اعتیاد به غذا یک موضوع بحث برانگیز در جامعه علمی است. این مفهوم تا حدودی ناشی از نگرانی های مربوط به افزایش نرخ چاقی در ایالات متحده و سایر نقاط جهان است. در این مقاله آنچه را که علم می گوید توضیح می دهیم و به این سوال می پردازیم: آیا اعتیاد به غذا حقیقت دارد؟
اعتیاد به غذا مفهومی است که محققان برای توصیف عادات غذایی اجباری در انسان از آن استفاده می کنند که ممکن است شبیه رفتارهای اعتیاد آور باشد.
تحقیقات نشان می دهد که برخی از افراد بیشتر از دیگران به اعتیاد به غذاهای خوش طعم مبتلا می شوند – یعنی غذاهایی که سرشار از چربی و قند هستند.
سایر مطالعات معتبر نشان می دهد کسانی که ممکن است اعتیاد به غذا را تجربه کنند، رفتارهای “طلبیدن” و سایر علائم و هوس های مشابه آنها را نشان می دهند که معمولاً افراد به عنوان بخشی از اختلال مصرف مواد تجربه می کنند.
هیچ تعریف بالینی پذیرفته شده ای از “اعتیاد به غذا” وجود ندارد و راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی آن را به عنوان یک مشکل ذکر نمی کند. با این حال، محققان برخی از رفتارهای مرتبط با این مفهوم را شناسایی کرده اند. این شامل:
- پرخوری اجباری حتی در غیاب گرسنگی
- میل شدید به غذاهای پرچرب و شیرین
- مشکل در کنترل مصرف غذا
- پرخوری عصبی و الگوهای نامنظم غذا خوردن
از اعتیاد به غذا چه می دانیم؟
مطالعات نشان داده است که غذاهای خوش طعم – یا حتی به طور کلی غذاها – بخش های مشابهی از مغز را تحریک می کنند و فعالیت های عصبی مشابهی با مواد مخدر دارند.
هیپوکامپ، هسته دم دار و اینسولا سه ناحیه مغزی هستند که محققان آنها را دخیل در این رابطه می دانند.
به عنوان مثال، غذاها و مواد مخدر هر دو منجر به ترشح هورمون هایی مانند دوپامین و مواد مخدر درون زا می شوند که بدن به طور طبیعی تولید می کند.
این هورمون ها بخشی از “منبع پاداش سیستم” – یا مدار مزولیمبیک – در مغز هستند که مسئول انگیزه، خواسته، میل و هوس است.
برخی از مطالعات حتی نشان می دهند که غذا و نه مصرف آن است که ممکن است باعث اعتیاد به غذا شود – رفتار “طلبیدن” که افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد اغلب از خود نشان می دهند.
از نظر تئوری، می توان این رفتار را با پدیده ایجاد حساسیت تشویقی توضیح داد که معتقد است این امکان وجود دارد که شخص چیزی را بخواهد حتی اگر آن را دوست نداشته باشد، مادامی که مراکز لذت را در مغز تحریک کند.
به عنوان مثال، مردم ممکن است هوس یک نوشیدنی شیرین کنند زیرا به دلیل آزاد شدن دوپامین احساس خوبی به آنها می دهد نه به این دلیل که از نوشیدن آن نوشیدنی لذت می برند.
مفهوم اعتیاد به مواد غذایی مورد توجه بسیاری از جامعه علمی قرار گرفته است، به طوری که برخی آن را به عنوان منبع اصلی احتمالی چاقی ارائه می کنند و برخی دیگر آن را نشانه ای از اضافه وزن می دانند.
این منبع از هر جهت ممکن است دروغ باشد، یک منبع معتبر در سال 2017 به شواهدی اشاره می کند که رفتارهای مرتبط با اعتیاد به مواد غذایی در افرادی که به دنبال جراحی چاقی یا کاهش وزن هستند به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
چرا این مفهوم بحث برانگیز است؟
علیرغم تحقیقات موجود، اعتیاد به مواد غذایی به عنوان یک موضوع بحث برانگیز در جامعه علمی به دلیل شواهد بی نتیجه از منابع متعدد از مطالعات متعدد باقی می ماند.
در اینجا برخی از اختلاف نظرهای مربوط به این موارد آمده است:
1. مغز در مورد غذا در مقابل مواد مخدر: یک تمایز مهم
بسیاری از مطالعات که معتقدند اعتیاد به غذا یک پدیده واقعی است تمرکز بر شباهت های بین هوس غذایی و میل به مواد مخدر است.
با این حال، مفهوم اعتیاد به غذا این سوال مهم را ایجاد می کند: اگر غذاها می توانند اعتیادآور شوند، آیا برای ما مضر هستند؟
اگرچه هر دو غذا و داروها سیستم پاداش و مرکز لذت را در مغز تحریک می کنند اما مواد غذایی اثر دارویی مشابه داروها را ندارند.
همچنین، مردم غذاها را بسیار منظم و در ترکیبات پیچیده مصرف می کنند. این اندازه گیری را دشوار می کند و مرز بین استفاده و سوء استفاده را محو می کند.
2. کدام ماده مغذی، مخدر است؟
طبقه بندی سوء استفاده از غذاها نه تنها دشوار است، بلکه محققان هنوز به این نتیجه نرسیده اند که کدام ماده مغذی یا ترکیبی از مواد مغذی باعث اعتیاد به غذا می شود.
منابع مورد اعتماد مشخص کرده اند که رژیم غذایی سرشار از چربی و قند مانند بسیاری از غذاهای فرآوری شده می تواند رفتارهای مشابه اعتیاد را ایجاد کند.
برخی معتقدند که وجود قند در روده ممکن است به عنوان منبع تغذیه عامل اصلی باشد اما این ثابت نشده است.
مطالعات دقیق تر و طولانی مدت بر روی انسان برای تعیین هرگونه مواد مغذی مشکل ساز ضروری است.
3. چاقی، غذاهای خوش طعم و اعتیاد به غذا
برخی از مطالعات نشان می دهد که اعتیاد به مواد غذایی یک دلیل قابل قبول برای چاقی است و مدل اعتیاد به غذا حتی بر اضافه وزن یا داشتن چاقی به عنوان یکی از معیارهای بالینی تأکید می کند.
برخی از محققان اعتیاد به غذا را با برخی اختلالات خوردن، به ویژه اختلال پرخوری (BED) مرتبط دانسته اند.
با این حال، یک منبع معتبر تأیید کرد که تعداد قابل توجهی از افراد مبتلا به BED چاقی ندارند و اکثر افراد مبتلا به چاقی دچار اختلال خوردن یا علائم اعتیاد به غذا نمی شوند.
این امر توانایی در تشخیص اعتیاد به مواد غذایی را زیر سوال می برد و برخی از محققان پیشنهاد می کنند که این مقیاس به سادگی اختلالات خوردن را مشخص می کند و نه اعتیاد.
علاوه بر این، خوش طعم بودن لزوماً عاملی در مصرف بیش از حد و چاقی نیست چرا که یک بررسی گزارش داد که حتی یک غذای غیر خوشمزه – یعنی غذایی که چربی یا قند بالایی ندارد – می تواند موضوع هوس غذایی باشد.
4. رژیم یویو به عنوان عامل اعتیاد به غذا شناخته می شود؟
بسیاری از استراتژی های کاهش وزن دارای درصد موفقیت پایینی هستند و رژیم های کاهش وزن محبوب می توانند بسیار محدود کننده باشند. در این رژیم، وزن از دست داده شده دوباره اضافه یم شود تا مجبور شوید دوباره وزن کم کنید. رژیم یویو نوعی رژیم چرخه وزن است.
اگرچه محرومیت از تغذیه برای ایجاد هوس غذایی و مصرف بیش از حد ضروری نیست اما تغییر رژیم های غذایی مختلف و محدود کردن منظم غذا به طور بالقوه باعث رفتارهای اعتیاد به غذا می شود.
چگونه می توان رفتارهای ناخواسته خوردن را کنار گذاشت
صرف نظر از این که فرد دارای اعتیاد به غذا یا اختلال خوردن است یا صرفاً می خواهد مصرف غذاهای مغذی خود را بهبود بخشد، ممکن است بخواهد رفتارهای ناخواسته خوردن را کنار بگذارد.
درخواست کمک
هرکسی که مشکوک به اختلال خوردن یا اعتیاد به غذا باشد می تواند با خط راهنمای انجمن ملی اختلالات خوردن (NEDA) تماس بگیرد.این انجمن بین ساعت 11 صبح تا 9 شب در دسترس است. در شهر و کشور خود باید به دنبال چنین انجمن هایی باشید
افرادی که به دنبال دریافت رژیم غذایی خود هستند، می توانند از راهنمای متخصص تغذیه استفاده کنند. در کنار درمان مناسب، توصیه های تغذیه ای می تواند به افراد در مدیریت سلامت خود کمک کند.
محیط را اصلاح کنید
نشانه های محیطی که شامل بینایی، بو و حتی ظاهر غذاها می شود، ممکن است هوس غذا را برانگیزد.
افراد می توانند محیط خود را بدون ایجاد محدودیت با موارد زیر تنظیم کنند:
- تقسیم مقادیر کافی غذا برای وعده های غذایی و سپس باقی مانده را دور از دید ذخیره کنید.
- دور از میزهای بوفه نشستن و تجدید نظر در تجربه ناهار خوری به منظور تمرکز بر جنبه های اجتماعی مشارکت و گفتگوی انسانی به جای غذاهای موجود
- قرار دادن غذاهای مغذی در مکان های قابل مشاهده برای یادآوری و تشویق برای تغذیه سالم – به عنوان مثال، قرار دادن میوه ها در یک کاسه یا بشقاب روی میز آشپزخانه
- در صورت امکان، مصرف غذاهای کامل و سبزیجات غیر نشاسته ای را به غذاهای بسیار فرآوری شده ترجیح دهید.
تغییرات کوچک تا حد زیادی پیش می رود
بسیار مهم است که در برابر تمایل به رژیم های مد روز که نتایج سریع در کوتاه مدت را امتحان می کنند، مقاومت کنید زیرا اکثر افرادی که برای کاهش وزن رژیم گرفته اند، اکثریت این وزن را در مدت 5 سال به دست آورده اند.
در عوض، یک فرد باید برای تغییر رژیم غذایی و شیوه زندگی تدریجی، از جمله ورزش منظم را برنامه ریزی کند تا از سلامت و مدیریت بیماری ها حمایت کند.
چاقی یک بیماری پیچیده پزشکی است که دلایل بالقوه زیادی دارد و رژیم های فوری رفع این مشکلات اساسی را حل نمی کند.
نتیجه نهایی
برخی از محققان اعتیاد به غذا را به عنوان علت اصلی چاقی در ایالات متحده پیشنهاد می کنند و آن را به رفتارهای اعتیادآور که افراد مبتلا به سوء مصرف مواد اغلب از خود نشان می دهند، تشبیه می کنند.
با این حال، این موضوع همچنان بحث برانگیز است با مطالعاتی که نتایج غیرقطعی در مورد واقعی بودن این پدیده ارائه می دهد.
برای بررسی مواد مغذی یا الگوهای غذایی که ممکن است عامل ایجاد اعتیاد به مواد غذایی باشد، مطالعات انسانی دقیق تر و طولانی مدت مورد نیاز است.
همچنین برای تسهیل طبقه بندی مناسب علائم و تشخیص اعتیاد به غذا، نیاز به معیارهای بالینی کاملاً مشخصی وجود دارد.
منبع:
medicalnewstoday
اضافه کردن دیدگاه
اضافه کردن دیدگاه