علم تجربهی خروج روح از بدن
اصطلاح “خروج روح از بدن” (OBE) برای نخستین توسط جورج ان.ام. تایرل در سال ۱۹۴۳ در کتاب او به نام “ظهور” به کار بردهشد. این اصطلاح در اصل دربارهی فعالیت روح، خارج از بدن است و میتواند در زمان خوابیدن، تجربیات روانگردانی، محرومیت حسی، فرافکنی اثیری آگاهانه یا تجربیات نزدیک به مرگ رخ بدهد.
محققان اولیه، سلیا گرین و رابرت مونروئه این اصطلاح را به عنوان جایگزینی برای عبارت “باور-محوری” استفاده کردند. مطابق با مطالعات ۱۰% از جمعیت انسانها تجربهی خروج روح از بدن داشتهاند، اما در اغلب موارد اگر کسی یک بار این تجربه را داشته باشد، چند بار دیگر نیز آن را تجربه خواهدکرد.
در تاریخ، بزرگانی چون توماس ادیسون و سالوادور دالی در فرآیند خلق و ابداع از تجربهی خروج روح از بدن استفاده کردهاند.
چند روش مستند وجود داشتهاند که توسط آنها شخص میتوانست خروج روح از بدن را تجربهکند. مثلا ضربانهای دوگوشی در فرکانس ۴ هرتز از سوی موسسهی مورنوئه موثر دیده شدهاند. بعضی از محققان دیگر استفاده از این روش را همراه با روشهای دیگر به عنوان شیوهای برای القا یا تلقین پشتیبانی میکنند.
همچنین، تحریک مغز از طریق مغناطیس، به طور مستقیم، یا تحریک الکتریکی برای رسیدن به این حالتها استفاده شدهاست.
شاید سادهترین راه لذت بردن از خروج روح از بدن برای شخص غیرمتخصص، استفاده از محرومیت حسی، تعلیم خواب یا روشهای متافیزیکی مطرح شده در این وبگاه یا وبگاههای دیگرِ فعال در زمینهی روح و روان باشد.
علم به واسطهی آزمایشهای اخیر، به فهم بیشتری در زمینهی تجربیاتِ خارج از بدن رسیدهاست و به پدیدهای اعتبار میدهد که قبلا به حوزهی عالم غیرمادی تعلق داشت.
به نظر میرسد که تجربهی خروج روح از بدن نهایتا وارد یک آگاهی عمومی شدهاست.
منبع : سایت بازده
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه