گزارش آمار مبتلایان به آلزایمر در سال ۲۰۱۵ حاکی از آن است که نزدیک به ۴۴ میلیون نفر در سرتاسر جهان به این بیماری مبتلا هستند درحالی که از هر چهار نفر مبتلا، تنها بیماری یکی از آنها به درستی تشخیص داده میشود.
براساس گزارش CNN، آمارها نشان ميدهند كشورهاي اروپاي غربي بالاترين ميزان ابتلا به اين بيماري را دارند و آمريكاي شمالي از نظر تعداد مبتلايان دومين رتبه را در جهان دارد، به حدي كه در هر 68 ثانيه يك آمريكايي به آلزايمرمبتلا ميشود. انتظار ميرود تا سال 2050 تعداد مبتلايان به اين بيماري سه برابر شود.
اين بيماري در كشورهاي اروپايي و آمريكا كه بالاترين آمار ابتلا را دارند، يكي از 10 دليل اصلي مرگ انسانها به شمار ميرود بيماري كه قابل پيشگيري،درمان و يا مهار شدن نيست.
با اينهمه متخصصان معتقدند تشخيص زودهنگام براي كمك به بهبود زندگي روزمره بيماران بسيار حياتي است. اين بيماري بسيار موذي است و در شرايطي كه هيچ نشانه خاصي وجود ندارد،اين احتمال هست كه بيماري درحال پيشرفت باشد. از اين رو شناسايي زودهنگام مبتلايان ميتواند فرصت بهتري براي آغاز زودهنگام درمان فراهم آورد زيرا به نظر ميآيد درمان زودهنگام اثرگذاري بهتري بر مبتلايان دارد.
با اينهمه اگرچه تشخيص زودهنگام ميتواند منجر به اثرگذاري بهتر بر روند درمان شود، بررسيهايي كه از تستهاي آنلاين تشخيص آلزايمر انجام گرفته نشان ميدهد اين تستها از دقت پاييني برخوردارند و اعتبار علمي ندارند. به گفته جولي روبيلارد محققي كه به تازگي اين گزارش را در كنفرانس بينالمللي انجمن آلزايمر ارائه كرده، رفتارهاي خودتشخيصي از محبوبيت بالايي برخوردارند زيرا به صورت رايگان و در قالب تستهاي مختلف قابل دسترس هستند اما حقيقت اين است كه اين تستها قابل استناد نبوده و از اعتبار علمي برخوردار نيستند و به جاي آنكه كارامد باشند،به شدت مخرب و نامناسب هستند.
اين درحالي است كه تشخيص نادرست آلزايمر براي بيماران خسارات مالي فراواني در پي خواهدداشت، مبلغي درحدود 14 هزار دلار در سال براي هر بيمار.
اما درصورتي كه تشخيص زودهنگام درست و بر مبناي علمي صورت گيرد،ميتواند از نظر مالي بسيار به نفع بيمار و خانوادهاش تمام شود. از اين رو انجمن بينالمللي آلزايمر 10 نشانه مهم كه از ابتلا به اين بيماري خبر ميدهند را معرفي كردهاست كه در صورت مشاهده در افراد ميتوان آنها را براي معاينه دقيقتر به پزشك معرفي كرد:
1- تغييرات شديد در حافظه كه منجر به مختل شدن زندگي روزمره شود.
2- دشواري در برنامهريزي يا حل كردن مشكلات.
3- دشواري در انجام وظايف روزمره در خانه،محل كار و يا در اوقات فراغت.
4-گنگي و گيجي درباره زمان و مكان.
5- دشواري در درك تصاوير و ارتباطات فضايي اجسام با يكديگر.
6- بروز مشكلي جديد در بيان و يا نوشتن واژهها.
7- جابهجا كردن اجسام و ناتواني در به يادآوردن مكان جديد آنها.
8- كاهش توانايي يا ناتواني در قضاوت كردن.
9- دوري كردن از كار يا فعاليتهاي اجتماعي.
10- تغيير در حالات روحي و يا شخصيت.
اهميت تشخيص زودهنگام اين بيماري شايد در قالب واژهها نگنجد،همينبس كه آگاهي به موقع از وجود اين بيماري ميتواند به معني سالهاي سال زندگي بيشتر و حافظه شفافتر براي بيمار باشد.
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه