مورد چیزهایی اجتناب می کنید.
اگر از پرسیدن نظر کسی خجالت می کشید، به این دلیل است که از قبل می دانید نظرشان چیست، اما آمادگی ایجاد هیچ تغییری را ندارید.
به همین دلیل است که شما باید بیش از هر چیز به خودتان گوش دهید – بهترین دوست خود شوید. قطب نمای اخلاقی خودتان باشید؛
20. تصور کنید، همه چیز درست پیش می رود
اعتماد، همانطور که اشاره کردیم، زمانی که اضطراب به وجود می آید، به سرعت رو به زوال می رود.
اضطراب معمولاً با آینده مرتبط است – چه چیزی ممکن است اشتباه باشد، چه کسی می تواند به شما صدمه بزند و چقدر ممکن است احساس بدی داشته باشید.
این نوع طرز فکر می تواند به سرعت سمی و فراگیر شود و زندگی با این نوع ترس را خسته می کند.
این باعث می شود همه چیز را زیر سوال ببرید و اغلب باعث می شود که ایمان خود را از دست بدهید و اعتمادی به خود نداشته باشید.
تثبیت همه چیزهایی که ممکن است اشتباه پیش بروند می تواند کاملاً اعتیاد آور باشد و می توانید یک نوع طرز فکر فاجعه آمیز ایجاد کنید.
این اساساً به این معنی است که شما بدترین سناریو را برای همه چیز تصور می کنید.
این برای کسانی که مضطرب هستند بسیار رایج است و بسیار مخرب است.
در نهایت هر کاری را که انجام می دهید زیر سوال می برید. حتی قبل از اینکه شروع کنید احساس شکست می کنید زیرا قبلاً پیش بینی کرده اید که اوضاع چقدر بد پیش می رود.
با تمرکز زیاد بر روی احتمالات منفی، ذهن شما تقریباً معتقد است که آنها اتفاق خواهند افتاد.
این باعث می شود که در حالتی از تروما یا فاجعه زندگی کنید – ممکن است برای چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است غصه بخورید و از نتایجی که تصور کرده اید ناراحت و عصبانی باشید.
شما تمام ایمان و اعتماد خود را به خود از دست می دهید زیرا مدام خود را یک شکست خورده در آینده تصور می کنید.
این نوع رفتار می تواند به یک عادت بسیار خطرناک تبدیل شود، بنابراین اگر آشنا به نظر می رسد، لطفا تمام تلاش خود را برای متوقف کردن آن انجام دهید!
خسته کننده است و لذت بردن از هر چیزی را تقریبا غیرممکن می کند.
تو لیاقت خیلی بیشتر از این را داری!
به آرامی، شروع به تصور کنید که همه چیز می تواند درست پیش برود. ذهنیتی ایجاد کنید که همه چیز را به طرز شگفت انگیزی به خوبی پیش می برد.
همانطور که در بالا پیشنهاد شد، در زندگی واقعی واقع بین باشید، اما اجازه دهید ذهن تان در رویاهای خود سرگردان شود و موفقیت های بی پایان را برای خود تصور کنید.
هرچه بیشتر بتوانید این سناریوهای باورنکردنی آینده را ایجاد کنید، ذهن شما بیشتر آنها را به عنوان یک احتمال می بیند.
ذهن خود را با این پتانسیل های مثبت تغذیه کنید و مغز خود را دوباره تنظیم کنید.
با تصور کردن خود به عنوان یک فرد توانا، شایسته و موفق، شروع به تقویت اعتماد به نفس خود خواهید کرد.
وقتی این کار را انجام می دهید، آن احساسات و آن تجربیات در زندگی شما شروع می شود، زیرا شما بسیار متقاعد می شوید که چنین خواهند شد.
ما می دانیم که ایجاد یک رابطه قابل اعتماد با هر کسی، خواه شریک، خواه دوست یا همکار، می تواند دشوار باشد.
بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از ما در تلاش برای اعتماد به خود هستیم.
با پیروی از این نکات، ما واقعا امیدواریم که راه هایی برای ایمان به خود و توانایی های خود بیابید.
آن را جعل کنید تا زمانی که آن را بسازید و به این توصیه عمل کنید، حتی اگر در ابتدا بسیار سخت باشد.
شما به زودی عادت های جدیدی برای خود ایجاد خواهید کرد، تقریبا بدون اینکه متوجه شوید، طرز فکر شما شروع به تغییر خواهد کرد.
خیلی زود، بهترین، محبت آمیز ترین و قابل اعتمادترین رابطه را با خود ایجاد خواهید کرد و در کل زندگی تان احساس بهتری برای آن خواهید داشت!
منبع:
aconsciousrethink
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه