افرادی که سیسجندر هستند با جنسیتی که به طور سنتی با جنسیتی که در بدو تولد به آنها اختصاص داده شده است، مرتبط هستند که به آن همسوجنسیتی یا همسوجنسی هم گفته می شود. این اصطلاح یکی از بسیاری از اصطلاحاتی است که هویت جنسیتی را توصیف می کند و مکمل سایر اصطلاحاتی است که تجربیات شخصی افراد را در رابطه با جنسیت توصیف می کند.
بنابراین، طیفی از هویت های جنسیتی وجود دارد و به اندازه هر فرد منحصر به فرد متفاوت است.
کسی می تواند بگوید: “من یک مرد سیسجندر هستم و دوستم یک زن تراجنسیتی است”. اصطلاح سیسجندر و سایر اصطلاحات برای توصیف هویت جنسی باید به عنوان صفت استفاده شود.
همانطور که کلمه ترنس نسخه کوتاه شده کلمه ترنسجندر است، کلمه سیس را می توان به عنوان مخفف سیسجندر استفاده کرد. اگر به این شکل شناسایی می کنید یا افرادی را که می شناسید توصیف می کنید، از اصطلاح سیسجندر یا سیس برای توصیف خود استفاده کنید، اما هرگز تصور نکنید که هویت جنسیتی یک نفر را می دانید. در عوض، بهتر است بپرسید.
“رابطه جنسی تعیین شده در بدو تولد” چیست؟
در بدو تولد پزشکان، سایر متخصصان زایمان و والدین بر اساس اندام تناسلی خارجی، به اکثر نوزادان «مذکر» یا «مونث» میگویند. مردم اغلب از اطلاعات جنسی جمعآوریشده از سونوگرافی برای تعیین هویت جنسی به نوزادانی که هنوز در رحم هستند استفاده میکنند، اما هیچکس نمیتواند از جنسیت کودک مطمئن باشد و کودک بعدها به آنها میگوید جنسیت او چیست.
هنجارگرایی
جامعه به طور متعارف جنسیت و رابطه جنسی را به عنوان یک رابطه دوطرفه درک کرده است که هر گرایشی با یک جنسیت مرتبط است. این خط استدلال وجود افراد بینجنسیتی و ترنسجندر را محو میکند و این فرض را ایجاد میکند که هر کس جنسیت مرتبط با جنسیت تعیینشده خود را انجام میدهد یا باید همسان باشد. بنابراین، تحمیل استانداردهای هنجارگرایانه بر جمعیت بسیار متنوع تر.
هنجارگرایی
هنجارگرایی ساختار اجتماعی است که ایدهآلها و تجربیات سیسجندر را با فرض هویت سیسجندر برای همه ارائه میکند. این منجر به این فرض می شود که با نوزادان باید طوری رفتار شود که گویی آنها سیسجندر هستند و تا زمانی که زبانی برای برقراری ارتباط نداشته باشند و غیر این را بازگو نکنند به عنوان سیسجندر شناخته می شوند.
فردی متولد شده با آلت تناسلی زنانه که به عنوان یک زن شناسایی می شود سیسجندر و فردی متولد شده با آلت تناسلی که به عنوان یک مرد شناسایی می شود نیز سیسجندر در نظر گرفته می شود زیرا احتمالاً در بدو تولد به ترتیب زن و مرد بوده اند.
افراد همسوجنسیتی با امتیازاتی در جهان زندگی می کنند – از جمله دسترسی بیشتر به فضاهای بهداشتی، افزایش حفاظت های ضد تبعیض، و سایر مزایایی که افراد ترنس فاقد آن هستند.
اگر سیسجندر هستید و تجربه شما از رابطه جنسی هرگز مورد سوال، نظارت یا انگ قرار نگرفته است، ممکن است زیاد به هویت جنسی خود فکر نکرده باشید. همچنین ممکن است هرگز نارسایی جنسیتی را تجربه نکرده باشید.
افراد سیسجندر میتوانند از طریق هنجارگرایی آسیب ببینند، زیرا دیدگاههای مشکلساز درباره نقشها و ظاهر جنسیتی را به همه افراد تحمیل میکند. آنها ممکن است احساس کنند با انتظاراتی که جامعه در مورد نقش های جنسیتی و ظاهری که برایشان قائل است، همسو هستند یا نه. برخی ممکن است با تجارب شخصی از سرکوب و به حاشیه راندن مرتبط با جنسیت خود مواجه شوند.
با این حال، افراد سیسجندر در محور ستم جنسیتی دارای امتیاز هستند. هنگام بررسی ظاهر جنسیت و پیگیری حقوق و آزادیهایشان، انعطافپذیری و شفقت بیشتری به آنها ارائه میشود، زیرا هویتهای جنسیتی اصلی آنها در هنجارهای فرهنگ مسلط پذیرفته شده است.
چرا رابطه جنسی بیولوژیکی رک و راست نیست؟
اکثر افرادی که در دبیرستان آموزش های جنسی دریافت کرده اند یا در کلاس زیست شناسی شرکت کرده اند، دریافته اند که جنسیت بیولوژیکی جفت است – افراد دارای کروموزوم XX زن و افراد دارای XY مذکر هستند. این یک دیدگاه منسوخ و بیش از حد ساده انگارانه از جنسیت بیولوژیکی است.
کارشناسان استدلال می کنند که کروموزوم ها نمی توانند جنسیت را از طریق وجود یا عدم وجود این ژن ها تعیین کنند، زیرا نحوه تعامل مواد ژنتیکی در توالی های خاص مهم تر است.
جنسیت بیولوژیکی در واقع توسط عملکردهای مختلف بدن تعیین می شود و می تواند در طول زمان در تمام مراحل زندگی تغییر کند. ویژگی های جنسی ثانویه، از جمله اندام های تناسلی و ظاهر و رفتار آنها، با تعامل هورمون ها، عوامل محیطی و اجزای ژنتیکی ایجاد می شود. همه اینها نحوه ظاهر و عملکرد بدن ما را در طول زمان تغییر می دهد.
حتی فرضیات مربوط به جنسیت بیولوژیکی بر اساس ظاهر اسکلتی منجر به اشتباه در سوابق تاریخی و حذف ناعادلانه در رقابت های ورزشی می شود.
کروموزوم ها ذاتا نر یا ماده نیستند
محققان تاکید میکنند که اگرچه کروموزوم X به طور سنتی به عنوان عامل تمایز بین مرد و زن در نظر گرفته میشود، اما هیچ چیز ذاتی در مورد کروموزوم X وجود ندارد.
به عنوان مثال، بسیاری از افراد دارای ماده ژنتیکی XXY به عنوان مردان سیسجندر شناخته می شوند که تجربیات ظاهری معمولی از رابطه جنسی بیولوژیکی دارند و حتی نمی دانند که کروموزوم X دوم دارند. این نشان میدهد که چقدر تجربیات بینجنسی و نه دوتایی مشترک هستند و چقدر تنوع در جنس بیولوژیکی وجود دارد و نیاز به فراتر از تعاریف مرسومتر جنسیت بیولوژیکی را برجسته میکند.
از آنجایی که بسیاری از عملکردهای درونی بدن به طور معمول بررسی نمی شود مگر اینکه یک مشکل پزشکی ایجاد شود، بسیاری از افراد سیس جندر متوجه نمی شوند که دارای ویژگی هایی هستند که به طور معمول بین جنسیتی در نظر گرفته می شود.
این ویژگی ها، مانند لوله های فالوپ در مردان سیس جندر و غدد جنسی در زنان سیس جندر، برای ناقلان آنها ناشناخته است. برآوردهای فراگیر نشان می دهد که از هر 100 نفر 1 نفر تفاوت هایی در رشد جنسی دارند.
یک مطالعه جدید نشان می دهد که فقدان شواهدی برای حمایت از این باور که جنسیت بر اساس تفاوت های مغز، غدد درون ریز یا روانشناسی دوتایی است با اشاره به اینکه هر یک از این جنبه های وجودی انسان در بین جنس های بیولوژیکی مشابه هستند و همچنین شکل پذیر هستند.
هیچ اندازه گیری بیولوژیکی واحدی نمی تواند به طور قطعی فرد را تنها در یکی از دو دسته قرار دهد.
این امر اهمیت تمایز این موضوع را برجسته میکند که افراد سیسجندر لزوماً با جنسیت بیولوژیکی خود شناسایی نمیشوند، زیرا تعیین جنسیت بیولوژیکی دشوارتر است. در عوض، آنها با یک جنسیت دوگانه که به طور سنتی با جنسیتی که در بدو تولد به آنها اختصاص داده شده است، شناسایی می شوند.
افراد سیسجندر چگونه می توانند از جامعه ترنس حمایت کنند؟
افرادی که سیسجندر هستند امتیازات زیادی دارند و می توانند از امتیاز خود برای حمایت و پشتیبانی از جامعه ترنس استفاده کنند.
بدانید که ترنس هراسی سیستمیک و ظالمانه است
هنجارگرایی محیطی را ایجاد می کند که در آن ترنس هراسی مداوم بیداد می کند. افزایش مواجهه با آزار و اذیت، جرایم ناشی از نفرت، تبعیض شغلی و مسکن، بی خانمانی و سایر تجارب حاشیه نشینی نتیجه ترنس هراسی آشکار و مستقیم و همچنین تکرار کمتر آشکار ترنس هراسی است (زیرا ترنس هراسی هم از طریق سیستم های نهادی سرکوبگر و هم از طریق بین فردی تداوم می یابد).
این تجربیات تأثیر منفی بر سلامت روان، کیفیت زندگی، وضعیت اقتصادی و امید به زندگی افراد ترنس دارد.
یکی از نمونه های خشونت آمیز ترنس هراسی، فمینیست های رادیکال فرا انحصاری (یا TERFS) هستند. آنها خود را به عنوان “منتقد جنسیت” توصیف می کنند، اما از دیدگاه ها و قوانینی دفاع می کنند که آزادی ها و حمایت ها را برای تراجنسیتی ها و افراد ناسازگار جنسیتی محدود می کند. آنها به زنان ترنس به عنوان یک زن نگاه نمی کنند و افراد ترنس مردانه را زنانی سردرگم یا گمراه می دانند.
اخیراً، گروههایی از TERF ها در ایجاد و تصویب قوانین ضد ترنس که دسترسی افراد ترنس و ناسازگار با جنسیت را به ورزش، اتاقهای رختکن و حمامهای عمومی لغو میکرد، مشارکت داشتند.
درگیر شدن در ترنس هراسی یا انجام ندادن هیچ کاری باعث تداوم ننگ و ایجاد جو ناامن برای افراد ترنس، غیر دوگانه و ناسازگار با جنسیت می شود. اقدام علیه ترنس هراسی با ترمیم فشارهای موجود بر سلامت روان، سلامت جسمی و موقعیت اجتماعی-اقتصادی از طریق افزایش دسترسی به جامعه، منابع و حمایت، زندگی ترنس ها را بهبود می بخشد.
از فرض جنسیت شخص دیگری خودداری کنید
مهم است که بدانیم ظاهر بیرونی با هویت جنسیتی یکی نیست. برای مثال، ظاهر یک فرد غیر دوگانه ممکن است مطابق با استانداردهای سیس نورماتیو به نظر برسد. با این حال، بیان آنها به این معنا نیست که آنها در واقع غیر دوگانه نیستند یا اینکه افراد دیگر نیازی به احترام به ضمایر آنها ندارند.
یکی از راههای از بین بردن همهنجارگرایی درونی، خودداری از قضاوتهای فوری درباره جنسیت افراد است. یک راه عالی برای تمرین این است که با استفاده از ضمایر غیر جنسیتی به افرادی که از ضمایر آنها بی اطلاع هستید اشاره کنید.
در عوض، در صورت لزوم از مردم در مورد هویت و ضمایر آنها بپرسید و در صورت عدم نیاز به حریم خصوصی آنها احترام بگذارید.
عادی سازی زبان تایید کننده ترنس
افراد سیسجندر نیز باید زبان تایید کننده ترنس را عادی کنند. آنها باید ضمایر خود را به اشتراک بگذارند، حتی زمانی که افراد ترنس و غیر دوگانه حضور ندارند. آنها همچنین باید از تمایز خود از افراد تراجنسیتی و غیر دوگانه، مگر در موارد ضروری اجتناب کنند و در هنگام انجام این کار، اصطلاحات مناسب را ترویج کنند.
به عنوان مثال، هنگام اشاره به فضاها و تجربیات مشترک افراد سیس و ترنس از یک جنس، نیازی به استفاده از اصطلاحات سیس یا ترنس نیست.
برخی از افراد غیر دوگانه از ضمایر she/her و he/him تنها یا در کنار ضمایر غیر سنتی استفاده می کنند. هر کسی میتواند از هر ضمایری استفاده کند، زیرا در حالی که ضمایر اغلب هویت جنسی یا بیان جنسیت را نشان میدهند، از هر دو جدا هستند.
از صفت هایی مانند سیس یا ترنس برای جلب توجه به یک گروه خاص استفاده کنید اما این کار را فقط در صورت نیاز انجام دهید. به عنوان مثال، تجربیات متمایزتر منحصر به فرد برای آن گروه ها برای تمایز در این مقاله مورد نیاز است.
افراد سیسجندر هرگز نباید برای کنار هم قرار دادن هویت های ترنس، تجربیات جنسیتی خود را به عنوان «واقعی» یا «عادی» معرفی کنند. به عنوان مثال، زنان ترنس زنان واقعی هستند، بنابراین زنان سیسجندر نیازی به واجد شرایط بودن تجربه خود ندارند.
انتخاب زبانی که هویتهای گوناگون را تأیید و به آن احترام میگذارد، هیچ گونه تجربه جنسیتی را نفی یا رد نمیکند. در عوض، دنیایی میسازد که برای همه امنتر و سالمتر باشد.
منبع:
verywellmind
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه