بسیاری می گویند “آنچه نمی دانید نمی تواند به شما آسیب برساند” اما وقتی چیزها به ذهن شما خطور می کنند، این گفته نمی تواند حقیقت داشته باشد. آنچه شما در مورد ذهن خود نمی دانید اینکه چه چیزی آن را اداره می کند و چگونه زندگی شما را هدایت می کند، قطعاً می تواند به شما آسیب برساند احتمالاً بیش از هر چیز، به ویژه هنگامی که صحبت از زندگی ارادی می شود.
من به عنوان یک درمانگر و فردی که سابقاً مبتلا به اضطراب اجتماعی بودم، دقیقاً می دانم که شروع به زندگی با نیت و بازپس گرفتن زندگی خود، چقدر مهم است و چقدر می تواند زندگی را تغییر دهد.
من می خواهم 10 واقعیت حیاتی را که به شما کمک می کند ذهن خود را درک کنید تا بتوانید خودخواسته زندگی کنید که واقعاً به معنای زندگی با شرایط درست و طبق عقاید و ارزش هایی است که در طولانی مدت بهترین خدمت به شما را دارند.
1. ذهن و مغز شما دو چیز متفاوت هستند
“من فکر میکنم پس هستم.” –رنه دکارت
رنه دکارت قرن ها پیش بین ذهن – ذات تفکر – و مغز تفاوت قائل شد و از آن زمان این بحث بین دانشمندان در سطح جهانی مطرح بوده است.
آنچه ما درست می دانیم این است که اگر بخواهید به ذهن و مغز خود اشاره کنید، به همان چیز اشاره می کنید، درست است؟
شما همچنین می توانید با یک مغز مرده باشید اما بدون ذهن خود نمی توانید زنده باشید. شما شعور خود هستید و گرچه دانشمندان هنوز محدودیت های آن را اثبات نکرده اند ولی ما می دانیم که این بسیار قدرتمند است. به گفته دانشمندان:
طبق استدلال کلاسیک، مغز ماده فیزیکی است و ذهن محصول آگاهانه فرآیند نورون ها است اما شواهد فزاینده نشان می دهد که ذهن فراتر از عملکرد فیزیکی مغز شماست.
آگاهی از این واقعیت که ذهن شما چیزی است که توسط مغز محدود نمی شود و ظرفی برای چیزی بسیار بزرگتر و قدرتمندتر است، اولین قدم برای دستیابی به آگاهی بالاتر است. زندگی عمدی مستلزم کسب چنین آگاهی بالاتری است.
اقدام اساسی: هوشیاری خود را مسلم نپندارید و هر آنچه را درست می دانید زیر سوال ببرید.
2. ذهن شما می تواند از نظر جسمی مغز شما را تغییر دهد
“زمان آن فرا رسیده است که علم با پیامدهای جدی این واقعیت روبرو شود که فعالیت ذهنی اراده شده می تواند عملکرد مغز را به وضوح و به طور سیستماتیک تغییر دهد.” جفری شوارتز، ذهن و مغز
این معنای ذهن بر ماده است: ذهن ما می تواند وضعیت جسمانی ما را کنترل کرده و بر آن تأثیر بگذارد و عملکرد مغز ما را تغییر دهد. در Google جستجو کنید و شواهدی از سراسر جهان پیدا کنید که نشان می دهد افرادی خودشان را شفا می دهند، پزشکان را شگفت زده می کنند و واقعیت های آنها را با افکار متمرکز و اراده شکل می دهند.
من شخصاً قدرت تغییر ترس ریشه دار از سخنرانی و تعامل اجتماعی را تجربه کرده ام. آنچه که زمانی یک تصور جدی متحجر کننده بود، جایی که حتی یک فکر پاسخ “مبارزه یا گریز” را فرا می گرفت، اکنون چیزی است که از آن لذت می برم.
خاطرات دردناک را مرور کردم تا زمانی که دیگر دردناک نباشند. من اعتقاداتی را که در این باره داشتم عقلانی کردم و به خودم گفتم چقدر دوست دارم سخنرانی در جمع را دوست داشته باشم. من به ذهنم تصاویر جدیدی دادم تا ببینم و ثابت کردم که اگر واقعاً خودتان بخواهید تغییر می کنید. این قسمت مهمی از زندگی ارادی است.
من جلوی 60 نفر بلند شدم و یک تمرین انجام دادم و من واقعاً لذت بردم. این به من فهماند که دستیابی به اهداف شما علی رغم آنچه بسیاری از مردم معتقدند کاملاً امکان پذیر است.
اقدام اساسی: به چیزی فکر کنید که دوست دارید در زندگی تغییر دهید. آیا رفتاری است که آرزو می کنید نداشته باشید یا اعتقادی مانع شما می شود؟ نوشتن یک روش عالی برای مرتب کردن همه این موارد است و پس از شناسایی آنها، به خواندن ادامه دهید.
3. ذهن شما تفاوت بین واقعی یا خیالی را نمی داند
در حال حاضر، من می خواهم شما تصور کنید که یک تکه لیمو را برش می دهید. همین الان آن لیموی تازه و آبدار را در ذهن خود ببینید.
آن را بو کنید و توجه کنید که کاملاً آبدار است. وقتی برش می خورد، آب اسیدی آن در حال چکه کردن است. حال، خود را در حال گاز گرفتن مستقیم آن تصویر کنید. چشمان خود را ببندید و تصور کنید که آب اسیدی و تازه در دهان شما نفوذ می کند.
ترشح بزاق را تجربه کردید؟
این یک نمایش ساده اما موثر از این واقعیت است که افکار شما می توانند واکنش های جسمی ایجاد کنند زیرا ذهن شما فکر می کند که شما در واقع یک لیمو خورده اید.
حال، در مورد فاجعه بار کردن موقعیت ها، دائماً زنده ماندن از حوادث منفی یا تصویرگری از بدترین اتفاقات، فکر کنید که ذهن شما چه می کند. طبق گفته دکتر دیسپنزا ذهن شما تفاوت را نمی داند.
احساس می کند که در واقع اتفاق می افتد بنابراین بدن شما همان واکنش را نشان می دهد. به این ترتیب فرسودگی، خستگی آدرنال از مقدار زیاد کورتیزول و حالت مداوم جنگ یا فرار به دست می آید.
“اگر می خواهید رویای بزرگ داشته باشید، باید با جزئیات بسیار خواب ببینید.” –میک تاملین
وقتی تجسم می کنید جاهایی که می خواهید باشید، احساسی که دارید، سخنرانی که باید ارائه دهید یا مکالمه ای که می خواهید با یک دیدگاه مثبت انجام دهید، بدن و ذهن شما مانند این اتفاق عمل می کند. بعداً می توان کاری را انجام داد که وقتی زمانش فرا می رسد از نظر ذهنی تمرین کنید.
اقدام اساسی: آنچه را که می خواهید تصویری کنید، اغلب آن را ببینید و با جزئیات کامل مشاهده کنید.
4. ذهن شما همیشه نمی داند بهترین چیست
وقتی بر اضطراب اجتماعی غلبه کردم، با افکاری متناقض روبرو شدم. مسئله این بود که آنچه می خواستم انجام دهم و آنچه ذهن من فکر می کرد لازم است انجام شود دو چیز متفاوت بود.
من می خواستم با مردم تعامل داشته باشم و راحت صحبت کنم و به صورت گروهی صحبت کنم اما ذهنم سعی می کرد مرا از آنچه تصور می کند یک تجربه دردناک است دور نگه دارد. این به این دلیل است که وقتی در کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم برای من دردناک بود، بنابراین بدن من وارد جنگ یا پرواز می شود و باعث اضطراب شدید من می شود تا بتوانم از این شرایط فرار کنم.
اعتقادات من افکار من را راهنمایی می کند، بنابراین افکار من اقدامات من را هدایت می کند و اعمال من مرا تبدیل به یک فرد خجالتی می کند که در سخنرانی عمومی مهارت ندارد.
وظیفه ذهن شما این است که شما را از آسیب و درد دور نگه دارد اما گاهی اوقات باعث می شود از کارهایی که واقعا می خواهید انجام دهید برای اینکه “ایمن” باشید، اجتناب کنید. زندگی ارادی به معنای 100٪ بی خطربودن نیست. گاهی اوقات، شما نیز باید ریسک کنید.
اقدام اساسی: به دنبال کارهایی باشید که آرزو می کنید انجام دهید اما احساس راحتی یا توانایی انجام آنها ندارید و هدف خود را با تعیین چنین هدفی تنظیم کنید.
5. تغییر رفتار یا اعتقاد سالها طول نمی کشد
دلیل اینکه “مکالمه درمانی” بسیار بیشتر از آنچه ما می خواهیم طول می کشد این است که ارتباطات در موثرترین فرکانس موج مغز اتفاق نمی افتد. این ضمیر ناخودآگاه شماست که عقاید و عادت های منفی را در خود نگه می دارد.
بنابراین به طور طبیعی، وقتی به همان فرکانس (امواج مغزی آلفا و تتا) می رسیم، می توانیم با این قسمت از ذهن خود ارتباط موثرتری برقرار کنیم. این سریعتر عمل می کند و در صورت هدایت، می تواند پاسخ هایی را به ما بدهد که در سطح آگاهانه نمی توانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم.
اقدام سراسری: ذهن خود را به روی روش های ناخودآگاه برنامه ریزی مجدد باز کنید، خواه ضبط و هدایت شده در YouTube باشد و خواه با هیپنوتیزم و بدانید که بدون از دست دادن سالهای زندگی خود می توانید تغییر ایجاد کنید.
6. ذهن شما چیزهای منفی را نسبت به چیزهای مثبت بیشتر باور خواهد کرد
اگر تا به حال در مورد سوگیری منفی نگریسته اید، بدون شک تأثیرات آن را تجربه کرده اید.
زمانی را به خاطر بسپارید که شخصی حرف انتقادی یا زشتی راجع به شما گفته باشد. حتی اگر آن روز چندین کار مثبت انجام دادید یا تعارفات بیشتری دریافت کردید، آیا فکر کردید که بیرون آوردن آن یک چیز منفی از سرتان سخت است؟
سوگیری منفی نگرانه می تواند به زندگی ارادی آسیب برساند.
این یک علم دقیق نیست اما ذهن شما برای مقابله با امور منفی به طور قابل توجهی به نکات مثبت بیشتری نیاز دارد.
اقدام اساسی: هنگام شنیدن نظرات منفی یا احساس کردن افکار منفی، به طور فعال روی تقویت موارد مثبت کار کنید. بدانید که می توانید آن را برگردانید اما ذهن شما منفی است، بنابراین باید این مهارت را تمرین کنید. دانستن این موضوع کلید زندگی ارادی است.
7. ذهن شما چیزهایی را که به او می گویید باور می کند
این یکی کاملاً قابل توضیح است. اگر به خود بگویید که بی ارزش یا احمق هستید، ذهن شما این حقیقت را باور خواهد کرد.
اگر به خود بگویید که عاشق اعتماد به نفس هستید، احساس آرامش می کنید و می توانید به هر آنچه می خواهید برسید، این مسئله را نیز باور خواهد کرد (گرچه به دلیل تعصب منفی گرایی بیشتر اوقات لازم است که این موضوع را بشنوید! به همین دلیل است که اگر می خواهید زندگی ارادی و آگاهانه داشته باشید، باید مواردی را که به خودتان می گویید در نظر بگیرید.
اقدام اساسی: کلماتی را که هر روز با خود می گویید در نظر بگیرید. تصمیم بگیرید که می خواهید چه کسی باشید و به خود بگویید که دقیقاً همان شما هستید. نحوه تغییر خود را تماشا کنید.
8. عقاید شما غالباً غیر منطقی و مضر است
آیا می دانید وقتی کودکان خشونت خانوادگی را تجربه می کنند، مغز آنها الگوهای فعالیتی مشابه سربازانی دارد که در جنگ جنگ کرده اند؟
اگر از کودکی دچار آسیب، زورگویی یا سوء استفاده شده اید، این احتمال وجود دارد که ضمیر ناخودآگاه شما قبل از رشد ذهن منطقی، باورهای غیر منطقی شما را شکل دهد. اگر به آنها اجازه دهید، این باورها می توانند کل زندگی شما را اداره کنند.
اما هنگامی که این اعتقادات را شناسایی، عقلانی و بازدید مجدد می کنید، می توانید آنها را تغییر دهید. تا زمانی که در بزرگسالی این باورها را مرور نکنید، می توانید زندگی خود را بر اساس چیزهای بی ربطی که به خود جوان تر شما آسیب می زند، به خطر بیندازید.
اقدام اساسی: در آن لحظات سخت زندگی تأمل کنید – همان لحظاتی که فکر کردن درباره آنها دشوار است اما ممکن است شما را شکل دهند. این کار را با یک درمانگر انجام دهید یا همه آنها را بنویسید تا بتوانید شروع به سوال و منطقی کردن کنید
شما باور داشتید که درست است تأمل یکی از جنبه های مهم زندگی ارادی است.
9. ذهن شما آنچه را که آشنا است پیش فرض می کند
ما ایجاد کننده های عادت هستیم. ما دوست داریم کاری را که از قبل می دانیم چگونه است انجام دهیم زیرا نسبتاً قطعی است. عدم اطمینان و ناآشنایی ناراحت کننده است.
با این حال، گاهی اوقات آنچه برای شما آشنا است برای شما خوب نیست. الگوی غذایی آشنا که دارید، حلقه های تفکر منفی که در آن گیر کرده اید، خود کم بینی، احساس اضطراب، واکنش های بیش از حد – همه این کارها را ما از روی عادت انجام می دهیم اما لزوماً به این دلیل نیست که می خواهیم.
خبر خوب این است که می توانید آشنا را ناآشنا کنید. شما باید آنچه را که می خواهید تغییر دهید شناسایی کنید، در غیر این صورت امکان پذیر نیست.
اقدام اساسی: تصور کنید می توانید در طول روز خود را تماشا کنید و متوجه می شوید کارهایی که انجام می دهید به این دلیل است که شما می خواهید یا اینکه این کارها را انجام می دهید زیرا راحت است. به دنبال سرنخ باشید، به خصوص اگر احساس گناه، ناراحتی، عصبانیت یا آزار داشته باشید بعد از چیزی که می خورید یا می گویید یا انجام می دهید.
10. شما همان فکر خود نیستید
“به جای اینکه افکار و عواطف خود باشید، آگاهی در پشت آنها باشید.” – اکهارت تول، یک زمین جدید
با توجه به حقایق قبلی که در مورد ذهن شما ذکر کردم، اکنون می دانید که ذهن شما آنچه را به او می گویید باور دارد. می تواند از نظر جسمی تحت تأثیر افکار شما قرار گیرد و می تواند کل واقعیت شما را شکل دهد.
اگر می توانید افکار خود را مشاهده کنید، اجازه دهید آنها داخل و خارج شوند، آنهایی را که به شما کمک می کنند نگه دارید و افکار غیرفعال را رها کنید، به سطحی از کنترل ذهن می رسید که تعداد کمی از افراد می توانند به آن برسند.
انجام این کار با آرامش و انجام دادن هر کاری باعث تمرکز و خوشحالی شما می شود مانند دویدن، مراقبه، پیاده روی یا گوش دادن به موسیقی خوب است. این به شما کمک می کند تا به زندگی ارادی هدایت شوید.
اقدام اساسی: از حلقه های تفکر منفی خود آگاه شوید و تمرین کنید که آنها را رها کنید یا فقط متوجه آنها شوید نه اینکه تسلیم آنها شوید، فوراً آنها را باور کرده و واکنش نشان دهید.
افکار نهایی
امیدوارم این 10 واقعیت همانطور که به من و مراجعینم کمک کرده اند به شما م در دستیابی به زندگی ارادی و آگاهانه کمک کنند. اینها تضمین نمی کنند که شما زندگی ارادی داشته باشید اما قطعاً به شما کمک می کنند زندگی را با شرایط خود ادامه دهید.
منبع:
lifehack
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه