مدت هاست که بی اشتهایی به عنوان مشکل زنان در نظر گرفته می شود. در حالی که این درست است که از نظر تاریخی تخمین زده می شود که 90 تا 95 درصد از مبتلایان به بی اشتهایی عصبی زن بوده اند اما این اختلال در بین مردان نیز مدام شایع تر می شود. امروزه، حدود 1 درصد از کل زنان ساکن در ایالات متحده از بی اشتهایی عصبی رنج می برند که آن را به یکی از شایع ترین تشخیص های روانپزشکی در زنان جوان و همچنین یکی از کشنده ترین تشخیص ها تبدیل می کند.
به گفته دکتر سینتیا بولیک، مدیر مؤسس مرکز عالی اختلالات خوردن دانشگاه کارولینای شمالی، اختلالات خوردن و بی اشتهایی همچنین می تواند در بین زنان مسن شایع باشد. در واقع، 13 درصد از زنان بالای 50 سال حداقل از یک نوع اختلال خوردن رنج می برند.
تشخیص علائم بی اشتهایی همیشه آسان نیست زیرا بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات خوردن سعی می کنند در کنار افراد دیگر غذا بخورند اما پس از آن در زمان تنهایی خیلی کم می خورند یا اصلاً چیزی نمی خورند. هنگامی که رفتارهای مرتبط با بی اشتهایی برای خانواده و دوستان آشکار می شود، معمولاً شامل دروغ گفتن در مورد مصرف غذا، پیروی دقیق از آیین ها یا قوانین غذایی خاص که می تواند نشانه ای از ارتورکسیا باشد و اظهار نظرهای مکرر در مورد احساس “چاقی” یا عدم جذابیت می شود.
تصور می شود مداخله زودهنگام یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از عوارض ناشی از بی اشتهایی است که می تواند شامل ناباروری، آسیب به سیستم قلبی عروقی، ضعیف شدن استخوان ها (یا کاهش توده استخوانی) و در موارد شدید حتی منجر به مرگ شود. بین 5 تا 20 درصد از افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی به دلیل عوارض این اختلال می میرند، به این معنی که این بیماری یکی از بالاترین میزان مرگ و میر را در بین هر بیماری روانی دارد. در حالی که بی اشتهایی یک اختلال بسیار دشوار است که درمان دائمی آن بسیار سخت است (بسیاری از مبتلایان در طول زندگی خود بارها و بارها با علائم این اختلال دست و پنجه نرم می کنند)، امید بیشتری نسبت به قبل برای غلبه بر همه اختلالات خوردن وجود دارد. امروزه، طیف وسیعی از درمان های مؤثر، از جمله درمان طبیعی، گروه های حمایتی، مدیتیشن هدایت شده و سایر شیوه های ذهن و بدن و در برخی موارد داروها در دسترس هستند.
بی اشتهایی عصبی چیست؟
به گفته سازمان ملی اختلالات خوردن، بی اشتهایی عصبی یک نوع جدی، گاهی اوقات حتی تهدیدکننده زندگی است که با گرسنگی و کاهش وزن بیش از حد مشخص می شود. تعاریف دیگر از بی اشتهایی، مانند آنچه در فرهنگ لغت وبستر ارائه شده است، عبارتند از: «بیماری جسمی و عاطفی جدی که در آن ترس غیرطبیعی از چاق شدن منجر به عادات غذایی بسیار بد و کاهش وزن خطرناک می شود».
یکی از ویژگی های کلیدی بی اشتهایی عصبی، کم وزنی بسیار زیاد است. البته این بدان معنا نیست که همه افراد کم وزن به بی اشتهایی مبتلا هستند اما نمی توان بدون داشتن وزن بسیار کم، این اختلال را تشخیص داد. جنیفر توماس متخصص و نویسنده کتاب «تقریبا بی اشتها» توضیح می دهد: «تشخیص بی اشتهایی به وزن واقعی فرد (در مقایسه با «وزن ایده آل») بستگی دارد تا میزان کاهش وزن او.
در اینجا چند آمار نگران کننده از انجمن ملی بی اشتهایی عصبی و اختلالات مرتبط (ANAD) آورده شده است:
- از هر 5 مرگ ناشی از بی اشتهایی، 1 مورد خودکشی است.
- 50 تا 80 درصد از خطر بی اشتهایی و پرخوری عصبی ژنتیکی است.
- 33 تا 50 درصد از بیماران بی اشتهایی دارای یک اختلال خلقی مانند افسردگی هستند.
- حدود نیمی از بیماران بی اشتهایی دارای اختلالات اضطرابی از جمله اختلال وسواس فکری-اجباری و فوبیای اجتماعی هستند.
- حداقل 30 میلیون نفر در هر سن و جنس از یک اختلال خوردن در ایالات متحده رنج می برند.
- اختلالات خوردن بالاترین میزان مرگ و میر را در بین هر بیماری روانی دارد.
رابطه بین بی اشتهایی و سایر اختلالات خوردن
به گفته کارشناسان، رابطه نزدیکی بین بی اشتهایی عصبی و سایر اختلالات خوردن به رسمیت شناخته شده وجود دارد. این می تواند تشخیص و درمان درست بی اشتهایی را دشوار کند که یکی از دلایلی است که گفته می شود بهبودی از این اختلال بسیار سخت و درمان پیچیده است. امروزه دو نوع عمده بی اشتهایی وجود دارد که بیماران با آنها تشخیص داده می شوند: بی اشتهایی عصبی نوع پرخوری/ پاکسازی و بی اشتهایی عصبی محدود کننده.
- علائم بی اشتهایی در یک پیوستگی با غذا خوردن عادی قرار دارند: در انتهای طیف، افراد به روشی «عادی» (بیشتر متعادل) غذا می خورند که معمولاً در صورت داشتن وزن بدن سالم، نیازهای آنها را تامین می کند.
- افرادی که در آن سوی طیف قرار دارند به شیوه ای محدود یا غیر طبیعی غذا می خورند، بنابراین با بی اشتهایی عصبی یا سایر اختلالات خوردن رسمی شناخته شده (مانند اختلال پرخوری، پرخوری عصبی و غیره) یا ترکیبی از هر دو تشخیص داده می شود.
- کسانی که جایی در وسط طیف قرار می گیرند می توانند به روش های مختلف غذا بخورند. در حالی که افرادی که در “منطقه خاکستری” هستند به طور رسمی به عنوان مبتلا به اختلالات خوردن شناخته نمی شوند، آنها ممکن است به روشی بسیار متعادل یا متعادل غذا نخورند.
- به عنوان مثال، امروزه برای بسیاری از افرادی که برای حفظ وزن سالم تلاش می کنند، به طور مکرر «رژیم غذایی یویو» معمول است، گاهی اوقات بارها و بارها وزن کم و زیاد می کنند، یا برنامه های غذایی مختلف را در طول زندگی خود امتحان می کنند (گاهی اوقات غذای محدود می خورند). مسیر).
- هنگامی که این رفتارها شروع به ایجاد پیامدهای منفی برای سلامتی یا کاهش کیفیت زندگی می کنند، معمولاً یک اختلال خوردن تشخیص داده می شود.
در برخی موارد، رفتارهای مرتبط با بی اشتهایی می تواند منجر به دوره های پرخوری شود. برای بیماران بی اشتها غیرمعمول نیست که با اختلال پرخوری همراه با پاکسازی (مثلاً استفراغ، مصرف ملین ها یا ورزش بیش از حد) دست و پنجه نرم کنند، زیرا کم خوری می تواند باعث غریزه قوی برای پرخوری شود. این اغلب به عنوان “بی اشتهایی از نوع پرخوری/ پاکسازی” توصیف می شود که شامل پرخوری و یا رفتارهای پاکسازی همراه با دوره های محدودیت، همه در طول یک دوره سه ماهه است.
با این حال، همه افرادی که مبتلا به بی اشتهایی تشخیص داده می شوند، پرخوری و پاکسازی نمی کنند (یک ویژگی کلیدی اختلال خوردن پرخوری عصبی). کسانی که دارای “بی اشتهایی های نوع محدود کننده” هستند، به ندرت مقادیر زیادی غذا و کالری را یکجا مصرف می کنند، در عوض مصرف خود را به شدت محدود می کنند.
علائم و نشانه های رایج بی اشتهایی عصبی
علائم، رفتارها و علائم بی اشتهایی عصبی معمولاً عبارتند از:
- کاهش وزن شدید و عمدی یا تغییرات مکرر وزن. کسانی که اختلالات خوردن ندارند معمولاً وزن نسبتاً ثابتی دارند یا با افزایش سن به آرامی وزن اضافه می کنند اما تغییرات مکرر وزن که می تواند بسیار شدید باشد، علائم هشدار دهنده اختلال خوردن است.
- محدود کردن شدید تعداد کالری مصرفی و معمولاً انواع غذاهای مصرفی.
- ترس شدید از افزایش وزن یا “چاق شدن” که اغلب منجر به وسواس و اضطراب می شود.
- انجام رفتارهای غیرعادی و مداوم به منظور جلوگیری از افزایش وزن. تلاش برای پیروی از قوانین سفت و سخت غذایی در بین افراد بی اشتها رایج است. برای مثال، قوانین می توانند فقط شامل غذا خوردن در ساعات خاصی از روز، فقط خوردن تعداد بسیار کمی کالری در روز که بدن را در حالت گرسنگی قرار می دهد یا فقط خوردن تعداد محدودی از غذاهای «ایمن» را شامل شود. معمولاً شکستن این قوانین منجر به احساس گناه یا اضطراب شدید در مورد افزایش وزن می شود.
- عزت نفس پایین، به ویژه مربوط به تصویر بدن یا سایر جنبه های ظاهری.
- ناتوانی در درک پیامدهای اختلال خوردن، از جمله عدم تمایل به دریافت کمک یا اعتراف به مشکل (انکار شدت موقعیت).
- انکار گرسنگی، دروغ گفتن در مورد رفتارهای غذایی، امتناع از غذا خوردن در کنار افراد دیگر یا در موقعیت های اجتماعی، کناره گیری از موقعیت های اجتماعی عادی و ارائه بهانه های ثابت برای اجتناب از موقعیت های مرتبط با غذا.
- معمول است که بی اشتهایی با تمرین بیش از حد یا «اعتیاد به ورزش» همراه باشد که مقدار ناسالم ورزش بیش از حد و سفت و سخت است. ورزش به عنوان راهی برای “سوزاندن” کالری و جلوگیری از افزایش وزن در نظر گرفته می شود که به کاهش ترس و اضطراب کمک می کند.
- کناره گیری از دوستان و فعالیت های معمولی.
- اغلب اوقات علائم مرتبط با سایر بیماری های روانی نیز وجود دارد، از جمله علائم مربوط به افسردگی، اختلال بدشکلی بدن، سوء مصرف مواد یا مصرف داروهای تجویزی.
از آنجایی که بی اشتهایی باعث می شود فرد کالری کمتری نسبت به نیاز بدن برای عملکرد صحیح مصرف کند، در نتیجه مشکلات سلامتی بسیاری ایجاد می شود. عوارض جسمی و روانی مرتبط با بی اشتهایی، طبق گفته سازمان امید اختلال خوردن، می تواند شامل موارد زیر باشد:
- تغییرات قاعدگی، پریودهای نامنظم یا ناباروری. آمنوره یا عدم وجود غیرطبیعی قاعدگی برای سه دوره متوالی قاعدگی، در بین افراد مبتلا به بی اشتهایی شایع است. در میان زنان در سنین باروری، این امر می تواند باعث ناباروری یا مشکل در باردار شدن شود، علاوه بر این، خطر سقط جنین و عوارض دوران بارداری را افزایش می دهد.
- افسردگی، خستگی، کم انگیزگی و بی حالی.
- گوشه گیری و انزوای اجتماعی.
- اختلالات شناختی از جمله مه مغزی، سردرگمی و گاهی سرگیجه.
- تغییرات در ریتم قلب و فشار خون، از جمله تپش قلب، کاهش ضربان قلب و فشار خون پایین.
- کم خونی یا زمانی که تعداد گلبول های قرمز در بدن کم است.
- از دست دادن توده عضلانی، ضعف و گاهی اوقات درد یا درد.
- کاهش تراکم استخوان (پوکی استخوان). این به دلیل خشکی و شکننده بودن استخوان ها به دلیل مصرف کم مواد مغذی و کالری ایجاد می شود. این یک اثر جدی و گاهی غیرقابل برگشت سوء تغذیه است که می تواند در سنین پایین ایجاد شود و منجر به شکستگی یا سایر عوارض شود.
- خشکی پوست و گاهی اوقات پوسته پوسته شدن یا تغییر رنگ پوست (از جمله ظاهر بسیار رنگ پریده، بیمار یا خسته).
- رشد لانوگو که موهای نرم و ظریفی است که به طور غیر طبیعی روی صورت و بدن رشد می کند. برخی معتقدند که این روشی است که بدن در تلاش برای حفظ دمای داخلی بدن نزدیک به نرمال است.
- اغلب احساس سرما می کنید، به خصوص در انگشتان پا، انگشتان دست و اندام ها.
- نازک شدن مو زیرا مصرف کم کالری مواد مغذی کافی برای حمایت از رشد موی سالم را فراهم نمی کند.
- در میان زنان جوان (بین 15 تا 24 سال) که از بی اشتهایی عصبی رنج می برند، میزان مرگ و میر مرتبط با این بیماری 12 برابر بیشتر از میزان مرگ و میر سایر علل مرگ و میر است.
علل و عوامل خطر مرتبط با بی اشتهایی عصبی
در ایالات متحده، تقریباً 20 میلیون زن و 10 میلیون مرد در دوره ای از زندگی خود از یک اختلال مهم خوردن از نظر بالینی رنج می برند، از جمله بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری یا اختلال خوردنی که به طور دیگری مشخص نشده است.
بی اشتهایی بیشتر در میان زنان تحصیل کرده، سفیدپوست غیر اسپانیایی، جوان تا میانسال دیده می شود. میزان بروز موارد جدید اختلالات خوردن از سال 1950 افزایش یافته است و شیوع بی اشتهایی (به ویژه در بین نوجوانان و جوانان) همچنان رو به افزایش است. مقاله ای که در مجله روان پزشکی هند منتشر شد، بیان می کند: «اختلالات خوردن در فرهنگ غربی که غذا به وفور یافت می شود و جذابیت زنانه با لاغری برابری می کند، بیشترین شیوع را دارد».
به طور کلی، اعتقاد بر این است که اختلالات خوردن به دلیل یک چیز واحد نیست، بلکه به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف است که همپوشانی دارد. این موارد می تواند شامل حساسیت ژنتیکی، تربیت فردی، تأثیر رسانه ها، فشار یا قلدری از طرف همسالان یا خانواده، اختلالات روانی همزیستی، سابقه تحریف بدن و استفاده از داروها و موادی که عملکرد شناختی را تضعیف می کند، باشد. تحقیقات همچنین نشان می دهد که عوامل عصبی-بیولوژیکی – مانند عملکرد نادرست سروتونین در مغز، ویژگی های شخصیتی و تجربیات آسیب زای زندگی – همگی می توانند عوامل مرتبط با ایجاد اختلالات خوردن باشند.
رژیم گرفتن برای چندین سال یکی دیگر از عوامل خطرساز مهم است. انجمن ملی اختلالات خوردن بیان می کند که حدود 35 درصد از «رژیم های معمولی» به رژیم غذایی پاتولوژیک پیشرفت می کنند و تا 25 درصد به اختلالات خوردن با سندرم جزئی یا کامل، از جمله بی اشتهایی، پیشرفت می کنند.
کسانی که به نظر می رسد در معرض بالاترین خطر ابتلا به بی اشتهایی هستند عبارتند از:
- هر کسی که سابقه رژیم غذایی مکرر یا اختلال خوردن دیگری داشته باشد. رژیم غذایی طولانی مدت، رژیم گرفتن از سنین پایین و رژیم یویو می تواند منجر به ترس شدید از افزایش وزن شود. همانطور که در بالا ذکر شد، اختلال بدشکلی بدن، پرخوری، پرخوری عصبی و بی اشتهایی همگی می توانند همزمان وجود داشته باشند. استفاده از “رفتارهای پاکسازی” مرتبط با پرخوری عصبی، مانند استفاده از ملین ها یا استفراغ، می تواند به احتباس آب و میل به غذا کمک کند که باعث ایجاد اضطراب در تصویر بدن می شود.
- مبتلایان به سایر بیماری های روانپزشکی، از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال وسواس فکری جبری.
- کسانی که سابقه خانوادگی بی اشتهایی یا سایر اختلالات خوردن دارند.
- نوجوانان بیشترین احتمال ابتلا به اختلالات خوردن را دارند اما آنهایی که میانسال هستند نیز از این مشکل رنج می برند.
- افرادی که تمایل به داشتن شخصیت های بسیار با انگیزه، جاه طلب، سفت و سخت، کنترل کننده، انعطاف ناپذیر و انتقادی دارند.
- هرکسی که آزار جنسی، آزار جسمی، ضربه ای را تجربه کرده یا از اختلال استرس پس از سانحه رنج می برد. این به این دلیل است که چگونه استرس مزمن یا رویدادهای عاطفی آسیب زا به کاهش ارزش خود، کناره گیری اجتماعی، افسردگی، شرم، ناامنی، نوسانات خلقی و مشکل در ارتباط با دیگران کمک می کند.
- کسانی که مشکلات سوء مصرف مواد، از جمله الکل، ماری جوانا یا سایر داروهای غیرقانونی دارند. مطالعات نشان داده است که اختلالات سوء مصرف الکل و سایر مواد در افراد مبتلا به اختلالات خوردن چهار برابر بیشتر از افراد عادی است.
- افرادی که در گذشته از “داروهای کاهش وزن”، گیاهان دارویی، ملین ها، چای یا داروها سوء استفاده کرده اند.
- هر کسی که تا سن 13 سالگی یک دوره روان پریشی را تجربه کرده باشد.
درمان مرسوم بی اشتهایی و اختلالات خوردن
اگرچه بسیاری از بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی با گذشت زمان بهبود می یابند اما بر اساس مطالعات، بخش قابل توجهی از آنها همچنان با اختلالات تصویر بدن، اختلال در غذا خوردن و سایر مشکلات روانپزشکی مواجه هستند. کسانی که به طور کامل بهبود می یابند، کسانی هستند که درمان زودهنگام دریافت می کنند، حمایت مستمر دریافت می کنند، مراقبت از خود عاطفی را از طریق کارهایی مانند مدیتیشن و سایر روش های مدیریت استرس انجام می دهند و هنگامی که علائم دوباره ظاهر می شوند، درباره آن صحبت می کنند.
برای تشخیص بی اشتهایی عصبی، پزشک ارزیابی علائم اختلال خوردن را با هدف شناسایی علائم و رفتارهای کلیدی انجام می دهد. پزشک از بیمار ممکن است در مورد هر گونه سابقه خانوادگی در مورد اختلالات خوردن و سایر اختلالات روانپزشکی، اختلالات مصرف الکل و سایر مواد، چاقی، تعاملات خانوادگی در رابطه با اختلال بیمار، نگرش خانواده نسبت به غذا خوردن، ورزش و نگرش فعلی بیمار نسبت به خود سؤال کند. ظاهر او درمان بی اشتهایی معمولاً از طریق ترکیبی از روش ها است، از جمله:
- روان درمانی یا مشاوره روانشناسی. درمان شناختی رفتاری (که در ادامه بیشتر توضیح داده شده است) در حال حاضر به عنوان یکی از مؤثرترین درمان های مورد استفاده برای بهبودی طولانی مدت در نظر گرفته می شود.
- از یک متخصص تغذیه کمک بگیرید تا الگوهای غذایی سالم تری ایجاد کنید که کالری و مواد مغذی کافی را فراهم کند. برنامه ریزی مجدد برای تغذیه، برنامه های تغذیه و بازیابی وزن بخش های حیاتی فرآیند تثبیت پزشکی هستند.
- گاهی اوقات استفاده از داروها، از جمله داروهای ضد اضطراب یا داروهای ضد افسردگی، مانند مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (فلوکستین یا سیتالوپرام). اینها معمولاً طولانی مدت استفاده نمی شوند اما می توانند برای برخی از بیماران در مراحل اولیه غلبه بر این اختلال، زمانی که سطح اضطراب بالا است، مفید باشد. با این حال، استفاده طولانی مدت از داروهای روانگردان می تواند اثرات منفی داشته باشد.
- نظارتی که توسط تیمی از پزشکان انجام می شود، گاهی اوقات در طول اقامت اولیه در بیمارستان یا دوره توانبخشی. پزشکان معمولاً بیمار را برای نظارت بر عوارض جانبی مرتبط با بی اشتهایی، از جمله مشکلات قلبی، عدم تعادل الکترولیت ها، ضعف، اختلالات شناختی و موارد دیگر غربالگری می کنند. پزشک از بیمار همچنین معمولاً در مورد هر رژیم ورزشی بیش از حدی که انجام شده است، به همراه پرس و جو در مورد رفتارهای پاکسازی، از جمله استفراغ بعد از غذا خوردن، استفاده نادرست از ملین ها، مصرف داروهای کمکی یا قرص های رژیمی یا استفاده از دیورتیک ها یا تنقیه سؤال می کند.
5 درمان طبیعی برای بی اشتهایی عصبی
1. درمان شناختی رفتاری
به گفته متخصصان کلینیک مایو، «بی اشتهایی واقعاً مربوط به غذا نیست. این یک روش ناسالم برای مقابله با مشکلات عاطفی است. هنگامی که شما بی اشتهایی دارید، اغلب لاغری را با عزت نفس یکی می دانید. درمان شناختی رفتاری (یا CBT) راهی است که افراد مبتلا به بی اشتهایی می توانند شروع به کشف الگوهای فکری مرتبط با ارزش خود پایین و وسواس در مورد نیاز به کنترل، لاغری و ظاهر “جذاب” برای دیگران کنند.
CBT نوعی «گفتگو درمانی» است که بر تغییر افکار منفی همراه با الگوهای رفتاری که در حفظ آسیب شناسی خوردن نقش دارند، تمرکز دارد. مطالعات نشان داده اند که CBT به طور قابل توجهی خطر عود را کاهش می دهد و احتمال نتایج خوب در بهبودی را در مقایسه با مشاوره تغذیه بر اساس آموزش تغذیه و تبادل غذا به تنهایی افزایش می دهد. در میان بیمارانی که CBT دریافت می کنند، برخی نیز داروهای ضد افسردگی برای کمک به بهبود شانس غلبه بر این اختلال دریافت می کنند. انواع دیگر درمان های مورد استفاده برای درمان اختلالات خوردن می تواند شامل خانواده درمانی، درمان تحلیلی شناختی و درمان روانی اجتماعی باشد. مطالعه فوریه 2018 شامل 22 بیمار بستری در بیمارستان با بی اشتهایی عصبی نشان داد که یک برنامه رفتاری عادات مرتبط با بی اشتهایی را بیش از روان درمانی تغییر داده است.
2. کمک از یک متخصص تغذیه یا درمانگر
یک متخصص تغذیه و یا درمانگر می تواند با ارائه راهنمایی و حمایت در خوردن یک رژیم غذایی متعادل و شفابخش که شامل انرژی کافی (کالری) و مواد مغذی خاص به منظور رفع نیازهای بدن و جلوگیری از بدتر شدن علائم است، به فردی که با بی اشتهایی دست و پنجه نرم می کند، کمک کند. کالری مورد نیاز دقیق و برنامه های غذایی به وضعیت خاص سلامت بیمار، تمایل به تغییر رژیم غذایی و علائم بستگی دارد.
در برخی موارد، مراقبت های بیمارستانی برای درمان عوارض موجود و جلوگیری از مشکلات جدی سلامتی مانند غش، نارسایی قلبی و غیره ضروری است. این درمان ها می تواند شامل برنامه های بستری، بستری جزئی، مراقبت های سرپایی و یا اقامتگاهی در یک واحد تخصصی اختلالات خوردن یا اقامت در نوع دیگری از مرکز توانبخشی باشد. در طول اقامت، اگر بیمار تمایلی به خوردن غذای کافی نداشته باشد، ممکن است نیاز به تغذیه اجباری داشته باشد و با حمایت مشاور با انواع غذاها آشنا می شود. بیماران همچنین برای بررسی بهبود نشانگرهای سلامت، رفتارهای غذایی و مهارت های مقابله ای تحت نظر قرار می گیرند.
3. حمایت از خانواده و دوستان
حمایت خانواده و دوستان بیمار می تواند در غلبه بر این اختلال بسیار مفید باشد. اگر بیمار از یک مرکز بستری به خانه برگردد، اعضای خانواده معمولاً آماده می شوند تا زمان غذا و نوسانات عاطفی را به روشی کاربردی و مفید مدیریت کنند.
برخی از راه هایی که اعضای خانواده و دوستان می توانند به شما کمک کنند عبارتند از شناسایی محدودیت ها در پویایی و ساختار خانواده و یادگیری تعاملات سالم، راه های رسیدگی به اختلافات، درمان سوء مصرف مواد و پایان دادن به هرگونه سوء استفاده فیزیکی یا آسیب. خانواده یا دوستان نزدیک نیز به بیمار کمک می کنند صمیمیت و اعتماد را با دیگران بازسازی کند، می توانند به بهبود عزت نفس کمک کنند، وابستگی متقابل و مهارت های ارتباطی را آموزش دهند، محدودیت های مناسبی را تعیین کنند، بازخورد مفیدی ارائه دهند و برای ارائه شفقت، همدلی و احساس در زمان های سخت نزدیک او هستند.
رویکرد Maudsley درمان مبتنی بر خانواده برای بی اشتهایی عصبی نوجوانان است و برخلاف درمان گران قیمت بستری، کم هزینه تر است اما درمان سرپایی فشرده است که در آن والدین نقش آفرینی می کنند.
نقش مثبت برای انجام موارد زیر:
- وزن کودک خود را به سطح نرمال برگردانند.
- کنترل غذا خوردن را به کودک بدهند.
- از طریق گفتگوهای عمیق، رشد عادی نوجوان را تشویق کنند.
4. پیوستن به یک گروه پشتیبانی مداوم
در طول بهبودی، بسیاری از بیماران تصمیم می گیرند که به صورت آنلاین یا حضوری به یک گروه پشتیبانی بپیوندند تا احساس کنند درک شده اند و تنها نیستند. صحبت با دیگرانی که بر این اختلال غلبه کرده اند می تواند برای تقویت بهبودی و امید بسیار ارزشمند باشد.
کارشناسان توصیه می کنند ابتدا از یک درمانگر و پزشک حرفه ای حمایت کنید و سپس با همسالان خود تماس بگیرید. اعتقاد بر این است که به اشتراک گذاشتن احساس آسیب پذیری و ارتباط، در حالی که از افرادی که تجربه مشابهی دارند، تشویق می شود، یکی از ارزشمندترین، ارزان ترین، ایمن ترین و خوشحال کننده ترین کارهایی است که یک فرد می تواند در طول بهبودی انجام دهد.
5. افزایش ارزش خود از طریق راه های دیگر
راه های موثر دیگر برای کاهش استرس، ایجاد اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران عبارتند از:
- به طور منظم هر روز کاری خلاقانه و سرگرم کننده انجام دهید، مانند یک سرگرمی یا کار هنری.
- مدیتیشن را در یک محیط گروهی، یوگا، تای چی یا سایر تمرینات ذهن و بدن امتحان کنید.
- تمایل برای آزمایش فعالیت های جدید، پیوستن به یک تیم یا داوطلب شدن.
- نوشتن. این می تواند شامل تهیه «فهرست ارزش ها» از ویژگی هایی باشد که فراتر از ظاهر برای سلامتی مهم هستند.
- گذراندن زمان بیشتری در طبیعت از جمله پیاده روی، شنا یا هایکینگ.
- ورزش منظم به روشی سالم (اول از پزشک اجازه بگیرید).
- تمرین تکنیک های تنفس عمیق و کشش برای کاهش استرس بدن.
- تمرین دعا و سایر اشکال معنویت یا مراقبه که می تواند حس پیوند و هدف را افزایش دهد.
- تقویت روابط با افراد حامی (مطالعات نشان می دهد که روابط ما یکی از چیزهایی است که ما را خوشحال می کند).
اقدامات احتیاطی هنگام درمان بی اشتهایی
در حالی که جستجوی کمک برای بی اشتهایی یا سایر اختلالات خوردن می تواند طاقت فرسا باشد، در برخی موارد بسیار مهم است. بی اشتهایی می تواند کشنده باشد و حتی اگر اینطور نباشد، می تواند به مشکلات طولانی مدت در مورد پیامدهای سلامتی کمک کند. دریافت ارزیابی های پزشکی مناسب، کمک و تاییدیه بیمه مواردی هستند که باید در هنگام جستجو در نظر گرفته شوند. به دنبال پزشک و درمانگری باشید که با کار کردن با بیماران مبتلا به اختلالات خوردن آشنا باشد.
بسیاری از منابع آنلاین برای کمک به شما در کشف گزینه ها و یافتن درمان مناسب در دسترس هستند. اگر مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید، نگرانی های خود را به یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده یا پزشک خود بگویید که می تواند یک ارزیابی پزشکی یا هر آزمایش آزمایشگاهی خاص مورد نیاز را انجام دهد. قبل از اینکه درمان را به طور کلی رد کنید، چندین گزینه مختلف را در نظر بگیرید که می توانند با نیازهای شما مطابقت داشته باشند بدون اینکه شما را از زندگی روزمره و تعهدات خود دور کنند.
کلام آخر
بی اشتهایی عصبی یک اختلال خوردن عاطفی است که با گرسنگی به خود یا تمایل وسواسی به کاهش وزن با امتناع از خوردن کالری کافی مشخص می شود.
علائم و نشانه های بی اشتهایی شامل کاهش وزن شدید، دروغ گفتن در مورد مصرف غذا، پیروی از قوانین سفت و سخت در مورد مصرف غذا، کناره گیری اجتماعی و ورزش شدید است. عوارض ناشی از بی اشتهایی می تواند شامل آمنوره (از دست دادن پریود)، ناباروری، کاهش توده استخوانی، تغییرات شناختی، خشکی پوست و مو و مشکلات قلبی باشد.
راه های طبیعی برای کمک به افراد مبتلا به بی اشتهایی برای غلبه بر وضعیت خود عبارتند از درمان شناختی رفتاری، حمایت اجتماعی، تحت نظر گرفتن پزشک، کاهش استرس، افزایش مهارت های مقابله ای و ملاقات با یک متخصص تغذیه برای راهنمایی.
منبع:
draxe
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه