تفکر باینری امروزه در همه جا وجود دارد. شما یا موافق یا مخالف چیزی هستید، محافظه کار یا لیبرال یا طرفدار آزادی سقط جنین یا مخالف آن. این لیست ادامه دارد، از مسائل اجتماعی گرفته تا ورزش های تیمی و تا جایی پیش می رود که همه چیز از کنترل خارج می شود. به هر حال، هنوز بحث های جاری بر سر پوشیدن ماسک یا مصرف واکسن برای محافظت در برابر کووید-19 وجود دارد.
در پایان، همه اینها به تمایل انسان به درگیر شدن در تفکر باینری مربوط می شود. دیدگاه صفر و صدی بدون داشتن هیچ حد وسطی، در جامعه ما نفوذ کرده و در نتیجه باعث بروز مشکلات زیادی شده است.
تفکر باینری چیست؟
تفکر باینری، طبق تعریف، تفکر دو طرف است و شما فقط می توانید یکی را انتخاب کنید. این طرز تفکر که به عنوان تفکر دوگانه نیز شناخته می شود، برای پردازش ایده ها و موقعیت های پیچیده برای ما ساده می شود. منطقه خاکستری در میان این مسائل پیچیده اغلب نادیده گرفته می شود یا مورد توجه قرار نمی گیرد.
تفکر باینری به ما کمک می کند تا احساس اطمینان کنیم. عدم قطعیت پیچیدگی می تواند ترسناک و اضطراب آور باشد، بنابراین جای تعجب نیست که مردم به فکر دوتایی می افتند، به ویژه در زمان های نامشخص مانند آنچه در حال حاضر تجربه می کنیم.
همانطور که باب یوهانسن می گوید، «مقوله ها ما را به سمت یقین سوق می دهند اما از وضوح دور می شوند».
فکر کردن به پیچیدگی جهان بسیار زیاد است، مخصوصاً وقتی به همه گیری جهانی، ناآرامی های نژادی و آینده بقای خانواده ام فکر می کنم. هیچ کس همه چیز را نمی فهمد. بنابراین، مغز ما برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم، از میانبر استفاده می کند و ما چیزها را بیش از حد به دسته های کلی ساده می کنیم و در نتیجه به تفکر باینری تبدیل می شویم.
مشکل تفکر باینری
مشکل تفکر باینری عدم دقت آن است. مناطق خاکستری همیشه وجود دارند و در هر موضوعی برجسته هستند. شاید فکر کردن به این یا آن، آنها یا ما، او یا دیگری باعث شود که ما احساس بهتری داشته باشیم، اما دنیا اینطور نیست.
وقتی درگیر تفکر باینری هستیم، درگیر فرضیات هستیم. همانطور که یوهانسن می گوید، «گیر کردن در افکار مقوله ای در واقع به هیچ وجه مستلزم تفکر نیست – شما فقط بدون اینکه فکر کنید تصور می کنید که تجربیات جدید در جعبه ها، سطل ها، برچسب ها، تعمیم ها و کلیشه های قدیمی شما جای می گیرند.»
تفکر دوتایی همچنین منجر به درگیری و جدایی می شود. وقتی در مورد دیگران با دسته بندی آنها در دسته های از پیش تعیین شده فرضیاتی می سازیم، در مورد آنها کنجکاو نیستیم و سعی نمی کنیم تفاوت هایی را که ممکن است ما را به هم نزدیک تر کند بررسی کنیم. چرا به خودتان زحمت می دهید که کسی را بشناسید، در حالی که تصویر واضحی از او دارید؟
این جاده خطرناکی است زیرا منجر به اظهارات نژادپرستانه یا ارتباط سطحی با افراد دیگر یا تفکر منفی نسبت به آنها می شود.
بنابراین، چگونه می توانیم به روشی دوتایی فکر نکنیم؟
7 راه برای جلوگیری از تفکر باینری
1. چیزهای جدید را امتحان کنید
اگر می خواهیم عادت بد تفکر باینری را ترک کنیم، باید به مکان های جدیدی برویم و چیزهای جدید را امتحان کنیم. زندگی پیچیده و نامرتب است، بنابراین وقتی بیرون می رویم و زندگی می کنیم، حداقل خود را در موقعیتی قرار می دهیم که با ایده ها و دیدگاه های جدید روبرو شویم.
در یک کلاس شرکت کنید، یک زبان بیاموزید، یک سرگرمی جدید پیدا کنید، سفر کنید یا فقط کارها را متفاوت از دیروز انجام دهید. بخشی از شکستن عادت قدیمی ما که متفکر باینری بودیم، تغییر تجربیات روزمره ماست.
2. با افراد جدید آشنا شوید
همین امر در مورد ملاقات با افراد جدید نیز صدق می کند. اگر همه افراد در فید رسانه های اجتماعی شما مانند شما به نظر می رسند و فکر می کنند، احتمالاً در یک حلقه بازخورد گیر کرده اید. شما یک اتاق پژواک ایجاد کرده اید که در آن همه با شما موافق هستند و احساس نمی کنید که به چالش کشیده شوید یا مجبور به فکر کردن در مورد ایده های خاص باشید.
با ملاقات با افراد جدید – افرادی از فرهنگ ها، نژادها، مذاهب و پیشینه های دیگر، از تفکر باینری خارج شوید اما فقط ملاقات با آنها کافی نیست. ما همچنین باید کنجکاو باشیم و دیدگاه های آنها را مرور کنیم.
3. کنجکاوی را پرورش دهید
حتی زمانی که با کسی موافق نیستید، مهم است که سوالات زیادی بپرسید و با حس کنجکاوی واقعی به هر تعامل نزدیک شوید.
من دوست دارم زمانی که با افراد جدیدی آشنا می شوم، بازی ای را انجام دهم که آن را «کارآگاه کنجکاو» می نامم. به جای اینکه در مورد خودم صحبت کنم، وانمود می کنم که وظیفه من این است که تا آنجا که می توانم در مورد آنها یاد بگیرم یا این یا من یک بازی به نام «خبرنگار سخت» بازی می کنم که در آن وانمود می کنم خبرنگاری هستم که سعی می کند در انتها بفهمد که چه چیزی باعث می شود این شخص مهم به نظر برسد. این به من کمک می کند که صادق باشم و نسبت به دیگران کنجکاو هستم به جای اینکه به مکالمه ها به عنوان فرصتی برای غر زدن درباره خودم نگاه کنم.
راه دیگر برای بررسی این موضوع این است که هر چه شما به شخص دیگری علاقه بیشتری داشته باشید، آن شخص نیز به شما علاقه بیشتری خواهد داشت. این به یک رابطه اجازه می دهد تا به چیزی شکوفا شود که به نوبه خود می تواند بر طرز تفکر شما تأثیر بگذارد.
4. با ذهن باز گوش دهید
کاهش سرعت نیز مهم است. واکنش های اولیه ما اغلب نمونه هایی از تفکر دوتایی است. ما تمایل داریم قبل از جمع آوری تمام اطلاعات مورد نیاز برای به دست آوردن وضوح واقعی، مفروضاتی داشته باشیم و قضاوت کنیم.
شکستن تفکر باینری برای کاهش سرعت واکنش شما است. قبل از نتیجه گیری سریع، مکث کنید و فکر کنید و اگر متوجه شدید که از نظر ذهنی چیزها را به دسته های گسترده ای تقسیم می کنید، جلوی خودتان را بگیرید، توقف کنید و سپس سعی کنید تصویر وسیع تری را ببینید.
خوب گوش کنید و به جای تلاش برای جمع کردن اطلاعات جدید در دسته بندی های محدودی که از قبل دارید، ذهن خود را باز نگه دارید. اجازه دهید اطلاعات جدید گیج کننده و پیچیده باشند به جای اینکه به طور منظم در دسته بندی های باینری که به آن ها عادت دارید قرار بگیرند.
5. ایجاد همدلی
برن براون می نویسد، «دیدگاه گرایی گوش دادن به حقیقت همان گونه که دیگران آن را تجربه می کنند و تصدیق آن به عنوان حقیقت است.» این بدان معناست که وقتی با آن افراد جدید ملاقات می کنید و آن چیزهای جدید را امتحان می کنید، باید به آن گوش دهید. حقیقت در تجربیات آنها به جای اینکه آنها را وادار کنید تا در مفروضات از پیش تعیین شده شما قرار بگیرند.
وقتی اذعان میکنیم که حقیقت یک نفر با حقیقت ما متفاوت است، ما مناطق خاکستری را به زندگی خود باز می گردانیم، به این معنا نیست که حقیقت ندارد.
این باعث ایجاد همدلی می شود. براون توضیح می دهد: «همدلی با شرم و قضاوت ناسازگار است. دور ماندن از قضاوت مستلزم درک است. ما تمایل به قضاوت در زمینه هایی داریم که خودمان در آنها آسیب پذیرترین نسبت به احساس شرمندگی هستیم.” همدلی واقعی به جای تعطیل شدن به دلیل احساس شرم یا قضاوت، از ارج نهادن به تجربیات و حقایق دیگران و گشودن به دیدگاه های متعدد ناشی می شود.
همه مردم یکسان فکر و احساس نمی کنند و این چیز خوبی است.
6. گرفتار اثر دانینگ-کروگر نشوید
اثر دانینگ-کروگر زمانی است که شما کمی در مورد یک موضوع می دانید و بنابراین نسبت به تخصص خود در آن موضوع بیش از حد مطمئن هستید. وقتی مردم چیزی در مورد موضوعی نمی دانند، به تخصص خود اعتماد کمی دارند. با این حال، به محض اینکه آنها یک ذره کوچک می دانند، اعتماد به نفس آنها افزایش می یابد.
سپس، هرچه افراد بیشتر یاد بگیرند، اعتماد به نفس کمتری پیدا می کنند زیرا متوجه می شوند که پیچیده تر از آن چیزی است که در ابتدا می دانستند. هنگامی که شخصی شروع به تبدیل شدن به یک متخصص در یک زمینه می کند، در نهایت اعتماد به نفس او دوباره شروع به افزایش تدریجی می کند.
اگر می خواهید از تفکر باینری اجتناب کنید، دانستن در مورد اثر دانینگ-کروگر مهم است. تلفن های هوشمند ما به ما امکان دسترسی به اصول اولیه هر موضوع را می دهند. این باعث میشود که ما نسبت به درک خود از بسیاری از چیزها بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشیم.
فروتن بمانید و قبل از اینکه در مورد اینکه چقدر متخصص هستید به خود ببالید و بیشتر بیاموزید. همچنین، تفکر باینری باید سرنخ خوبی برای شما باشد که به جای اینکه واقعاً در این زمینه متخصص باشید، فقط فرضیات و کلی گویی می کنید.
یکی از راه های مهار این تأثیر، کسب مهارت های تفکر انتقادی است.
7. عدم اطمینان را در آغوش بگیرید
در نهایت، اگر می خواهیم تفکر دوگانه خود را متوقف کنیم، باید هر روز به خود یادآوری کنیم که جهان پیچیده است و ما تقریباً به اندازه ای که گاهی فکر می کنیم نمی دانیم. اگرچه این ممکن است باعث اضطراب شود اما اگر می خواهید از نظر فکری رشد کنید، باید از آن استقبال کنید.
تفکر طیف کامل
به جای ایجاد فرضیات و تعمیم های گسترده، تفکر طیف کامل زمانی است که تفاوت های ظریف را بررسی می کنیم و مناطق خاکستری را کشف می کنیم.
اگر بخواهیم از یک تفکر باینری اجتناب کنیم، هدف ما این است. وقتی شروع به تعمیم ها و فرضیات گسترده می کنیم و فعالانه به دنبال پیچیدگی و منطقه خاکستری می گردیم، باید خودمان را متوقف کنیم. سرعت خود را کم کنید، بیشتر بیاموزید و اجازه دهید حقایق بیشتری نسبت به آنهایی که به آنها عادت کرده اید وجود داشته باشد. با پیچیدگی و عدم قطعیت بنشینید و اجازه دهید به جای اینکه بیش از حد به تخصص خود اطمینان داشته باشید، به شما انگیزه دهد که بیشتر بیاموزید.
راه های ساده برای جلوگیری از تفکر باینری
4 اقدام موثر
تفکر باینری این است که دو طرف را ببینید و فکر کنید که فقط می توانید یکی را انتخاب کنید.
ملاقات با افراد جدید و امتحان کردن چیزهای جدید می تواند به گسترش افق های شما کمک کند.
از اثر دانینگ-کروگر اجتناب کنید – زمانی که در مورد یک موضوع اطلاعات کمی دارید و بیش از حد به تخصص خود در آن موضوع اطمینان دارید.
درک کنید که جهان پیچیده است و ارزش کاوش در مناطق خاکستری را دارد.
حرف آخر
تفکر باینری، در حالی که برای بقای انسان مفید است، می تواند مضر باشد زیرا تجارب ما را محدود می کند.
برای تفکر طیف کامل، مطمئناً در چنین دنیایی از هم گسسته و تفرقه انگیز زندگی نمی کنیم، زیرا افراد بیشتری به جای اینکه یکدیگر را در دسته های از پیش تعیین شده دسته بندی کنند، با دیدگاه های متنوع یکدیگر درگیر می شوند. شروع به توسعه تفکر طیف کامل کنید و ذهن خودتان را به روی احتمالات بیشتری باز کنید.
منبع:
lifehack
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه